x تبلیغات
مشاوره ازدواج

درمان افسردگی با گیاهان دارویی، داروهای گیاهی ضد افسردگی و شادی آور

 درمان افسردگی با گیاهان دارویی، داروهای گیاهی ضد افسردگی و شادی آور


آیا درمان افسردگی با گیاهان دارویی امکان پذیر می باشد؟ افسردگی یک نوع اختلالات روانی می باشد که به خاطر آن فعل و انفعالات شیمیایی مغز دستخوش تغییر می شود و فرد از نظر روانی با مشکلات گسترده ای رو به رو می شود که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

خلق پایین
بی لذتی
کمبود اشتها
مشکلات خواب
مشکلات تمرکز
حافظه
احساس بی معنایی در زندگی
افکار مرگ و خودکشی
برای بهبود این وضعیت درمان های شناخته شده ای وجود دارد که می توان به مواردی مانند درمان شناختی رفتاری و استفاده از داروهای ضد افسردگی اشاره کرد، هم چنین داروهای گیاهی یک نوع عنصر کمکی می باشند و نمی توان آن ها را جایگزین درمان های اصلی کرد.

در ادامه این مقاله توضیحاتی در مورد درمان افسردگی و گیاهان دارویی بیان می شود پس تا انتها این مقاله را مورد مطالعه قرار دهید.

درمان افسردگی با گیاهان دارویی، حقیقت یا فریب؟
بسیاری از افراد ادعا می کنند که با استفاده از داروهای گیاهی یا پیروی از برخی از رژیم های غذایی می توان افسردگی را درمان کرد، برای بررسی صحت این ادعا باید در مورد اختلال افسردگی درک بهتری پیدا کرد و توجه داشت که افسردگی یک نوع اختلال روانی می باشد و با احساسات غم و ناراحتی روزمره متفاوت است.

زمانی که فرد به اختلال افسردگی دچار می شود حداقل به مدت ۲ هفته پیاپی احساس غم شدیدی دارد و نمی تواند از زندگی اش لذت ببرد علاوه بر این شخصی که مبتلا به افسردگی است علاوه بر مشکلات خلقی، علائم دیگری را تجربه می کند که عبارت اند از:

مشکلات خواب
اشتها
اختلال در حافظه
فقدان انرژی
کاهش تمرکز
احساس بی ارزشی و افکار مرگ و خود کشی
هم چنین اختلال افسردگی باعث می شود تا بدن انسان از نظر شیمیایی تغییراتی در آن ایجاد شود و سطح برخی از انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین و نوراپی نفرین کاهش می یابد.

از زمان گذشته تا به امروز برای درمان افسردگی روش های متفاوتی بیان شده است که کارایی هر کدام از آن ها با استفاده از تحقیقات علمی مورد بررسی قرار گرفته است، امروزه خط اول درمان افسردگی روش روان درمانی به کمک رویکرد شناختی رفتاری می باشد.

این روش درمانی زمانی که با داروهای ضد افسردگی ترکیب شود، می تواند به پایدارترین نتایج منتهی شود در این میان از گیاهان دارویی نیز استفاده می کنند و از آن ها به عنوان روش های کمکی بهره می برند اما باید توجه داشته باشند که گیاهان دارویی به تنهایی کافی نمی باشد و نمی تواند جایگزین مراجعه به روانشناس و یا روانپزشک باشند.

تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن
چگونگی تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن افراد
درمان افسردگی با گیاهان  دارویی، معرفی انواع گیاهان دارویی موثر در افسردگی
برای این که روند درمان افسردگی سرعت بیشتری داشته باشد می توان از رژیم غذایی که باعث افزایش ترشح سروتونین در بدن می شود استفاده کرد، از این رو مصرف برخی از گیاهان دارویی توصیه می شود، در ادامه این مقاله به چند مورد از مهم ترین این گیاهان اشاره کرده ایم:

گیاه اسطوخدوس
برخی از گیاهان دارویی آرامش بخش می باشند و یکی از شناخته ترین گیاهان دارویی که باعث بهبود شرایط خلقی و تمدد اعصاب می شود گیاه اسطوخدوس نام دارد، این گیاه در زبان انگلیسی به لاوندر معروف می باشد و به شکل های متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرد که در این خصوص می توان به دمنوش، لوسیون، اسپری و برخی از عطرها اشاره نمود.

مصرف گیاه اسطوخدوس باعث کاهش تنش شده و مشکلات خواب را بهبود می بخشد، گیاهان دارویی در کنار داروها و روان درمانی می توانند استفاده شوند و نقش مفید و موثری در بهبود افسردگی دارند.

درمان افسردگی با گیاهان دارویی، سنبل الطیب
یکی دیگر از داروهای مفید در درمان افسردگی ریشه سنبل الطیب می باشد این گیاه باعث بهبود بی خوابی می شود و هم چنین احساس افسردگی را کاهش می دهد، در مصرف سنبل الطیب دقت بسیاری داشته باشد زیرا این دارو نباید همزمان با داروهای خواب آور و داروهای ضد افسردگی مصرف شود در صورتی که با آن ها استفاده شود عوارض جانبی داروها را تشدید کرده و تغییراتی در هشیاری فرد ایجاد می کند.
 
 

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان و روابط خانوادگی ناسالم

 تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان یکی از مسائلی است که بسیاری از والدین آن را نادیده می گیرند.


