x تبلیغات
مشاوره ازدواج

دکتر بازی در کودکان

 دکتر بازی در کودکان و نحوه بازی با کودک، آیا دکتربازی در کودک بد است؟، نحوه برخورد با دکتر بازی کودکان همه در این مقاله آورده شده است.


نیازی به گفتن نیست که والدین هنگام وقوع چنین موقعیت هایی بسیار می ترسند. آن ها که با رفتارهای جنسی کودکان آشنا نیستند، به این نتیجه می رسند که چیزی بسیار شرم آور در مورد کاری که این بچه ها انجام می دهند وجود دارد. نتیجه گیری سریع و واکنش افراطی با فریاد زدن و تنبیه برای والدین آسان است. اما کاوش جنسی بخشی طبیعی از کودک بودن است و والدین باید بین تمایلات جنسی کودکی و بزرگسالان تمایز قائل شوند.

وقتی در این لحظات نسبت به فرزندانمان واکنش نشان می دهیم، باید محدودیت هایی را تعیین کنیم، اما در عین حال به فرزندانمان نیز بفهمانیم که کنجکاوی در مورد رابطه جنسی طبیعی است. بنابراین، باید گفتار و کردار خود را با دقت انتخاب کنیم تا از شرمساری فرزندان خود و ایجاد هرگونه تداعی منفی خودداری کنیم.

 نحوه برخورد با دکتر بازی کودکان
نحوه برخورد با این بازی ها چگونه است و چه زمانی باید نگران بود؟

بازی های وانمودی در کودکان پیش دبستان بسیار رایج هستند.

یکی از رایج ترین این بازی ها نوعی است که معمولا با نام دکتر بازی در کودکان شناخته می شود که در واقع نوعی تجربه و آزمایش کردن در کودکان است.

البته استفاده از این اسم ها نمی تواند اهمیت اتفاق افتادن برخی مسائل را کم کند، مثل نشان دادن اندام های خصوصی به یکدیگر.

چرا بچه ها «دکتر بازی می کنند»؟
“دکتر بازی در کودکان” معمولا زمانی اتفاق می افتد که کودک بین ۳ تا ۶ سال سن دارد. دلیل اینکه بچه ها این کار را می کنند کنجکاوی است. این کنجکاوی زمانی اتفاق می افتد که او متوجه تفاوت ظاهری بین زن و مرد می شود، مثلاً پدرش می تواند موهای کوتاه داشته باشد، ریش داشته باشد و مادرش می تواند موهای بلند داشته باشد یا دامن بپوشد.

در آن زمان بچه ها کنجکاو می شوند و فکر می کنند که آیا راه دیگری برای تشخیص زن و مرد وجود دارد یا خیر. هنگام بازی با دوستان، کاملاً عادی است که آن ها سعی کنند ببینند که آیا دوستشان متفاوت است یا خیر.

برخورد با برهنه شدن کودک
اولین برخورد با برهنه شدن کودک ممکن است شما را شگفت زده کند، و بعد از آن ترس در مورد مسائل جنسی و نگرانی های فرهنگی پیرامون کارهای یواشکی به وجود می آید.

اکثر والدین به این ترس اکتفا نمی کنند، بلکه جلوتر می روند.

وارد بازی کودک شده و واکنش شدیدی نسبت به این بازی کودک نشان می دهند.

روش کنترل دکتر بازی در کودکان
روش های زیادی برای کنترل این رفتار وجود دارند، اما خوشبختانه بهترین روشی که توصیه می شود بسیار ساده است و به یاد سپردن آن آسان:

راه خود را کج کنید و دور شوید.
یادتان باشد که این کار فقط به دلیل کنجکاوی است.
اما اکثر والدین با دیدن این صحنه ها از جای خود می پرند مخصوصا زمانی که بحث اندام های خصوصی در میان باشند.
به طور کلی، عاقلانه‌ترین کار این است که قانونی وضع کنیم که هنگامی که با دوستش بازی می کند در اتاق باید باز نگه داشت. کودکان به راحتی تحت تأثیر تکانه های خود قرار می گیرند و با این نظارت بیش تر تصمیم های عاقلانه می گیرند.
به عکس العمل خود توجه کنید و دقت داشته باشید که استانداردهای خود را پیرامون این اندام ها زیاد نکنید، طوری رفتار کنید که انگار مثل اندام های دیگر هستند.

این بی توجهی و کاری نکردن حتی هنگامی که پای جنس مخالف نیز در بازی به میان باشد مهم است.

نکته مهم تر اینست که کودکان اندام های جنسی خود و حتی جنس مخالف را به عنوان ارگان های تولید مثل و مرکز لذت نمی بینند.

اگر کودک تصاویر یا فیلم پورنوگرافی را ندیده باشد دکتر بازی در کودکان تنها برای ارضای کنجکاوی است نه بیشتر.


دکتر بازی در کودکان
مقایسه و لمس برای یادگیری بیشتر
مقایسه کردن یکی از روش های یادگیریست و این همان کاری است که کودکان انجام می دهند، مخصوصا مقایسه با اندام جنس مخالف که تفاوت ها مشهود هستند.

کودکان جذب تفاوت ها می شوند و این راهی است که از طریق آن شناخت خود را از جهان گسترش می دهند.

در همین راستا، لمس کردن نیز جزئی از شناخت و یادگیری است.

لمس کردن، در واقع همان چیزی هست که سطح اضطراب والدین را بالا می برد، اما نگران نباشید!
 
 

تمام علائم افسردگی در کودکان + درمان در خانه

 علائم افسردگی در کودکان، نشانه های افسردگی در کودکان ۲ ساله، علائم افسردگی در کودکان ۳ ساله، علائم افسردگی در کودکان ۴ ساله در این مقاله آورده شده است.


کودکان نیز مانند بزرگسالان ممکن است افسرده باشند. گاهی اوقات کودکان به ظاهر عادی و بدون هیچ مشکل اساسی زندگی ممکن است افسرده شوند.

این مشکل یک عدم تعادل شیمیایی در مغز است که باعث بروز افسردگی بالینی می شود. علائم خاصی وجود دارد که نشان از افسردگی در کودک می دهد بنابراین در صورت مشاهده این علائم دریافت کمک و درمان برای سلامت روانی بسیار مهم است.

علائم افسردگی در کودکان
بر اساس DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلال روانی) یک دوره افسردگی اساسی به عنوان رفتارهای افسرده ای توصیف می شود که به طور مداوم برای دو هفته یا بیشتر طول می کشد. بنابراین، اگر کودک شما بیش از دو هفته است که احساس ناامیدی یا غم دارد، باید باعث نگرانی شود.

در زیر علائم افسردگی طبق دستورالعمل DSM آمده است. فرد باید حداقل پنج مورد از این رفتارها را برای مدت دو هفته یا بیشتر داشته باشد تا به طور رسمی مبتلا به افسردگی تشخیص داده شود:

احساس غم و اندوه عمیق یا خلق افسرده که بیشتر روز (به مدت دو هفته یا بیشتر) ادامه دارد.
کاهش علاقه به فعالیت ها (در اکثر اوقات روز یا تمام وقت).
کاهش وزن قابل توجه (نه از طریق رژیم غذایی)، یا کاهش اشتها.
مشکل در خواب (بی خوابی).
خستگی و از دست دادن انرژی.
هر روز احساس بی ارزشی می کنند.
احساس گناه بیش از حد دارند.
مشکل در تفکر، تصمیم گیری یا تمرکز به صورت روزانه.
فکر به مرگ یا افکار خودکشی.
لطفا توجه داشته باشید که اگر فرزند شما از دست دادن یکی از عزیزان خود رنج می برد و مراحل غم و اندوه را طی می کند، داشتن علائم افسردگی طبیعی است. اگر به نظر می رسد که آن ها در مرحله افسردگی گیر کرده اند، زمان آن رسیده است که از مشاور کمک بگیرید تا با کمک آن ها به روند سوگ کمک کند.


