وسواس یک اختلال روانی خطرناک است که می تواند سبب به وجود آمدن مشکلات زیادی برای افراد باشد.
وسواس یک ایده، تصور، احساس یا یک حرکت مکرر و مضر است که همراه با احساس زور و اجتناب ناپذیری ذهن و تمایل به مقاومت در برابر آن است.
شخص وسواس بسیار از بیگانگی حادثه به شخصیت او آگاه است و از ماهیت غیر معمول رفتار او آگاه است.
اختلال وسواسی-اجباری یک اختلال روانشناختی و رفتاری است و برای او سازگاری با محیط زندگی دشوار است.
وسواس بیماری های روانی یکی از اختلالات تشخیصی است که اغلب تشخیص داده می شود اما متاسفانه اکثر افراد اطلاعات زیادی در مورد آن ندارند.
بسیاری به عنوان یک قاعدگی وسواسی می شنوند که افرادی که بیش از حد شستشو می دهند، در حالی که اختلال وسواس فکری انواع مختلف داشته و علت اصلی آن اضطراب است و می تواند منجر به کوتاه تر شدن طول عمر شود.
در ایران، دو الی سه درصد از افراد مبتلا به این اختلال هستند و شیوع آن از سن بیست سالگی است و ایجاد آن با بلوغ سازگار است.
روانکاران معتقدند که وسواس نوعی غریزه ناخودآگاه است که در آن افکار و باورهای خاص اغلب اشتباه می شوند و خواست فرد را مختل می کنند.
به طوری که مادر وسواسی ، به رغم اراده و میل خود از رفتارهایی را که سبب ناامیدی کار است نمی تواند آزاد شود.
مقایسه وسواس در زنان و مردان
مطالعات نشان داده اند که اگر چه اختلالات روانی در مردان و زنان مساوی است، وسواس در زنان بیشتر شایع است، به خصوص وسواس فکری، که یک اختلال وسواسی اجباری است، در میان زنان بسیار رواج دارد.
شستشوی بیش از حد، دقت خاص بیمار و بررسی های منظم، حوادثی است که شخص و فردی را که دارای بیماری وسواس فکری است را ایجاد می کند.
یک زن به عنوان همسر و مادر در زندگی خانوادگی می تواند در مرکز خانواده بسیار تاثیر گذار باشد و در این راستا وسواس می تواند عواقب ناشی از زندگی خانوادگی خود را ایجاد کند و همسر و فرزندان و زندگی خصوصی، خانوادگی و اجتماعی و آینده اش را تحت تاثیر قرار دهد.
وسواس در زندگی مشترک ممکن است وسواس به خیانت باشد و فرد همواره احساس می کند که همسرش به او خیانت می کند و این می تواند یکی از دلایل فروپاشی مرکز خانواده باشد.
وسواس را می توان به عنوان یک احساس تحقیر و گناه در اعمال و اشتباهاتی که در زندگی اتفاق افتاده دانست در این صورت فرد هر گونه اشتباه در هر یک از اعضای متخلف را به جرم گناه بر گردن خود می اندازد.
مادران وسواس فکری و مادران بسیار حساس هستند و به طور ناخودآگاه آمادگی خود را برای وسواس فرزندشان تحریک می کنند.
در واقع، این زنان دارای استانداردهای زیادی هستند و آنها همه چیز را دقیق و کامل می خواهند تا انعطاف پذیری بیشتری در زندگی و آموزش فرزندان خود داشته باشند و این امر در آموزش کودکان در توسعه اختلال وسواسی-اجباری بسیار موثر است.
مادرانی که بیش از حد مقصر هستند، مجازات و تحقیر شده اند، می توانند وسواس در کودکان خود را در آینده بیشتر کنند.
با مادر وسواسی چه کنیم؟ یک کار را بارها ناخودآگاه انجام می دهد؟
اختلال وسواس فکری
وسواس در حقیقت زیر مجموعه ای از اختلال اضطراب است زمانی که یک فرد درگیر اضطراب می شود.
اضطراب او را به وسواس منجر می شود.
با توجه به عوامل موثر بر اختلال وسواسی-اجباری، نقش ژنتیکی و ارثی بسیار زیاد است و سایر عوامل مانند عوامل آموزشی، رفتاری و اجتماعی، تحقیر کودکان، ناامنی در دوران کودکی، مجازات والدین بیش از حد در رشد کودکان، شکایات و انتقادات از کودک آنها می توانند زمینه ای برای اختلال وسواس فکری فراهم کنند.
در این راستا، اگر در طول سالها با فرد مضطرب زندگی کنید، احتمال داشتن فردی که شروع به رفتارهای وسواسی و عجیب و غریب می کند بسیار زیاد است.
به عنوان مثال، مردان نظامی عادت کرده اند که از خواب بیدار شوند تا صبحانه بخورند و به روال روزانه خود برسند.
درواقع، پسران این افراد رفتار مشابهی دارند و الگوی وسواس هم همین است، و این باعث می شود آنها در مقابل همه چیز انعطاف پذیر باشند.
در نهایت، کودکان در محیط خانواده خود این ویژگی، و این نوع وسواس از خانواده به فرزند منتقل خواهد شد.
درمان وسواس فکری
وسواس در حقیقت بخش زیرین اختلال اضطراب است
آیا همه کسانی که در مورد سفارش مراقب هستند، وسواس هستند.
ما باید بین نظم و وسواس تمایز قائل باشیم.
دین اسلام بر خلوص و نظم تأکید دارد.
در واقع، پاکیزگی و نظم نشانه ای از سلامت روان است، اما اگر بیماری بر عملکرد و کارکردهای شغلی و اجتماعی فرد تاثیر می گذارد، این بیماری در نظر گرفته می شود.
به منظور تمایز بین نظم و وسواس، باید به این واقعیت توجه کرد که در یک فرد وسواسی، توجه زیادی به نظم و مسائل این نوع وجود دارد، و این بسیار تکراری است و در این زمان آن نظم محل خود را مختل می کند.
هنگامی که نظم و رفتار این از حالت عادی حذف می شود و فرم بالینی را می گیرد، مشکلی را ایجاد می کند.
در واقع ما همه انواع اختلالات ذهنی در زندگی ما تجربه می کنیم، اما زمانی که این اختلالات به یک بیماری تبدیل می شوند، شدت و مدت آن تفکر یا رفتار وسواسی-اجباری بیش از حد نرمال و مداوم تکرار می شود.
به عنوان مثال، شاید یک روز به دلیل اضطراب و استرس، یک روز به طور مداوم فکر می کند که در خانه بسته شده است یا نه؟
و تمام روزها ذهن او با این مسئله مشغول است، اما زمانی که روز پایان می یابد و استرس او پایین می آید، دیگر مشکل نیست که در آن صورت نمی توان گفت.
اختلال وسواسی-اجباری می تواند به دسته های عملی و فکری تقسیم شود.