متأسفانه، الگوهای روابط خانوادگی ناسالم می تواند منجر به مشکلات خاصی برای کودکان در سال های اولیه مدرسه شود.

مطالعات نشان می‌دهند که فرزندان خانواده‌هایی که دارای سطوح بالای تعارض و فرزندپروری هستند، به‌طور فزاینده‌ای با اضطراب و کناره‌گیری اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان
فریاد و جیغ زدن: فرزند شما دائماً با سایر اعضای خانواده در حال دعوا می باشد.
کناره گیری از خانواده: فرزند شما از خانواده کناره گیری کرده است و تقریباً هر روز بیشتر روز را تنها یا دور از خانه سپری می کند.
دعوای مکرر
همه اعضای خانواده از دست یکدیگر عصبانی هستند.
تغییر ناگهانی در رفتار.
تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان – انواع مشکلات خانوادگی
مشکل روانی:
در خانواده، هر گونه مشکل سلامت روان، از جمله مصرف مواد، اضطراب، و افسردگی، می تواند سیستم خانواده را خراب کند.

تغییر نقش: در یک خانواده، تغییر نقش ها می تواند باعث ناراحتی قابل توجهی شود. این تغییر ممکن است به دلیل بلوغ یا ترک خانه فرزندان بزرگتر، تغییر مسئولیت های والدین به دلیل شغل، از دست دادن سلامتی یا مسائل مالی باشد.

مشکلات ارتباطی بین والدین: در خانواده، زمانی که فرزندان شاهد مشاجره، اختلاف نظر، اختلاف و یا آگاهی از احتمال جدایی والدین هستند، سیستم خانواده به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.

مشکلات ارتباطی بین والدین و فرزندان:
در یک خانواده، رابطه بین هر یک از والدین و فرزندان می تواند منشا مشکلات سلامت روان و آسیب های رشدی باشد. والدین باید بدانند که رویکردهای تنبیهی که در گذشته استفاده می شده ناکارآمد و اغلب مضر هستند.

سلامت روان:
اگر یکی از اعضا با بیماری روانی یا ناتوانی رشدی دست و پنجه نرم کند، ممکن است بار مشکلات رفتاری یا عاطفی را احساس کند. این عضو خانواده ممکن است احساس درک یا پذیرفته شدن نداشته باشد.

سایر اعضای خانواده ممکن است مسائل روانشناختی را درک نکنند و از این که آن شخص به توجه بیشتر والدین نیاز دارد یا منابع خانوادگی بیشتری (پولی، محبت یا زمانی) دریافت می کند، آزرده یا عصبانی شوند یا احساس حسادت داشته باشند.

اعتیاد به مواد:
در یک خانواده، اهمیت تأثیر اعتیاد به الکل یا مشکلات مواد مخدر بر سیستم خانواده را نمی توان اغراق کرد. مشاهده یک عضو خانواده الکلی یا معتاد می‌تواند به طور ناآگاهانه به کودکان راهبردهای مقابله‌ای ضعیف، سیستم‌های باور ناسازگار، الگوهای پرخاشگری رابطه‌ای و بی انگیزگی را آموزش دهد.

خانواده هایی که با اعتیاد مواجه هستند وظیفه دارند تصمیمات سخت و در عین حال حیاتی برای ایجاد خانه ای سالم و آرام بگیرند.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان
مصرف مواد در نوجوانان:
در یک خانواده، اگر یکی از فرزندان به شدت از مواد مخدر یا مشروبات الکلی استفاده کند، مشکلاتی به وجود می آید. به عنوان والدین، این نگران کننده است که بدانید نوجوان شما در حال آزمایش مواد است. با این حال، همه نوجوانانی که مواد مخدر را امتحان می کنند، معتاد نمی شوند. عامل مهم در اعتیاد ژنتیک است.

تغییر نقش ها:
در یک خانواده، همه ما پیر می شویم و از عادات، لباس ها و رفتارهای قدیمی خود خارج می شویم. گاهی اوقات وقتی یکی از اعضای خانواده نقش خود را برای مدت طولانی ایفا کرده و تصمیم به ایجاد تغییر می کند، می تواند کل سیستم را تحت تأثیر قرار دهد.

این تغییر زمانی رخ می دهد که فردی عادت های بد را ترک کند و سالم شود یا عادت های بد جدیدی را شروع کند. به عنوان مثال، اگر یکی از والدین الکلی بود و روند بهبودی را آغاز کرد، سایر اعضای خانواده ممکن است در رابطه احساس رها شدن یا ناامنی کنند.

رویدادهای مهم |تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان
در یک خانواده، طلاق، فرزندخواندگی، نقل مکان، مرگ و حوادث فاجعه‌بار می‌تواند باعث ایجاد اختلالات قابل درک در زندگی ما شود. در حالی که خانواده‌های ما یک سیستم منسجم هستند، هر فردی شخصیت، تجربه زیسته و مهارت‌های مقابله با خود را دارد.

این تغییرات ممکن است انواع مختلفی از ناراحتی را در هر یک از اعضای سیستم خانواده ایجاد کند.
 
 

درمان افسردگی در آمریکا

 درمان افسردگی در آمریکا اغلب با نروفیدبک انجام می شود. مانند هر بیماری دیگری، درمان افسردگی نیز باید بر اساس یک تشخیص خاص تنظیم شود. یک برنامه درمانی برای تشخیص افسردگی و اختلال اضطراب باید طراحی شود تا به فرد کمک کند که علائم هر دو اختلال را اغلب به طور همزمان مدیریت و کاهش دهد.