علائم افسردگی در کودکان
 

با این حال، اگر آن ها از سوگ یا وضعیت پزشکی که علائم فوق را ایجاد می کند رنج نمی برند، باید برای تشخیص و درمان احتمالی اختلال افسردگی اساسی نزد متخصص برده شوید.

علائم نشانه ها
خلق و خویغمگین طولانی مدت به راحتی گریه می کند.به نظر میرسد با مشکلات روحی دست و پنجه نرم می کند.
کاهش یا عدم علاقهبه فعالیت های قدیمی علاقه کمتر به بازیعلاقه کمتر یا اجتناب از فعالیت‌های مورد علاقه قبلی مانند بودن با دوستان، ورزش، نمایش، موسیقی یا شغل با حقوق.به نظر نمی رسد از فعالیت هایی که قبلاً دوست داشته اند لذت ببرند.کاهش عملکرد تحصیلی.تکالیف مدرسه را کامل نمی کند.
تنها بودن می خواهد تمام روز رمان بخواند یا به هر شکلی تنها باشد.تعامل خود با دوستانش را از دست می دهد.در زمان استراحت یا سر کلاس به تنهایی می نشیند
 کاهش عزت نفس در مورد خود نظرات منفی می دهد و از خودگویی منفی استفاده می کند (مثلاً “من نمی توانم این کار را انجام دهم”، “من احمق هستم”، “چه فایده ای دارد”، “من همه را ناامید خواهم کرد.”)تغییر در ظاهر، متفاوت لباس می پوشد و بهداشت را نادیده می گیرد
احساس ناامیدینسبت به آینده به جای آنچه می تواند درست پیش برود، به دنبال چه چیزی در آینده اشتباه می شوددر پیش بینی رویدادهای مثبت مشکل داردبه موضوعات منفی یا نظرات دیگران می پردازد
خستگی خسته به نظر می رسد.ایجاد انگیزه یا مشارکت برای او دشوار است.انرژی کمی دارد.
تمرکز ضعیف، حافظهیا مشکل در تفکر کاهش تلاش و بازده تحصیلیدر پیروی از دستورالعمل ها یا به خاطر سپردن وظایف مشکل داردوظایف خود را در کلاس فراموش می کند (کتاب، تکالیف، مداد و غیره)
مشکل در خواب کودک افسرده ممکن است بی خوابی یا خواب زیاد را تجربه کند.کودک خسته و خواب آلود به نظر می رسد.کودکان کوچکتر ممکن است شروع به شب ادراری کنند.
تغییر الگوهای غذایی یا خیلی کمتر غذا می خورد یا پرخوری می کنند.کاهش یا افزایش وزن بدون رژیم غذایی یا دلیل مشخص.
رفتار غیر مشخص دزدی می کند.دروغ می گوید.بدون اجازه مدرسه را ترک می کند.اغلب تحریک پذیر است.قلدری می کند.وارد دعوا می شود.
افکار مرگ یا خودکشی ممکن است در نوشته ها و انشاء های خود درباره مرگ یا خودکشی صحبت کند.ممکن است با معلم یا دوست خود در مورد این احساسات صحبت کند.
علائم افسردگی در سنین مختلف 
سن علائم 
نشانه های افسردگی در کودکان ۲ ساله تغییر در خواب و عادات غذایی منظمتغییر در احساسات (مانند نشان دادن نشانه هایی از غمگین بودن، چسبیدن به والدین، گوشه گیری یا عصبانیت)افزایش گریه یا عصبانیت.
علائم افسردگی در کودکان ۳ ساله اختلال غذایی داشتن انرژی کماختلال در خواب و رژیم غذایی
علائم افسردگی در کودکان ۴ ساله علائم جسمی مانند سردرد های مکرر یا معده درد بدون دلیل مشخص.تغییرات در خواب، اشتها و تعاملات اجتماعی.
علائم افسردگی در کودکان ۵ ساله بد اخلاقی برای مدت طولانیاز دست دادن علاقه به چیزهایی است که معمولاً از آن ها لذت می‌برند و پیدا نکردن جایگزینی برای این فعالیت ها.
 
علائم افسردگی در کودکان ابتدایی (۶ تا ۱۲ سال) بیشتر اوقات غمگین یا تحریک پذیر به نظر می رسند.خسته به نظر می رسند، انرژی ندارند و به راحتی تسلیم می شوند.تلاش کمی برای انجام تکالیف مدرسه دارند.در تمرکز مشکل دارند.کناره گیری از دوستان یا فعالیت هاروزهای مدرسه را از دست می دهند یا اغلب دیر به مدرسه می روند.
علائم افسردگی در نوجوانان انزوای اجتماعیعملکرد ضعیف مدرسه یا غیبت مکرر از مدرسهتوجه کمتر به بهداشت شخصی یا ظاهرطغیان خشمرفتار مخاطره آمیزسایر رفتارهای کنش گرانه
علائم افسردگی در بزرگسالان احساس غم، پوچی یا ناامیدیطغیان حتی بر سر مسائل کوچکاز دست دادن علاقه یا لذت در اکثر یا تمام فعالیت هااختلالات خواب، از جمله بی خوابی یا خواب زیادکاهش اشتها و کاهش وزن یا افزایش میل به غذا و افزایش وزناضطراب و بی قراریمشکلات فیزیکی غیر قابل توضیح، مانند کمردرد یا سردرد 
کمک به کودک افسرده در خانه
علاوه بر جستجوی کمک حرفه ای، چند کار وجود دارد که والدین می توانند در خانه برای کمک به فرزند افسرده خود انجام دهند:

۱. با فرزندتان در مورد احساساتش به شیوه ای دلسوزانه و همدلانه صحبت کنید.
نشستن رو در رو و پرسیدن از کودک در مورد احساساتش می تواند سخت باشد. با این حال، پیاده‌روی، بازی روی تخته یا بازی کردن در کنار فرزندتان می‌تواند به او اجازه دهد تا آرامش داشته باشد و احساسات خود را مطرح کند.

از فرزندتان سؤالات باز بپرسید که به بیش از یک بله یا نه ساده نیاز دارد تا در گفتگوهای معنادار شرکت کند. هرگز آن ها را در این حالت قضاوت نکنید زیرا این امر باعث می شود که آن ها خاموش شوند و از صمیمیت با شما دور گردند.

اشکالی ندارد که در طول مکالمه، مدت‌ها سکوت کنید، زیرا گاهی اوقات کودک در طول مدتی که با هم هستید، افکار و احساسات خود را پردازش می‌کند. لازم نیست فضا و زمان را با صحبت کردن پر کنید زیرا سکوت گاهی مفید است.
 
 

دلایل اصلی گریه نوزادان| ۹ روش خانگی برای آرام کردن نوزادان

 گریه نوزادان می تواند آرامش روانی تان را به هم بزند و منجر به واکنشی تند و انفجاری شود بنابراین باید راه های مقابله و دلایل آن را بدانید.


 گریه نوزادان به عنوان اولین واکنشی که از طریق آن به برقراری ارتباط می پردازند شناخته می شود در حقیقت زبان اولیه ی آن ها گریه ست.

درست در زمانی که کودک زبان باز نکرده و قادر به برقراری ارتباط نیست، می تواند از طریق گریه هایی با اقسام مختلف، شما را متوجه نیاز خود کند.

جالب است بدانید که شنیدن صدای نوزاد و یا کودک، تقریبا در تمامی افراد احساس نیرومندی از برانگیختگی و ناراحتی ایجاد می کند که نوعی پاسخ فطری است.

این پاسخ به صورت ذاتی در نوع انسان برنامه ریزی شده تا بقای نوزادان را تضمین کند.