برخی از افراد ممکن است اختلالی داشته باشند که تحت تاثیر آن نتواند به مشکلات دیگر خود رسیدگی کند، در این شرایط منطقی است که ابتدا به مشکل اصلی  رسیدگی شود.

به عنوان مثال، اگر فردی که به شدت افسرده است نمی تواند درمان اختلال اضطرابی را که نیاز به انگیزه و انرژی بالایی دارد آغاز کند در این شرایط لازم است ابتدا افسردگی درمان شود. با این حال، اغلب تشخیص اینکه کدام علائم غالب است دشوار می باشد، بنابراین درمان هر دو اختلال ممکن است همزمان شکل بگیرد.

درمان افسردگی در آمریکا
اغلب افسردگی و اختلال اضطراب را در آمریکا می توان به طور مشابه درمان کرد. در بسیاری از موارد، درمان می‌تواند برای یک فرد تنظیم شود تا علائم هر دو اختلال را کاهش دهد.

قطعی ترین درمان افسردگی با دستگاه نوروفیدبک انجام می شود و درصد بالایی از موفقیت را به همراه دارد و توسط بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان توصیه می شود زیرا  عوارض جانبی به دنبال ندارد و تاثیر زیادی را به همراه دارد.

انواع مختلفی از روان درمانی در این امر موثر هستند. از این میان، درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای جایگزینی الگوهای فکری منفی و غیرمولد با الگوهای واقعی مفیدتر عمل می کند.

این درمان بر روی برداشتن گام های خاص برای غلبه بر اضطراب و افسردگی تمرکز دارند. تکنیک های درمان شناختی رفتاری در آمریکا اغلب شامل مواجهه با ترس به عنوان بخشی از مسیر بهبودی است. درمان بین فردی و درمان حل مسئله نیز در این روند موثر هستند.

درمان شناختی رفتاری افسردگی چگونه است؟

دارو درمانی نیز می تواند مفید باشند. علائم افسردگی و اختلالات اضطرابی اغلب با هم بروز می‌کنند، و تحقیقات نشان می‌دهد که هر دو به درمان با داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) و مهارکننده‌های بازجذب نوراپی نفرین سروتونین (SNRI) پاسخ می‌دهند.

این دارو ها جزو پر مصرف ترین دارو های ضد افسردگی در آمریکا می باشند.

اگر SSRI یا SNRI بهبود کافی را ایجاد نکند، ممکن است از داروهای دیگر استفاده شود. برای افرادی که علائم شدید یا محدودیت های عملکردی دارند، روان درمانی و درمان دارویی ممکن است ترکیب شود و در کنار هم ادامه پیدا کند.

درمان افسردگی در آمریکا
لیست داروها برای درمان افسردگی
دارو برای افسردگی
انواع مختلفی از داروها برای افسردگی وجود دارد.

مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI)
مهارکننده های بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین (SNRI)
داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و چهار حلقه ای
داروهای ضد افسردگی غیر معمول
مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOIs)
آنتاگونیست N-متیل D-آسپارتات (NMDA).
استروئید عصبی گاما آمینو بوتیریک اسید (GABA) – تعدیل کننده مثبت گیرنده
تمام داروهای ذکر شده باید زیر نظر دکتر مصرف شود و دوز مصرفی نیز باید توسط پزشک متخصص تعیین شود. مانند همه داروها، داروهای افسردگی نیز ممکن است عوارض جانبی ایجاد کند.

بنابراین بدون مشورت با پزشک خود، مصرف دارو را قطع نکنید. در مورد مشکلاتی که دارید، از جمله افکار خودکشی با مشاور خود صحبت کنید تا در صورت نیاز داروی دیگری به شما تجویز کند.

از هر ۱۰ آمریکایی، بیش از یک نفر داروهای ضد افسردگی را مصرف می کند.

علائم افسردگی
مارس 6, 2023
علائم افسردگی
تشخیص افسردگی در آمریکا
از خودتان سوالات زیر را پرسیده و به پاسخ های خود فکر کنید هر پاسخ مثبتی نشان می دهد که یک قدم به افسردگی نزدیک شده اید:

احساس پوچی یا بی ارزشی دارید؟
احساس می کنید که نمی توانید کارها را به درستی انجام دهید؟
به سرگرمی های گذشته بی علاقه شده اید؟
وزنتان به طور قابل توجهی کم یا زیاد شده است؟
بدون هیچ دلیل مشخصی بی حال هستید؟
آیا نمی توانید در مشکلات تصمیم نهایی بگیرید؟
علائم اضطراب مانند تکان دان پا، کندن پوست لب را نشان می دهید؟
در برنامه خواب مشکل دارید و خیلی زیاد یا خیلی کم می خوابید؟
آیا افکار مکرر خودکشی یا مرگ دارید؟
انواع افسردگی
هر کس افسردگی را به طور متفاوتی تجربه می کند. با این حال، انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد که علائم خاصی دارند. آن ها همچنین ممکن است در زمان های مختلف ظاهر شوند.
 

به عنوان مثال، افسردگی پس از زایمان در حوالی زایمان ظاهر می شود، در حالی که اختلال عاطفی فصلی در زمستان ظاهر می شود.