علت بی قراری و گریه شدید نوزاد
علت بی قراری و گریه شدید نوزاد معمولا بخاطر نیازهای جسمی و گرسنگی است. اما بچه ها ممکن است

در پاسخ به تغییر دما در هنگامی که لخت هستند، شنیدن صدای ناگهانی و یا محرک های دردناک نیز گریه کنند.

نوزادان و بچه های بزرگتر معمولا با شنیدن صدای گریه نوزاد دیگری نیز شروع به گریه می کنند.

این پاسخ در حقیقت نشان دهنده ی توانایی فطری واکنش نشان دادن به رنج دیگران در انسان است.

۱. عادت نداشتن به چرخه خواب
خوابیدن در ساعات مشخصی از شب برای نوزاد یه کار غیرمعمول است و برای این که به این چرخه عادت کند نیاز به زمان دارد، نوزد در جریان تلاش برای عادت به چرخه خواب، با گریه به این امر غیرمعمول واکنش نشان می دهد. خوابیدن برای کودک کار مشکلی نیست، اما احتمالا خوابیدن در یک ساعت مشخص از شبانه روز برای کودک دشوار است و  این موضوع او را به گریه می اندازد.

برای این که نوزاد، خواب راحتی داشته باشد، نیاز است که تمام اندام ها و سیستم بدن با سیستم خواب در هماهنگی باشند و تا زمانی که این هماهنگی ایجاد نشود، نوزاد آرامش نداشته و گریه می کند، اما به تدریج بدن نوزاد شروع به سازگاری با چرخه خواب و هماهنگ شدن می کنند و معمولا این اتفاق پس از گذشت سه ماه می افتد.

. وجود ناراحتی جسمی در نوزاد

تنها راه ارتباطی نوزاد با والدین از طریق گریه کردن است، پس هر زمان که نیاز به انتقال چیزی باشد، گریه می کنند. اکثر زمان ها کودک به دلیل وجود چیزی آزاردهنده شروع به گریه و فریاد می کند. این شرایط ممکن است پیش از خواب نیز رخ دهد،

به عنوان مثال گرما یا سرما آزار دهنده در هنگام خواب، می تواند باعث گریه نوزاد شود، عواملی دیگری مثل گرسنگی یا وجود هر نوع بیماری نیز می تواند، او را بیدار نگه دارد و حتی گاهی نیاز به بازی قبل از خوابیدن دارد، همه این دلایل می توانند منجر  به گریه نوزاد قبل از خواب می شوند.

 ۳. تلاش برای برقرار کردن رابطه با شما
یکی از دلایلی که باعث می شود کودک قبل از خوابیدن گریه کند، می تواند نیاز به توجه و تمایل کودک به برقراری رابطه با شما باشد. از آن جا که کودک متوجه می شود که دز زمان خاصی که همه می خوابند، مادر خود را نمی بیند، شروع به گریه کردن می کند.

در طول روز نوزاد با والدین خود در ارتباط ست، هم چنین تحرکات و سر و صداهای زیادی در اطرافش وجود دارد، پس سکوت شب و هنگام خواب می تواند برای او، امری خسته کننده باشد ،به همین دلیل با ساکت شدن محیط نوزاد شروع به گریه کردن می کند.
 

گریه های غیر طبیعی را بشناسید!
گریه ی نوزاد مانند الگوهای خواب او می تواند نشانه ای از ناراحتی دستگاه عصبی مرکزی باشد.

گریه نوزادان که صدمه ی مغزی دیده اند و یا دچار آسیب های پیش ازتولد و تولد شده اند، اغلب تیز و گوش خراش است و از نظر مدت نیز کوتاه تر از گریه های بچه ی سالم است.

بچه هایی که مشکل قولنج (دردهای حاد شکمی) یا گریه ی مداوم دارند نیز گریه هایی با صدای ریز و نخراشیده دارند.

فوت و فن آرام کردن گریه نوزادان
ممکن است شما همیشه گریه های کودک و یا نوزادتان را درست تفسیر نکنید اما با افزایش تجربه، بهتر عمل خواهید کرد.

در صورتی که با رفع نیازهای جسمی، تغذیه، عوض کردن پوشک و چک کردن معده درد و بیماری جسمی، نوزادتان باز هم دست از گریه بر نمی دارد، خوشبختانه روش های دیگری نیز وجود دارد که می تواند به آرام کردن او کمک کند.
 
 

کودکی با اعتماد به نفس بالا | ۲۰ روش معجزه آسا

 کودکی با اعتماد به نفس بالا می تواند با ارزش ترین سرمایه ای باشد که والدین برای کودک شان ایجاد می کنند.


اگر به دنبال آن هستید که فرزندی موفق و جرآت مند پرورش دهید، آگاهی از روش های ایجاد اعتماد به نفس به شما کمک می کند تا بتوانید راحت تر به هدف تان برسید.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین دانستنی های رشد اعتماد به نفس در کودکان بیشتر آشنا کنیم.

کودکی با اعتماد به نفس بالا
در اولین قدم باید بدانید که مسئولیت کودکی با اعتماد به نفس بالا با خود اوست و در این مسیر شما می توانید تسهیل گر باشید.

می توان گفت بنای اعتماد به نفس شبیه به ساختمانی است که برای ساخت آن همکاری مجموعه ای از افراد ضروری است و شما تنها یکی از آن مجموعه هستید.

برای رشد اعتماد به نفس از دستورالعمل های زیر استفاده کنید:
۱. به فرزندتان مسئولیت بدهید.
هیچ چیز به اندازه مسئولیت دادن به کودکان باعث کودکی با اعتماد به نفس بالا نمی شود، پس سعی کنید به فرزند خود مسئولیت های متناسب با سن اش را منتقل کنید.

در چنین شرایطی خواهید دید که خواهید دید که هرگاه او مسئولیت اش را انجام می دهد چه رضایت خاطری پیدا می کند و احساس می کند که در خانواده اش فرد واقعا مهمی است.

به عنوان مثال می توانید از کودک ۳ یا ۴ ساله خود بخواهید جعبه دستمال کاغذی را روی میز ناهارخوری بگذارد و یا از کودک ۷ ساله بخواهید تا لباس ها را پس از خشک شدن تا کند و در قفسه های مربوط به خود قرار دهد.

۲. احساس مستقل بودن و توانستن را تقویت کنید.
اگر از آن دسته والدینی هستید که در کوچک ترین موقعیت ها نیز برای فرزندتان تصمیم می گیرید و به او اجازه ی روبه رو شدن با هیچ چالشی را نمی دهید، کودکی ضعیف و فاقد اعتماد به خویشتن خواهید داشت.

به جای این شیوه ی برخورد، سعی کنید این احساس درونی را در او به وجود آورید که خودش باید مشکلاتش را حل کند.

به عنوان مثال از او بپرسید ” برای حل این مساله نظرت چیست و یا چه فکری داری؟ ” این کار باعث می شود تا کودکی با اعتماد به نفس بالا داشته باشید که می تواند برای خودش تصمیم بگیرد.

۳. تلاش کودک را تقویت کنید.
عده ای از والدین با هدف داشتن کودکی با اعتماد به نفس بالا، ارزش تشویق کار را  بین می برند. نیازی نیست هر کار کوچک و بزرگی را دایما تشویق کنید.

به جای تشویق کردن دائمی کودک بابت کارهای ریز و درشتش بهتر است «تلاش» او را تشویق کنید.

جملاتی نظیر تو بهترینی، تو همیشه موفق می شی و… باعث می شود که کودک ارزش خود را در گرو درست و کامل انجام دادن کارها بداند و حتی دچار اعتماد به نفس کاذب شده یا اضطراب و استرس کامل بودن تا ابد رهایش نکند چون گمان می کند اگر این کار را به بهترین نحو ممکن انجام ندهد دیگر ارزشی نزد شما نخواهد داشت.

به جای این جملات می توانید بگویید:

«تو همیشه تلاشت رو می کنی»،
«اینکه اینقدر تلاش می کنی خیلی برای من ارزشمنده»
با این جمله ها ارزش تلاش کردن را به او می فهمانید نه صرفا برنده شدن و جلو افتادن از بقیه را.