افسردگی شدید
افسردگی شدید اساسی زمانی است که بیشتر اوقات احساس غمگینی، ناراحتی یا بدبختی می کنید. همچنین ممکن است علاقه خود را به چیزهایی که معمولاً از آنها لذت می برید از دست بدهید.

انواع افسردگی شدید شامل مالیخولیا، روان پریشی و افسردگی پیش یا پس از زایمان است. ممکن است افسردگی خفیف، متوسط ​​یا شدید برای شما تشخیص داده شود.
 
 

۱۵ رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب

 رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب یکی از چالش های اصلی والدین می باشد. به عنوان بزرگسال، انتظار داریم که فرزندانمان به ما احترام بگذارند علاوه بر این جامعه نیز از کودکان انتظار دارد که محترمانه رفتار کنند.


به عبارت دیگر بسیاری از حرف های ما از این باور قدیمی ناشی می‌شود که نوجوانان باید مطیع، ساکت باشند و همانطور که والدینشان می‌گویند عمل کنند. با این حال، هرکسی که بیش از یک ساعت در اطراف نوجوان باشد می‌داند که اغلب اینطور نیست. بنابراین سوال اصلی این است که:

چگونه می‌توانیم انتظاراتمان از احترام با نیاز فرزندمان به استقلال تطبیق دهیم؟

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
چرا نوجوان پرخاشگری می کند؟
دلایل متعددی وجود دارد که ممکن است نوجوان بی احترامی کند.

در ابتدا ممکن است متوجه نشود که این رفتار بی احترامی است. به عنوان مثال، زیر سوال بردن تصمیم والدین ممکن است بزرگسال را ناراحت کند اما برای کودک، ممکن است به سادگی راهی برای برآورده کردن نیازهای او باشد.

دلیل دیگر می تواند این باشد که کودک در لحظه عمل می کند بنابراین بر روی دستیابی به آنچه می خواهد تمرکز کرده و به این واقعیت توجه نمی کند که رفتار او در واقع نتیجه معکوس دارد و مشکل بزرگ تری را ایجاد می کند.

برخی دیگر از بچه‌ها در مدیریت استرس و احساساتی که در مواجهه با محدودیت «نه» ایجاد می شود، مشکل دارند و نمی‌توانند آن را مدیریت کنند. نوجوانی و هورمون‌ها هم خود وضعیت را دشوار تر می کنند و باعث می شوند که احساسات و تحریک‌پذیری به سرعت تشدید شوند.

موارد زیر در ایجاد و تشدید پرخاشگری نوجوان نقش زیادی دارند:

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب- عزت نفس پایین
قربانی قلدری یا فشار مداوم و ناسالم همسالان

تعارض درون خانواده
رویداد آسیب زا
مرگ یکی از عزیزان
مسائل مربوط به فرزندخواندگی
سوء مصرف مواد
طلاق
تجاوز
غم و اندوه
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
۱٫ تصمیم بگیرید که کدام رفتارها باید مورد توجه قرار گیرند.
اکثر نوجوانان حداقل چند بار در زندگی رفتارهای پرخاشگرانه را نشان داده اند. ولی برخی از رفتارها را می توان جدی نگرفت و رها کرد.

به جای چیزهای کوچک بر روی مسائل بزرگ‌تر بی‌احترامی تمرکز کنید (مانند فریاد زدن، فحش دادن، به هم کوبیدن درها، فریاد زدن «از شما متنفرم») به عنوان والد این شما هستید که باید انتخاب کنید چه رفتارهایی مهم تر هستند و روی آن ها کار کنید.

سعی نکنید تمام رفتارهای فرزند خود را تغییر دهید زیرا این کار باعث استرس و مقاومت شدید فرزندتان می شود.

۲٫ مسئولیت بی احترامی به فرزندتان را به عهده نگیرید.
یکی از دلایلی که  نوجوان پرخاشگر و بی ادب ما را اذیت می کند این است که اغلب احساس می کنیم این بازتابی از عدم تربیت ماست.

در اکثر مواقع فرزندان فکر می کنند که اگر فرزندم اینگونه رفتار کند، دیگران فکر می کنند من چه نوع پدر و مادری هستم؟ با دقت به یاد داشته باشید که رفتار فرزندتان بازتابی از اوست نه شما.

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
ژانویه 24, 2023
۱۵ رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
۴٫ برای فرزندتان تعریف کنید که بی احترامی چیست.
با کودک خود در مورد اینکه کدام رفتار محترمانه است و کدام رفتار غیر قابل احترام صحبت کنید. ما اغلب از فرزندانمان انتظار داریم که همه چیز را بداند بدون اینکه به او بگوییم.

در واقع باید به آن ها بگویید «وقتی سر من فریاد می زنید، این بی احترامی است.» تصور نکنید که فقط به این دلیل که فرزند شما به سنین نوجوانی رسیده است همه چیز را درک می کند و دیگر نیازی نیست به او بگویید.
 
 

علت دعوا در رابطه عاشقانه | چقدر دعوا در یک رابطه زیاد است

 علت دعوا در رابطه عاشقانه چیست؟ دعوا‌های بلند مدت نشانه خوبی در روابط نیست،  همه زوج ها اختلاف نظر دارند. مهم ترین چیز این است که چگونه در هنگام دعوا در رابطه عاشقانه باهم کنار میایید، اگر نتوانید با هم کنار بیایید مشکلات تکراری را همیشه تجربه خواهید کرد.


هیچ رابطه ای کامل نیست زن و شوهرها همیشه در مورد همه چیز بحث می کنند. با این حال، تا زمانی که شما صراحت، صداقت داشته باشید و کنترل خود را از دست ندهید جای نگرانی نیست.

چقدر دعوا در رابطه عاشقانه زیاد است؟
بنابراین، چقدر دعوا با شریک زندگی شما طبیعی است و چه زمانی بیش از حد است؟ آیا درگیری های شما به یادگیری و رشد شما به عنوان یک زوج کمک می کند؟ یا نشانه طلاق شما می باشد؟

مطالعه ای  در سال ۲۰۰۰ نشان داد که بحث و دعوا که با خشم و تحقیر می تواند نشانه اولیه طلاق در آینده باشد. نشانه های زیر را در دعوا جدی بگیرید و در صورت مشاهده حتما به مشاور مراجعه کنید:

۱٫با یکدیگر مبارزه می کنید.
این نوع دعوا  بحث هیچ فایده ای ندارد زیرا باعث ایجاد تغییرات نمی شود. اگر بر سر همه چیز دعوا می کنید، می خواهید به یکدیگر آسیب برسانید یا کنترل اوضاع را به دست آورید به کمک مشاور احتیاج دارید.

۲٫عدم تعهد | علت دعوا در رابطه عاشقانه 
دعوای زیاد می تواند به این معنی باشد که هیچ یک از شما به رابطه خود متعهد نیستید یا کاری برای بهبود آن انجام نمی دهید. حتی ممکن است نشانه این باشد که یکی از شما از قبل تصمیم خود را برای جدایی گرفته است.

۳٫سرزنش
بدترین دعوا زمانی رخ می دهد که موضوع اصلی دعوا این باشد که “مقصر کیست؟”. اگر بحث اصلی دعوای شما این باشد در طول دعوا، نمی توانید مشکلات را حل کنید یا الگوهایی را تغییر دهید که در رابطه شما کارساز نیستند.

۴٫احساس تهی بودن
اگر به طور مداوم احساس خستگی عاطفی، ذهنی و فیزیکی می کنید، ممکن است نشان دهنده این باشد که رابطه شما سمی شده است.

اگر تقریباً هر تعاملی با شریک زندگی‌تان باعث می‌شود که احساس ناامنی و تحلیل کنید و نمی توانید ارتباط سالمی با یکدیگر برقرار کنید احتمالا به پایان رابطه خود نزدیک شده و درگیر افسردگی و اضطراب می شوید.

روابط سمی ممکن است پیامدهای منفی طولانی مدت بر سلامت جسمی و عاطفی ما داشته باشد. بنابراین، تشخیص اینکه آیا ازدواج شما در حال سمی شدن است یا خیر بسیار مهم است.

۵٫ انتقاد و قضاوت مستمر | علت دعوا در رابطه عاشقانه 

قضاوت و انتقاد باعث ایجاد حالت تدافعی و توهین از سوی گیرنده پیام شده و علت دعوا در رابطه عاشقانه می باشد. چنین زبانی نشان دهنده بی احترامی به احساسات و نیازهای شریکمان است و معمولاً واکنش منفی طرف مقابل را برمی انگیزد.

دعوا در رابطه عاشقانه
آیا دعوا نکردن در یک رابطه سالم است؟
اگر شما و شریک زندگیتان هرگز وارد دعوا و بحث نشوید، به این معنی است که یکی از شما جلوی خود را گرفته است. غیرممکن است که دو نفر همیشه در کنار یکدیگر باشند و مطلقاً در همه چیز توافق داشته باشند.

اگر تضاد صفر وجود داشته باشد، نشان می دهد که یکی از شما (یا هر دوی شما) حقیقت خود را بیان نمی کنید، که در دراز مدت می تواند بسیار مشکل ساز باشد.

اگر رابطه به نوعی تازه است، نگران عدم دعوای خود نباشید. به طور طبیعی در طول زمان اتفاق می افتد و بسیار طبیعی است که شروع یک رابطه بسیار آرام باشد.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان
ژانویه 12, 2023
تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان و روابط خانوادگی ناسالم
چگونه زوج ها در یک رابطه سالم با هم دعوا می کنند
اگر هر روز با شریک زندگی خود دعوا می کنید، اگر نمی توانید با یکدیگر ارتباط برقرار کنید یا حرف یکدیگر را متوجه نمی شوید از راه های زیر کمک بگیرید:

۱٫ گوش کنید
سعی کنید با توجه کامل و منطقی گوش کنید. به مسائل همسرتان گوش دهید و سعی کنید در حالت تدافعی قرار نگیرید.

در عوض، زمانی که گیج هستید، سؤال بپرسید تا مطمئن شوید که هر دو یکدیگر را درک می کنید. گوش دادن موثر به حرف های دیگران می تواند در لحظه دعوا دشوار باشد، اما برای شکوفا شدن یک رابطه نیز ضروری است.

۲٫مسائل اصلی را شناسایی و به آن ها رسیدگی کنید
گاهی اوقات وقتی گرفتار مشاجره یا دعوا می شویم، به جای شناسایی موضوع واقعی، در چرخه بحث های سطحی گیر می کنیم و همین علت دعوا در رابطه عاشقانه می شود. بهترین راه برای شناسایی ریشه تعارض این است که نیازهای خود را بفهمید و یاد بگیرید که به چه چیزی باز می گردید.
 