۴. به فرزندتان عشق بی قید و شرط دهید.
ممکن است سوال کنید معنی این عبارت چیست؟

حتی ممکن است بدلیل اینکه خودتان چنین موقعیتی را تجربه نکرده اید و اجرای ان را سخت و یا ناممکن بدانید.

در حقیقت، عشق بی قید و شرط مهم ترین کاری است که شما به عنوان والدین می توانند در حق کودکان خود انجام دهید.

بسیاری از والدین با این سوال مواجه اند که ما چه می توانیم بکنیم تا کودکی با اعتماد به نفس بالا داشته باشیم، آن ها را قادر به همدلی با دیگران کنیم و کاری کنیم تا جایی که می توانند موفقیت در زندگی را تجربه کند؟

شاید مهم ترین پیامی که یک والد می تواند به کودکش انتقال دهد، این باور است که صرفا حضور او موجب شادی و لذت است .بودن کودک یک هدیه گرانبهاست که نیاز به هیچ شرط دیگری ندارد.

پذیرش بی قید و شرط به این معناست که فرزندشما مجبور نیست چیزی را ثابت کند، کار ویژه ای انجام دهد و یا فردی خاص باشد. بلکه تنها همان گونه که هست برای پدر و مادر ارزشمند است.

۵. تشویق صحیح را فراموش نکنید.
هر کودکی نیاز به شکلی از حمایت از جانب عزیزانش دارد که این پیغام را می دهد ” ما به تو ایمان داریم. ما تلاش هایت را می بینیم .ادامه بده”

در حقیقت تشویق یعنی تشخیص دادن پیشرفت و نه فقط پاداش دادن به نتیجه.

پس اگر کودک تان با مسئله ی درسی دست و پنجه نرم می کند، به جای اینکه بگویید

“نه این طوری نیست، بذار برات حلش کنم”،

بگویید ” خیلی داری تلاش می کنی ، تقریبا به جواب رسیدی”

لازم است به این نکته توجه کنید که تشویق و تحسین متفاوت هستند.

به زبان ساده می توان گفت، تحسین پاداش به انجام کار است ، در حالی که تشویق پاداش به فرد است (“تو تونستی ” به جای “من به تو افتخار می کنم”)
 
 

مشاوره آنلاین یعنی چه؟

 مشاوره آنلاین یعنی چه؟


مشاوره آنلاین، فرایند مشاوره ای است که مراجع و مشاور به جای ارتباط حضوری و رو در رو با یکدیگر، از راه های جایگزین برای برقرای ارتباط استفاده می کنند و فرایند مشاوره و درمان به صورت غیر حضوری انجام می شود.

درمان الکترونیک، درمان از راه دور، وب تراپی و درمان اینترنتی از جمله نام های دیگر مشاور آنلاین و غیر حضوری است.

تاریخچه
شاید تصور عموم این باشد که مشاوره غیر حضوری و ارتباط از راه دور روشی نوین و مختص عصر حاضر است ولی تاریخچه مشاوره غیر حضوری به زمان فروید باز می گردد. در آن زمان نیز فروید برای برقراری ارتباط از راه دور با مراجعانش با آنها نامه نگاری می کرد.

طبیعی است که با گذشت زمان مشاوره غیر حضوری پیشرفت های زیادی کرد، مثلا از سال ۱۹۸۲، در اینترنت گروه های درمانی مشاوره رواج پیدا کرد و به مرور به شکل های دیگری نمایان شد و مورد استفاده قرار گرفت.

در حال حاضر به لطف امکانات پیشرفته ی الکترونیکی و فضای مجازی مشاوره آنلاین به اشکال مختلف و با سهولت بیشتری انجام می گیرد.

اشکال مشاوره آنلاین
مشاوره از طریق ایمیل و به صورت نوشتاری
در سایت مشاورانه چنین امکانی برای شما عزیزان فراهم شده است تا بتوانید از طریق وارد کردن ایمیل و نام مستعار مسئله خودتون رو مطرح کنید و منتظر بمانید تا مشاوران ما به صورت رایگان پاسخگوی سوالات شما عزیزان باشند.

لازم به ذکر است که اطلاعات شما (ایمیل) محرمانه باقی می ماند و امکان وارد کردن نام مستعار باعث می شود که عزیزانی که حساسیت بیشتری روی اطلاعات شخصی دارند، احساس اطمینان و آرامش خاطر بیشتری داشته باشند.

این نوع از مشاوره می تواند برای به دست آوردن اطلاعات اولیه در مورد مسئله یا مشکل بسیار مفید باشد.

گفتگوی متنی همزمان (آنی)
در این نوع روش مشاوره، شما می توانید از طریق ربات تلگرامی درخواست مشاوره دهید.

با پرداخت هزینه ی بسیار کم می توانید به صورت خصوصی با مشاوران مرکز مشاورانه، چت آنلاین و همزمان داشته باشید.

از آنجا که در این روش شما به صورت خصوصی با مشاور صحبت می کنید و ارتباط آنلاین با یکدیگر دارید امکان پرداختن به جزییات، آسان تر خواهد بود و شما می توانید اطلاعات بیشتری را کسب کنید.

مشاوره از طریق تماس اینترنتی صوتی و یا از طریق تلفن
این روش از دو روش قبلی کارآمدتر خواهد بود و فرد می تواند بعد از دریافت وقت مشاوره با مشاور خود به صورت صوتی ارتباط برقرار کند (یا از طریق تلفن یا تماس اینترنتی).

مرکز مشاورانه نیز چنین امکانی را برای عزیزانی که امکان مشاوره حضوری ندارند فراهم کرده است و افراد می توانند با تماس با مرکز مشاورانه، در خواست مشاوره روانشناسی صوتی داشته باشند و بنا به شرایط و درخواست خودشان یکی از راه های تلفن و یا تماس صوتی از طریق واتساپ را انتخاب کنند و بتوانند جلسات مشاوره خود را به صورت پی در پی از طریق تماس صوتی ادامه دهند.

تماس صوتی از طریق واتساپ برای عزیزان خارج از کشور کارآمدتر است.

بدیهی است که این روش مشاوره به دلیل ایجاد تعامل بالاتر مشاور و مراجع موثرتر و رضایت بخش تر خواهد بود.

مشاوره از طریق ویدئو کال (مشاوره آنلاین ویدئویی)
نزدیکترین روش به مشاوره حضوری، روش مشاوره آنلاین ویدئویی است.

هرچند که مشاور و مراجع به صورت حضوری مقابل هم نیستند ولی به این دلیل که مشاور می تواند همزمان صدای مراجع را بشنود و تصویرش را ببیند، می تواند تا حدودی متوجه زبان بدن فرد شود، این روش مشاوره، روش جایگزین بسیار مطلوبی برای مشاوره حضوری است.

در این روش امکان اجرایی کردن و آموزش بسیاری از روش های درمانی وجود دارد، به همین دلیل مورد استقبال زیادی قرار گرفته و می توان از آن در بسیاری از مواقع استفاده کرد.

امکان برقراری تماس تصویری و دریافت مشاوره ویدئویی آنلاین نیز در مرکز مشاورانه وجود دارد و عزیزان مایل به دریافت مشاوره ویدئویی با تماس با مرکز مشاورانه می توانند برای دریافت نوبت مشاوره ی تصویری اقدام کنند.

کدام روش نسبت به دیگر روش ها ارجح تر است و بهتر است از کدام روش استفاده کنیم؟
مشاوره حضوری و تلفنی کیفیت بسیار بالایی داشته و نتیجه بخشی بالایی دارد ولی در مواقع خیلی اضطراری و در صورت داشتن سوال می توانید از مشاوره آنلاین بهره ببرید

طبیعی است که در بین روش های مشاوره ای غیر حضوری، مشاوره  صوتی و مشاوره  تصویری امکان برقراری تعامل و ارتباط بین مشاور و مراجع را آسانتر می کند و مشاور می تواند اطلاعات بیشتری را از مراجع دریافت کند.