همه ما نیازهای اساسی در روابط داریم اما نیازهای همه یکسان نیست. هنگامی که آن نیاز ارضا نمی شوند، عدم رضایت می تواند به طور پنهانی در هر بحثی وارد شود.

۳٫ به جای «تو» از «من» استفاده کنید
مفید است که در اینجا به جای سرزنش فوری شریک زندگی خود، روی خود تمرکز کنید. این کار شریک شما را از حالت تدافعی خارج کنید و گفتگو را به روشی معنادارتر و مبتنی بر راه حل قرار می دهد.

همچنین شما را مجبور می کند که مسئولیت احساسات خود را بپذیرید و در عین حال نسبت به خود و شریک زندگی خود قاطعانه و دلسوز باشید.
 
 

درمان تضمینی استرس در میانسالی

 درمان استرس در میانسالی، بسیاری از مردم در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگی خود بحران میانسالی را به دلایل استرس و اضطراب را تجربه می کنند، اما این اضطراب ها همیشه منجر به رفتار کلیشه ای مانند فرار از مسئولیت و رفتارهای پرخطر نمی شود.


بحران میانسالی چیست؟
اصطلاح «بحران میانسالی» توسط الیوت ژاک، روانکاو کانادایی در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. از آن زمان، روزنامه‌نگاران، محققان و رسانه‌های اجتماعی آن را رواج دادند.

تحقیقات در مورد چالش های میانسالی در گذشته بر روی زیرمجموعه کوچکی از جمعیت (مردان سفیدپوست تحصیل کرده دانشگاهی) انجام شده است.

اما خوشبختانه تحقیقات اخیر شروع به تمرکز بر روی عوامل استرس زایی می کند که زنان،رنگین پوستان و افراد کم درآمد در سال های میانی زندگی با آن مواجه می شوند.

نتیجه تحقیقات نشان می دهد که انتقال‌های عظیمی برای بسیاری از افراد ۴۰ و ۵۰ ساله اتفاق می‌افتد که تأثیر عمیقی بر زندگی و انتخاب‌های زندگی آن ها می‌گذارد.

به عبارت دیگر بحران در دوران میانسالی را به عنوان مشکلات سلامت روانی یا جسمی ناشی از عوامل استرس زا در دوران میانسالی در نظر گرفت.

علت استرس در میانسالی چیست؟
افراد در طول میانسالی بر اساس ژن، تجربیات، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، نژاد و جنسیت خود با استرس های مختلفی مواجه می شوند.

نانسی وودز، رئیس دانشکده پرستاری UW، یک مطالعه در سیاتل را در مورد چالش‌هایی که زنان در میانسالی با آن مواجه می‌شوند انجام داد و دریافت که اکثر زنان استرس را به دلیل انتقال‌های بیولوژیکی، روانی و اجتماعی تجربه می‌کنند.

مطالعه وودز نشان داد که مشکل بسیاری از زنان در میانسالی ایجاد تعادل بین چالش‌های زندگی با امور مالی، سلامت، روابط، شغل و غیره بوده و در عین حال تغییرات بیولوژیکی و گذار یائسگی را نیز پشت سر می‌گذارند.

عوامل استرس زای بیولوژیکی و هورمونی
تغییرات بیولوژیکی عمده و اساسی در میانسالی زمانی که افراد در دوران پیش از یائسگی قرار می گیرید رخ می دهد. 

هر زن یائسگی را کمی متفاوت تجربه می کند، اما همه آن ها تغییراتی را در بهزیستی عاطفی و سلامت جسمانی مشاهده می کنند که در زندگی روزمره آن ها منعکس می شود.

در دوران یائسگی، هورمون های استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند.

برای بسیاری از افراد، این می تواند منجر به علائم مختلفی مانند گرگرفتگی، نوسانات خلقی، افسردگی، انگیزه پایین، انرژی کم، خشکی واژن، ناراحتی فیزیکی و اختلال در خواب شود. (با این حال، برخی افراد خوش شانس، علائم کمی خواهند داشت یا هیچ علائمی را تجربه نمی کنند.)

سایر نگرانی‌های سلامت نیز در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ زندگی بروز می‌کنند، مواردی مانند سرطان سینه و تخمدان، ظهور دیابت نوع ۲، فشار خون بالا و سایر بیماری‌ها به نوبه خود می تواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد.

تغییر در سلامتی ما می‌تواند بر خلق و خو، اضطراب و بهزیستی تأثیر بگذارد.

تاثیر استرس بر بدن
تاثیر استرس بر بدن | ۱۳ آسیب استرس و فکر زیاد
استرس های روانی و اجتماعی 
عوامل استرس‌زای اجتماعی متفاوت هستند، اما می‌تواند شامل مراقبت از کودکان، مراقبت از والدین سالخورده، مرگ عزیزان، مشکلات روابط یا زناشویی، طلاق، تغییر شغل و زیر سوال بردن هویت باشد. مشکلات مالی و کمبود منابع ضروری مانند حمایت دیگران نیز می تواند این عوامل استرس زا را تشدید کند.

نشانه های تجربه بحران میانسالی هستید
استرس در طول زندگی رخ می دهد، اما افزایش عوامل استرس زا در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگی می تواند به دشوار باشد.

میانسالی به‌ویژه برای زنان مانند یک طوفان کامل است. نشانه‌های بحران‌های میانسالی می‌تواند متفاوت اما برخی از شاخص‌ها عبارتند از احساس افسردگی یا اضطراب، انگیزه پایین، مشکل در خوابیدن، سؤالات هویت یا هدف، احساس غرق شدن یا نارضایتی.

بحران میانسالی

راههای مقابله با بحران میانسالی
بهترین راه برای مقابله با استرس میانسالی بستگی به این دارد که چه چیزی باعث آن شده است، بنابراین گام اول شناسایی عامل اضطراب می باشد.

مراقبت از خود، یک برنامه ورزشی، استفاده از دارو، مراجعه به مشاوره، صحبت با عزیزان و موارد دیگر همه واقعاً باید در زندگی زنان وجود داشته باشد تا بتوانند این بحران را به سلامت پشت سر بگذارند.

اگر نگران استرس یا بحران میانسالی هستید، به مشاورمراجعه کنید. آن ها می توانند سلامت روان شما را ارزیابی و سطح هورمون های شما را بررسی کنند و به شما در یائسگی کمک کنند، به یاد داشته باشید که کمک گرفتن از متخصص همیشه بهترین راه می باشد.
 
 

حتما والدین فرزندان بیش فعال و اختلال کم توجهی بخوانند

 نکاتی برای والدین فرزندان بیش فعال و اختلال کم که سبب بهبود زندگی آن ها می شود.


آیا فرزند شما اختلال کم توجهی و بیش فعالی دارد؟ در این مقاله یاد می گیرید که برای مدیریت رفتار آن ها و مقابله با چالش های رایج اختلال کم توجهی و بیش فعالی چه کار هایی می توانید انجام دهید.

کمک به والدین فرزندان بیش فعال
کمک به والدین فرزندان بیش فعال

زندگی با یک کودک یا نوجوان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه (ADD) می تواند خسته کننده و حتی طاقت فرسا باشد.

اما به عنوان والدین می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا بر چالش‌های روزانه غلبه کند، انرژی خود را به عرصه‌های مثبت هدایت کند و آرامش بیشتری را به خانواده‌تان بیاورید و هر چه زودتر و مداوم‌تر به مشکلات فرزندتان بپردازید، شانس بیشتری برای موفقیت در زندگی خواهد داشت.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی عموماً دارای نقص هایی در عملکرد اجرایی نیز هستند: توانایی فکر کردن، برنامه ریزی از قبل، سازماندهی، کنترل تکانه ها و تکمیل وظایف.

این بدان معناست که شما در فرایندی که فرزندتان به تدریج مهارت های اجرایی خود را به دست می آورد، باید مسئولیت اجرایی را بر عهده بگیرید و راهنمایی های بیشتری ارائه دهید.

اگرچه علائم اختلال کم توجهی و بیش فعالی نمی تواند چیزی جز خشم در شما برانگیزد، اما مهم است که به یاد داشته باشید کودکی که شما را نادیده می گیرد، آزار می دهد یا شما را خجالت می‌دهد، عمداً این کارها را انجام نمی دهد.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی، می‌خواهند ساکت بنشینند، می خواهند اتاق های خود را مرتب و منظم کنند، می‌خواهند هر کاری که والدینشان می‌گویند انجام دهند، اما نمی‌دانند چگونه باید این کارها را انجام دهند.

اگر در نظر داشته باشید که بیش فعالی به همان اندازۀ شما کودکتان را هم ناامید می‌کند، عکس‌العمل به روشهای مثبت و حمایتی بسیار آسان تر خواهد بود.

با صبر، شفقت و حمایت فراوان، می توانید اختلال کم توجهی و بیش فعالی دوران کودکی را مدیریت کنید و در عین حال از یک خانه پایدار و شاد لذت ببرید.

خانواده و والدین فرزندان بیش فعال
قبل از اینکه بتوانید فرزند مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی را به طور موفقیت آمیزی کنترل کنید، درک تأثیر علائم فرزندتان بر خانواده به عنوان یک کل ضروری است.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی رفتارهای زیادی از خود نشان می دهند که می تواند زندگی خانوادگی را مختل کند. آن ها اغلب دستورات والدین را نمی شنوند، بنابراین از آن ها اطاعت نمی کنند.

آن ها بی نظم هستند، به راحتی حواسشان پرت می شود و سایر اعضای خانواده را منتظر نگه می دارند. یا کارهایی را شروع کرده و سپس فراموش می‌کنند که آن ها را به پایان برسانند، چه رسد به اینکه بعد از انجام جای آن ها را تمیز کنند.

کودکانی که مشکلات تکانشگری دارند، اغلب مکالمات را قطع می‌کنند، در زمان های نامناسب توجه می‌خواهند، و قبل از اینکه فکر کنند صحبت می‌کنند و چیزهای عجیب یا شرم‌آور می‌گویند. اغلب به سختی می توان آن ها را به رختخواب برد و خواباند.

کودکان بیش فعال ممکن است خانه را بهم بریزند یا حتی خود را در معرض خطر فیزیکی قرار دهند.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی
به دلیل این رفتارها، خواهر و برادر کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی با چالشهایی روبرو هستند. نیازهای آن ها اغلب کمتر از نیازهای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی مورد توجه قرار می گیرد.