بنابراین می تواند به صورت تخصصی تر به فرد کمک کند ولی اینطور نیست که مشاوره از طریق ایمیل و یا چت آنلاین موثر نباشد.

روش مشاوره از طریق ایمیل یا چت، برای زمان هایی که فرد نیاز به دریافت راهنمایی سریع در مورد مسئله ای دارد بسیار می تواند مفید باشد.

ولی واقعیت این است که درمان اختلالات روانشناختی و مشکلات عمیق خانوادگی و یا زوجی از طریق مشاوره از طریق ایمیل و یا مشاوره از طریق چت آنلاین امکانپذیر نیست.

اگر افراد در مورد چنین مسائلی نیاز به دریافت مشاوره داشته باشند می توانند از طریق این دو روش این مسائل را با مشاور مطرح کنند و اگر مشکل فرد در حیطه ای باشد که فرد بتواند خودش به رفع آن بپردازد مشاور تلاش می کند با ارائه ی راهکارها و توصیه های لازم به فرد کمک کند تا مشکلش را حل کند.

ولی اگر مشاور تشخیص دهد که مشکل فرد عمیق است نیاز است که فرد اگر قصد دریافت مشاوره غیر حضوری را دارد از طریق مشاوره صوتی یا مشاوره ی ویدئویی اقدام کند تا بتواند با برقرای تعامل بیشتر با مشاور امکان بررسی بیشتر عوامل مختلف را به مشاور بدهد و از این طریق بتواند مسئله ی مد نظرش را حل و یا اینکه اختلالش را درمان کند.

چرا به جای مشاوره سنتی و حضوری مشاوره آنلاین دریافت کنیم؟
کابردهای مشاوره حضوری بر هیچکس پوشیده نیست ولی واقعیت این است که در بسیاری از مواقع امکان دریافت مشاوره حضوری برای همگان امکانپذیر نیست.

از طرفی ممکن است فرد به مشاور با تجربه و متخصصی در محل زندگی خودش دسترسی نداشته باشد و یا اینکه فردی مشتاق دریافت مشاوره از یک روانشناس به خصوصی باشد که آن روانشناس فاصله ی مکانی زیادی با درمانجو داشته باشد داشته باشد که در چنین مواردی مشاور آنلاین می تواند روش جایگزین بسیار مناسبی به جای مشاوره حضوری باشد.
 
 

پنج روش برای مدیریت وسایل و اسباب بازیهای کودک شما

 کودکان می توانند بیش از حد بی نظم بوده و محیط شلوغی را برای خودشان درست کنند. ممکن است نسبت به این موضوع آگاه باشید که کودکان کمی هستند که دوست دارند منظم باشند , واقعا ذات تمیز و مرتبی داشته باشند، ولی بیشتر کودکانی که ما با آنها آشنا هستیم، کودکانی هستند که کمتر منظم هستند.


شما به عنوان یک مادر، ممکن است با مشکلاتی مواجه شده باشید در رابطه با اسباب بازی هایی که به طور نا منظم در اتاق پخش می شوند، وسایل مربوط به شهر بازی که در کف اتاق پخش می شوند، موارد و لوازم عادی که در سرتاسر خانه پخش شده است و سایر موارد شلوغ کاری که از طریق بچه ها ایجاد می شود، و نسبت به آنها اعتراض داشته باشید.



موارد محدودی وجود دارد که می تواند به مدیریت این مشکلاتی که والدین با آنها مواجه هستند، کمک کند. برخی از این روش ها را که بهترین می باشند ، را در ادامه لیست شده اند. سعی کنید آنها را امتحان کنید و ببینید که چقدر برای شما مناسب می باشند.

جمع و جور کن! این یک کلمه ای است که در سال های گذشته زیاد مورد استفاده قرار گرفته است، ولی داشتن یک خانه آرام و منظم، یک نکته بسیار مهمی می باشد. به طور اصولی، در حوزه و ناحیه مربوط به کودک ، که کودک در آنجا فعالیت دارد، پیشنهاد می کنیم که همه چیز (بله، همه چیز) مرتب باشد و اسباب بازی های شکسته ، وسایل غیر ضروری، دور انداخته شود و تعداد موارد موجود کاهش یابد ( برای مثال اگر ۵۰ تا اسباب بازی مربوط به حیوانات باشد، آنها را به ۱۰ اسباب بازی حیوانات کاهش دهید). بلی، این روش مدت زمان زیادی طول خواهد کشید و ولی به صورت کلی خوب است و زمان کمی را در روز به آن اختصاص دهید ( برای مثال ۱۵ دقیقه در هر روز یا مواردی شبیه آن، و اگر فرصت مناسبی داشتید ، می توانید چند ساعتی را صرف این کار کنید).
جای هر چیزی! هر چیزی باید یک جای خاصی داشته باشد و در جایگاه مختص به خودش قرار بگیرد. شما مجبور نیستید که سبدها یا سطل های اسباب بازی گران قیمتی را بخرید ( اگر چه داشتن سبدهای مناسب اسباب بازی ها جمع و جورتر نشان می دهد). مطمئن شوید که در هر سبد یک نوع خاصی از وسایل یا اسباب بازی ها را انبار کرده اید، و هر سبد را برچسب بزنید.
 
” نظارت مادر”. کودک یک عادت بد دارد و سایل را جایی قرار می دهد که نمی توان به صورت سریع خانه را تمیز کرد. گاهی مجبور هستید که همه جاهایی که وسایل جمع شده است را نگاه کنید و همه چیز را در جایگاه مناسب خودشان قرار دهید، تا مطمئن شوید که همه وسایل در جایگاهی قرار گرفته اند که به راحتی می توان آنها را پیدا کرد.
این کار را به صورت یک بازی و سرگرمی انجام دهید. حتی در صورتی که شما این احساس را نداشته باشید که برای هر کاری که باید بچه هایتان انجام دهند، از آنها قدر دانی کنید، ایجاد کردن یک بازی یا سیستم قدردانی، که شامل تمیز کردن و فرآیند نگه داری می باشد، می تواند مفید باشد. برای مثال، اگر برخی وسایل بر روی کف زمین قرار داشته باشد، به بچه های خود بگویید که ۲۰ تا از وسایل را بردارید و آنها را در جایگاه مناسب خوشان قرار دهید، و در عوض آن به اندازه یک چهارم وسایل یا بخشی از آن، به آنها شکلات دهید یا ده دقیقه به آنها زمان دهید که بازی الکترونیکی انجام دهید، یا هر کار دیگری که فکر می کنید برای بچه های شما منطقی باشد.
 
 

آماده کردن کودک برای تولد فرزند دوم

 همیشه تولد فرزند دوم و حسادت فرزند اول به دوم، برای والدین دلهره ای ایجاد می کند که چگونه فرزند اول را با این شرایط یا به نوعی چالش مواجه کنند و چه رفتارهایی را انجام دهند. در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته و چند روش رفتاری برای والدین نیز ذکر شده اند:


با باردار شدن مادر و انتظار برای فرزند دوم، مادر باید به طور ساده و قابل فهم در مورد تولد نوزاد، با کودک، گفت و گو کند اما آن چه مهم است، این که دربار ه ی آن نباید زیاده روی کند و این اطلاع را نیز نباید زود به کودک بدهد زیرا تصور کودک نسبت به زمان، با تصور بزرگسالان متفاوت است. یک ماه ممکن است از نظر کودک، بسیار طولانی باشد؛ بنابراین، اگر مادر ۶ ماه پیش از تولد نوزاد، با کودک خود درباره ی نوزاد جدید صحبت کند، برای کودک، صبرکردن در این مدت، خسته کننده است. اگر کودک به علت بزرگ شدن شکم مادر و تغییرهایی که در مادر به وجود آمده، از او سؤال کرد، باید در مورد نوزاد و تولد او، با کودک حرف زد.

اگر کودک در مورد حاملگی مادر و تولد نوزاد و داشتن خواهر یا برادری سؤالی نکرد، بهترین موقعِ گفتن و توضیح دادن برای کودک، همان چندماه آخر دوران حاملگی ست. مادر باید در مورد نوزاد جدید، به زبانی ساده و قابل فهم و دور از اصطلاح های پزشکی با کودک صحبت کند. به او نگویید که با تولد نوزاد جدید، زندگی شادی خواهیم داشت و نوزاد سبب شادی، تفریح و سرگرمی همه ی ما خواهد بود زیرا چنین نخواهد بود! بلکه به او بگویید: «نوزاد بسیار کوچکی خواهیم داشت که نمی تواند راه برود، گریه زیاد م یکند، باید به او شیر بدهیم و از او مراقبت کنیم تا بزرگ شود.

اگر کودک به حد کافی بزرگ است، زمانی که برای خرید وسایل و لوازم نوزاد به بازار می روید، کودک را با خود ببرید و او را در هنگام خرید، شرکت دهید. او از شرکت کردن، احساس خوشحالی خواهد کرد اما زمانوخرید شما با کودک، باید بسیار کوتاه باشد تا خسته نشود. هنگام خرید لوازم، برای کودک نیز چیزی بخرید تا احساس نکند که با تولد نوزاد جدید، کنار گذاشته شده است.

از طرفی دیگر، کودک نباید احساس کند آن چه در گذشته متعلق به او بوده مانند تختخواب، صندلی، اسباب بازی و… از او گرفته و به نوزاد جدید داده می شود؛ اگر قرار است گهواره یا تخت کودک برای استفاده ی نوزاد اختصاص یابد، پدر و مادر ابتدا باید برای کودک، تخت جدیدی تهیه نمایند و سپس تخت او را مورد استفاده ی نوزاد جدید قراردهند.

زمانی که مادر برای زایمان و تولد نوزاد به بیمارستان می رود:
چون زمان ماندن مادر در بیمارستان، اغلب کوتاه است، بنابراین نگه داری کودک در خانه  پرستاری او باید به وسیله ی پدر یا افرادی که با کودک نزدیکی داشته اند، انجام گیرد. اگر مادر، مدت زمان کوتاهی در بیمارستان خواهد ماند، بردن کودک به بیمارستان، ضرورتی ندارد و دیدن و آشناشدن کودک با نوزاد تازه متولدشده، بهتر است که پس از بازگشت مادر به خانه و در خانه صور ت گیرد. پس از آوردن نوزاد به خانه، کودک بزر گتر را به اتاقی دیگر یا به خانه ی پدر و مادربزرگ نفرستید، زیرا کودک احساس خواهد کرد که متولدشدن نوزاد، تغییری در پرستاری اش به وجود آورده و او را از محیط قبلی خود و دامان مهر و محبت مادر، دور کرده است.



آوردن نوزاد به خانه و پیدایش حس حسادت در کودک بزر گتر:
زمانی که نوزاد به خانه آورده م یشود، چون مورد توجه همه قرارمی گیرد و دوستان و اقوام، هریک او را در آغوش می گیرند و حتی برایش هدیه می آورند، بنابراین، کودک احساس می کند که ای کاش من هم نوزاد بودم و عکس العمل او ممکن است ب هصورت رفتار کودک شیرخوار باشد؛ او ممکن است در شلوار خود ادرار کند یا در حالی که درگذشته خوب حرف می زده، مانند کودکانی که تازه یاد گرفت هاند کلم هها را ادا کنند، حرف بزند.

برخی از کودکان هنگامی که مادر، نوزاد خود را شیر می دهد، از روی حسادت، به شیرخوردن از شیشه شیر تمایل پیدا می کنند و با گریه کردن، از مادر می خواهند که شیر را از شیشه شیر به آنان بدهد، درصورتی که خوردن شیر از شیشه را در گذشته ترک کرده بودند. مادر نباید احساس کند که کودک با خوردن شیر از شیشه ی شیرخوری، مشکلی به وجود خواهد آورد و نباید با ای نکار، مخالفت کند و چیزهای دیگری مانند شکلات و شیرینی به او بدهد که راضی اش نماید. تمایل کودک به خوردن شیر از بطری شیرخوری، چند هفت های بیش تر ادامه نخواهد یافت.

گاهی اوقات ممکن است از روی ناراحتی و حس حسادت، اسباب بازی یا شیء را به طرف نوزاد پرت کند که مادر به طور معمول، در چنین حالتی نسبت به عمل کودک، پرخاش کرده و او را سرزنش می کند و سرزنش کردن و عصبانیت مادر، حس حسادت کودک را عمیق تر و شدید تر خواهد کرد. مادر نه تنها باید نوزاد را از مخاطره ها حفظ کند، بلکه باید کودک بزر گتر خود را نیز دریابد. مادر باید به کودک بگوید: «ما همگی دوستت داریم اما چون این خیلی کوچک است، باید مراقبش باشیم. تو هم باید کمک کنی تا با همدیگر بزرگش کنیم. »
 

شدت حسادت کودکان نسبت به نوزاد شیرخوار به طور معمول در سنین کم تر از ۵ سالگی، به بیش ترین حد خود می رسد، زیرا کودک در این سن هنوز وابسته به پدر و مادر است و به خارج از خانه وابستگی ندارد اما زمانی که کودک به سن ۶سالگی یا پس از آن رسید، خود را به تدریج از پدر و مادر دور م یکند و علاقه و دوستانی در خارج از محیط خانه به دست خواهد آورد.

رفتار پدر و مادر با کودک بزر گتر باید چگونه باشد؟
زمانی که نوزاد تازه متولد شده به خانه آورده م یشود، مادر نباید هیچ گونه تغییری در رفتار خود نسبت به کودک بزرگ تر ب هوجود آورد؛ گرچه مادر به علت زایمان، ضعیف، خسته و حتی بی حوصله شده اما تا حد امکان باید سعی کند با کمک پدر، زندگی روزمره و روابط و رفتار قبلی خود را با کودک حفظ نماید. زمانی که کودک ببیند تمام توجه و علاق هی مادر به نوزاد جلب می شود و نوزاد مدام در آغوش مادر است و او بلاتکلیف و سرگردان است، حس حسادت در او به وجود خواهد آمد. اگر برای پدر امکان دارد، می تواند کودک را با خود به محل کارش ببرد تا در خلال روز با پدر مشغول باشد.
 
 

ترس از مکان های بسته

 ترس از مکان های بسته چیست: علل، نشانه ها و درمان کلاستروفوبیا


کلاستروفوبیا به  معنی ترس از مکان بسته می باشد و یکی از انواع اختلالات روانی است که فرد مبتلا هنگامی که در مکان های بسته قرار می‌گیرد به شدت می ترسد و ترس شدیدی را تجربه می‌کند.

افرادی که به این اختلال دچار هستند در همه محیط های بسته ترس شدیدی دارند و شرایط زندگی برایش سخت و هراس انگیز می شود.

حتی تصور کردن در یک محیط بسته برای آن ها اضطراب و استرس ایجاد می کند و باید فرد به سرعت درمان شود تا بتوانند با آرامش زندگی کند.

امروزه آسانسور یک وسیله کاربردی است و کسانی که فوبیای فضای بسته دارند از سوارشدن با آسانسور می ترسند و به جای آنکه مسیر خود را آسان کنند و با آسانسور بروند از پله ها استفاده می کنند.

هنگامی که آن ها سوار آسانسور می شوند دچار تنگی نفس، اضطراب شدید و عرق کردن و … می شوند و به جای آنکه آسانسور وسیله ای برای آسایش آن ها باشد بیشتر ترسناک است و ترجیح می دهند از آن استفاده نکنند.

برای درمان این اضطراب هر چه سریع تر باید اقدام کرد و خداروشکر رویکردهای مختلفی وجود دارد که برای درمان موثر می باشد.

در زیر با این رویکردها بیشتر آشنا خواهید شد.

ترس از مکان های بسته یا کلاستروفوبیا
فوبیا چیست؟ به ترس بیش از حد و افراطی و مداوم و غیرمنطقی نسبت به یک شی یا مکان و وضعیت خاص فوبیا گفته می شود.

افرادی که به مکان های بسته فوبیا دارند از مکان هایی مانند آسانسور، دستگاه ام ارآی ، تونل و اتاق پرو می ترسند و دچار اضطراب شدیدی می شوند.

افرادی که کلاستروفوبیا دارند قرار گرفتن در مکان های بسته و حتی فکر کردن به مکان های بسته باعث می شود علایمی مانند افزایش ضربان قلب، تپش قلب و اضطراب شدید و تعرق زیاد و مشکل تنفسی و … برای آن ها ایجاد شود.

کلاستروفوبیا به معنی ترس از محیط بسته و آگورا فوبیا ترس از محیط باز و شلوغ است، بسیاری از افراد می توانند هر دو ترس را به طور همزمان تجربه کنند این فوبیاها از اختلالات اضطرابی به حساب می آید.

کسانی که دچار اختلال اضطرابی هستند همیشه احساس ترس و نگرانی می کنند، بدون آن که علت آن مشخص باشد.

در اختلال اضطراب فراگیر یا برخی از اختلالات وحشت زدگی، فرد همیشه احساس ترس و نگرانی می کند، با وجود آن که دلیلی مشخص ندارد.

احساس ترس در کسانی که دچار اختلال اضطرابی هستند بیش از اندازه است و با چیزی که نسبت به آن احساس خطر کرده اند، تناسبی ندارد.

در واقع انواع فوبیا به نوبه خود پیامدهای گسترده ای برای فرد مبتلا به همراه دارد.

سه بعد اساسی مطرح در کلاستروفوبیا
ترس از مکان بسته شامل سه بعد شناختی، هیجانی و جسمانی است. و این سه بعد با علایمی همراه است که ممکن است با هم یا جداگانه اتفاق افتد.

بعد شناختی: منظور از بعد شناختی فکر و خیالاتی است که فرد در مورد مکان بسته می کند و این تفکرات باعث می شود تا به اضطراب و ترس دچار شود. مانند گیر کردن، راه نجات نداشتن، تمام شدن اکسیژن ، تاریکی و…
بعد هیجانی: به ترس و اضطراب شدیدی گرفتار می شود به حدی که قابل کنترل نمی باشد.
بعد جسمانی: بدن از شدت ترس به لرز می افتد و ضربان قلب افزایش پیدا می کند. تپش قلب زیاد شده و تعرق شدیدی در بدن احساس می کند. در دست و پا لرزش زیادی ایجاد می شود.
علائم و نشانه های ترس از مکان های بسته (کلاستروفوبیا)
بسیاری از افراد فوبیای مکان های بسته را دارند  و شدت علایم در افراد متفاوت است.

در موارد خفیف فرد دچار اضطراب می شود و میخواهد که از مکان بسته خارج شود اما در موارد شدیدتر حتی تصور کردن و فکرکردن به مکان بسته باعث اضطراب و ترس شدیدی در فرد می شود.
 

در زیر با علایم اصلی کلاستروفوبیا آَشنا خواهید شد.

۱٫هنگام مواجه با مکان های بسته به اضطراب شدیدی دچار می شوند که غیرقابل کنترل می باشد.

هنگام رو به رو شدن با مکان های بسته احساس دلهره و ترس شدید می کنند و ضربان قلب و تپش قلب افزایش می یابد. و علایم جسمانی و هیجانی آن ها به خوبی نمایانگر ترس می باشد.
تا جایی که امکان دارند از رفتن به مکان های بسته اجتناب می کنند و دوست ندارند به مکان های بسته فکر کنند.
علایم ترس و اضطراب و دیگر علایم مربوطه به فوبیا بیشتر از شش ماه در فرد ادامه دارد و بر روی زندگی، روابط اجتماعی و روابط بین فردی و شغلی تاثیر منفی می گذارد.
 
 

کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟

 قبل از فکر کردن در مورد اختلالات هیجانی کودک، بهتر است از خود بپرسید: کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟ آیا هیچ گاه به شدت احساس نگرانی یا ناراحتی شدید هیجانی نکرده ام؟ به احتمال زیاد پاسخ مثبت است!


همه ما این قبیل هیجان ها را تجربه کرده ایم و این تجربه ها به تنهایی دلیل کافی برای دادن این حکم نیست که نابهنجاری یا نقص در شخصیت و منش وجود دارد. کودکان نیز ترس و اضطراب-همان چالش های هیجانی طبیعی- دارند و این ترس و اضطراب تنها زمانی که شدید، مزمن،ممتد و مزاحم باشد علامتی از اختلال روانشناختی است.

طی پنجاه سال گذشته، یافته های پژوهشی همگی نشان میدهند که ترس و اضطراب در کودکی امری معمول و شایع است (جرسیلد و هولمز، ۱۹۳۵، لاپاس ومونک، ۱۹۵۸، مک فارلن، آلن و هانزیک، ۱۹۵۴، اولندایک و کینگ، ۱۹۹۱، به نقل از کندال، ۱۳۸۹). تحقیقات قدیمی تر مثل تحقیق جرسیلد و هولمز (۱۹۳۵) شیوع ترس و اضطراب را به خوبی اثبات کرد. در ان زمان پژوهش ها نشان دادند که ممکن است کودکان و نوجوانان ۹ تا ۱۳، نوعی ترس شدید با نگرانی جدی تجربه کنند. به نظر می رسد پیچیدگی های ترس کودکان با رسیدن به ۸ سالگی که همراه تحول شناختی کودک و افزایش توانایی او برای استدلال و توسعه پیام های منفی ممکن و نتایج در اینده می باشد افزایش می یابد. هم چنین منابع اولیه ترس و اضطراب با مراحل تحولی در زندگی تغییر می یابد. باید توجه داشت همراه با تحول میزان ترس های گزارش شده کودکان کاسته می شود و کانون ترس تغییر می یابد.

همراه با جریان رشد نوع ترس ها نیز تغییر می کند، یعنی در سنین متفاوت ترس های متفاوتی مطرح می شود. مثلا کودکان ۸ ماهه تا ۲ساله از جداشدن از مراقبان خود می ترسند، اما این ترس بین ۱ تا ۲ سالگی کاهش می یابد. بین ۲ تا ۴ سالگی از شدت دلبستگی کاسته می شود وترس های دیگری مانند ترس از حیوانات وتاریکی ظاهر می شود. بین ۴ تا ۶ سالگی، قدرت تصور و تصویرسازی کودک رشد می کند و تصویرهایی از ارواح، هیولاهای نیمه انسان-نیمه حیوان و صداهای غیرقابل توضیح در شب را می سازد. بعد از۶ سالگی کودک احتمالا بیشتر از آسیب، مرگ یا بلایای طبیعی می ترسد. هم نوجوانان سفیدپوست و هم نوجوانان آمریکایی آفریقایی تبار ترس هایی مشابه درباره صدمه دیدن خود یا دیگران ابراز می کنند، کودک با نزدیک شدن به دوران نوجوانی،ممکن است از پذیرفته نشدن در گروه بزرگسالان بترسد.

جدول: ترس ها و اضطراب های مرتبط با سطوح سنی مختلف در کودکان

سن کانون ترس یا اضطراب
۰-۶ ماهگی عدم حمایت، صدای بلند، محرک های حسی شدید
۶-۹ ماهگی غریبه ها، محرک های ناگهانی یا غیر قابل انتظار (مثل صداها)
۱ سالگی جدایی از فردی که از کودک مراقب می کند، آسیب دیدن، توالت رفتن و غریبه ها
۳ سالگی حیوانات، ماسک ها، تنها ماندن، جدایی از والدین
۴ سالگی تاریکی، حیوانات و سر و صدا
۵ سالگی حیوانات، افراد بد، تاریکی و جدایی از والدین
۶ سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، صدمات جسمی، رعد و برق و تندر، جدایی از والدین (برای مثال هنگام رفتن به مدرسه)
۷-۸ سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، (مثلا انهایی که در کتاب ها و فیلم ها هستند) وقایع غیر عادی موجود در رسانه ها و فیلم ها، (مانند جنگ و بمب گذاری و انفجارها)، تنها ماندن، صدمات و اسیب ها.
منبع: آلن دیک، ۱۹۸۳

محیط اجتماعی در پهنه زندگی چالش های متفاوتی را پیش روی ما می گذارد که مستلزم رشد مهارت ها، باورها یا احساسات جدید است. طی دوران کودکی ترس ها و اضطراب ها این قبیل چالش ها را به وجود می آورند. کودکان با فراگیری روش های مقابله با موقعیت های اضطراب زا و ترس آور این دوران، نحوه کنار آمدن با ترس ها و اضطراب های زندگی آتی را می آموزند. برای مثال اذعان به ترس، رویارویی و سپس مقابله با آن، و در نهایت نترسیدن در واقع توالی رشد کودک است تا در آینده برای مقابله با ترس و اضطراب آماده باشد.



بر اساس متون و ادبیات تحولی، بسیار معقول است که کودکان و نوجوانان نسبت به تجربه ترس ها و اضطراب های مختلف در مراحل مختلف تحول خود اسیب پذیرتر باشند. با وجود این، چه چیزی واکنش و ترس و اضطراب بهنجار را از اضطراب هراس بالینی جدا می سازد؟ متخصصان بالینی دستورالعمل هایی را برای متمایز کردن واکنش ترس طبیعی از شرایط اضطرابی که از نظر شدت، فراوانی، محتوا، دفعات و نشانه های اضطرابی با همتایان بهنجار خود متفاوت هستند تهیه کرده اند (کندال، ۲۰۰۰).
 

شدت واکنش ترس بیش از انست که برای مقابله با موقعیت لازم است. برای مثال ممکن است کودکی را که هنگام معاینه شدن توسط پزشک، لگد می زند، تکان می خورد و گریه می کند، به عنوان کودک هراسان مشخص کنیم.
واکنش ترس با فراوانی زیادی رخ می دهد، و از راه اطلاع دادن و اطمینان دادن به فرد کاهش نمی یابد. بسیاری از والدین شکایت دارند که ترس کودکان با هیچ نوع اطمینان خاطر دادنی به انها کاهش نمی یابد.
محتوای این واکنش های ترس بر محرک ها یا موقعیت های بی خطر متمرکز است، به عبارت دیگر موقعیت هایی هستند که به هیچ وجه خطری را ایجاد نمی کنند. چنین محرک هایی شامل ترس از مدرسه رفتن، صداهایی مانند بمب یا بالا رفتن از اسانسور است.
به نظر می رسد که واکنش ترس خود به خود بوده و ورای کنترل عمدی کودک است.
واکنش ترس به فرار یا اجتناب از موقعیت منجر می شود. برای مثال کودکی که هنگام بارش باران های شدید از تنها ماندن در خانه اجتناب کند، به عنوان کودکی که از رعد و برق و تندر هراس دارد مد نظر قرار می گیرد.
 
 

چگونه پذیرش ناپدری و نامادری جدید را برای کودکان آسانتر کنیم؟

 من نامادری هستم چه باید کنم؟ چگونه ناپدری مهربان باشیم؟ ارتباط، صبر، ایجاد استانداردهای توافق شده توسط بزرگسالان درگیر و تثبیت نقش عضو جدید در خانواده ای که قبلاً زندگی نامه قبلی دارد، کلیدی است تا داستان «سیندرلا» تکرار نشود.

پذیرش ناپدری و نامادری جدید

من نامادری هستم چه باید کنم؟ چگونه ناپدری مهربان باشیم؟ ارتباط، صبر، ایجاد استانداردهای توافق شده توسط بزرگسالان درگیر و تثبیت نقش عضو جدید در خانواده ای که قبلاً زندگی نامه قبلی دارد، کلیدی است تا داستان «سیندرلا» تکرار نشود.
شریک جدید والدین باید در روند انطباق با شرایط جدید خانواده با فرزندان صبور باشد.

پذیرش ناپدری و نامادری جدید
داستان های کلاسیک، مانند سفید برفی یا سیندرلا ، به شهرت نامادری ها و ناپدری ها آسیب رسانده است. حتی مطالعاتی در این زمینه وجود دارد، مانند برونو بتلهایم، روانشناس و شاگرد زیگموند فروید، که رساله روانشناسی افسانه ها را نوشت . او در کار خود به این نتیجه می‌رسد که نامادری و ناپدری (اما بالاتر از همه، اولی‌ها) بار منفی برای کودک دارند، زیرا به دلیل پیوندی که وجود دارد، دلبستگی مادر و فرزند عمیق‌تر از پدران است. از همان ابتدا ایجاد شده است.

پویایی کلی که معمولاً در این نوع خانواده‌های بازسازی‌شده اتفاق می‌افتد این است که پیوند بین کودک و والدینی که دیگر با او زندگی نمی‌کنند شکسته می‌شود و پویایی ایجاد می‌شود که در آن نامادری یا ناپدری می‌خواهد مورد محبت قرار گیرد تا تعهد را تضمین کند. پیلار مونوز روانشناس کودک و نوجوان توضیح می دهد که با شریک زندگی که باعث طرد در خردسال می شود .

شماره مشاوره روانشناسی
هر خانواده ای که یک بزرگسال جدید در آن ادغام شده است (شریک جدید پدر یا مادر کودک) متفاوت است و روند سازگاری خود را با شرایط جدید دنبال می کند، اما عواملی وجود دارد که این بازسازی خانواده را تسهیل یا پیچیده می کند. مونوز به آن‌ها اشاره می‌کند: « شخصیت کودک تأثیر می‌گذارد، زیرا در آن‌ها ممتنع‌تر است. و همچنین سنین پیچیده تری مانند نوجوانی وجود دارد. از دیگر مسائلی که همزیستی روان‌تر را تسهیل می‌کند، مهارت‌های اجتماعی کودک است، مانند مهارت‌های ارتباطی و همدلی او و همچنین این واقعیت که در خانواده جدید فرزندان دیگری در سنین مشابه وجود دارند.
 

از نظر متخصص، بزرگسالان نقش اساسی در تشکیل هسته جدید خانواده دارند: « هر چه توافق بین والدین بیولوژیکی بهتر باشد، کودک بهتر با والدین ناتنی سازگار می شود. نوع پیوند بین کودک و مادر بیولوژیکی او نیز تأثیرگذار است. اگر این یک دلبستگی سالم باشد، آسان‌تر، اما دشوارتر است، زیرا نامادری را به‌عنوان یک شخصیت مکمل می‌بینند، اما نه جایگزین».

ناپدری یا نامادری شدن خانواده ای که قبلاً سابقه و زندگی نامه قبلی خود را دارد آسان نیست، اما می توان به یک ادغام خوب دست یافت. وقتی والدین بیولوژیک نمی خواهند شرکای جدید پدر یا مادر فرزندانشان را نابود کنند یا به آنها حمله کنند، همه چیز آسان تر است. مونوز ادامه می‌دهد که این رویکرد راحت است که هر بخش یک عملکرد ارزشمند و دقیق را برای تربیت کودکان انجام دهد.
 
 
صفحه قبل 1 ... 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 صفحه بعد