ممکن است وقتی اشتباه می کنند با شدت بیشتری مورد سرزنش قرار گیرند و موفقیت هایشان کمتر مورد تحسین قرار گیرد یا بدیهی انگاشته شود.

آن ها ممکن است به عنوان دستیار والدین به حساب آیند و اگر خواهر یا برادر مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی تحت نظارت آن ها رفتار نادرست داشته باشد، سرزنش شوند.

در نتیجه، ممکن است عشق خود را به برادر یا خواهر مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی به حسادت و کینه ختم شود.

الزام نظارت بر کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی می تواند از نظر جسمی و ذهنی خسته کننده باشد. ناتوانی کودک شما در “گوش دادن” می تواند منجر به ناامیدی و آن ناامیدی تبدیل به خشم شود که به دنبال آن باعث احساس گناه در مورد عصبانی شدن از کودک می شود.

رفتار فرزندتان می تواند شما را مضطرب کند. اگر تفاوت اساسی بین شخصیت والدین فرزندان بیش فعال با کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی وجود داشته باشد، پذیرش رفتار آن ها بسیار دشوار می شود.

هوش هیجانی
چگونه هوش هیجانی خود را تقویت کنیم + بازی برای کودکان
برای مقابله با چالش های تربیت کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی، باید بتوانید ترکیبی از شفقت و ثبات را به دست آورید.

زندگی در خانه ای که هم عشق و هم ساختار را فراهم می کند بهترین چیز برای کودک یا نوجوانی است که در حال یادگیری مدیریت اختلال کم توجهی و بیش فعالی است.

توصیۀ ۱ به والدین فرزندان بیش فعال: مثبت و سالم بمانید
به عنوان والدین، زمینه را برای سلامت عاطفی و جسمی فرزندتان فراهم کنید. شما بر بسیاری از عواملی که می تواند بر علائم اختلال فرزندتان تأثیر مثبت بگذارد، کنترل دارید.

نگرش مثبت را حفظ کنید. بهترین دارایی شما برای کمک به فرزندتان در مواجهه با چالش های اختلال کم توجهی و بیش فعالی، نگرش مثبت و عقل سلیم شماست. وقتی آرام و متمرکز هستید، به احتمال زیاد می توانید با فرزندتان ارتباط برقرار کرده و به او کمک کنید آرام و متمرکز باشد.

ملاحظۀ همه چیز را بکنید. به یاد داشته باشید که رفتار فرزند شما با یک اختلال مرتبط است و بیشتر اوقات عمدی نیست. حس شوخ طبعی خود را حفظ کنید. آنچه امروز شرم آور است ممکن است ده سال بعد یک داستان خانوادگی خنده دار باشد.

چیزهای کوچک را نادیده بگیرید و اهل مسامحه باشید. زمانی که فرزندتان دو تکلیف دیگر را به اضافه تکالیف روزانه انجام داده باشد، یک تکلیف انجام نشده، چیز مهمی نیست.

اگر والدین فرزندان بیش فعال کمال گرا باشید، نه تنها دائماً ناراضی خواهید بود، بلکه انتظارات غیرممکنی را برای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی ایجاد خواهید کرد.

به فرزند خود ایمان داشته باشید.

در مورد هر چیزی که در مورد فرزندتان مثبت، ارزشمند و منحصر به فرد است فکر کنید یا حتی فهرستی مکتوب کنید. به فرزندتان اعتماد کنید که می تواند یاد بگیرد، تغییر کند، بالغ و موفق شود. هرروزه در حین مسواک زدن دندان ها یا درست کردن قهوه این اعتماد را ایجاد کنید.

۲-مراقبت از خود
به عنوان الگوی فرزندتان و مهمترین منبع قدرت، داشتن یک زندگی سالم حیاتی است. اگر بیش از حد خسته شده اید یا به کلی صبرتان تمام شده است، در خطر از دست دادن ساختار و حمایتی هستید که با دقت برای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی خود تنظیم کرده اید.

به دنبال حمایت باشید. یکی از مهم ترین نکاتی که باید در تربیت کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی این است که مجبور نیستید این کار را به تنهایی انجام دهید.

با پزشکان، درمانگران و معلمان فرزندتان صحبت کنید. به یک گروه حمایتی سازمان یافته برای والدین کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی بپیوندید.
 

این گروه ها انجمنی برای مشاوره دادن و دریافت مشاوره ارائه می دهند و مکانی امن برای تخلیه احساسات و به اشتراک گذاشتن تجربیات فراهم می کنند.

استراحت کنید. دوستان و خانواده می‌توانند در مورد پیشنهاد نگهداری از کودک فوق‌العاده باشند. ممکن است در مورد ترک کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی احساس گناه کنید.

دفعه بعد، پیشنهاد آن ها را بپذیرید و صادقانه درباره بهترین نحوه رفتار با فرزندتان با آن ها صحبت کنید.
 
 

مشاوره استرس : استرس چیست و با ما چه می کند؟

 در این مقاله به “استرس چیست” و مشاوره استرس می پردازیم.


انسان از ابتدای تولد با رویدادهایی مواجه می ‌شود که برایش پیش‌بینی ناپذیر و غیر قابل کنترل است.

این دو ویژگی دنیای اطراف مان یعنی پیش بینی ناپذیری و کنترل ناپذیری، باعث شده که هیچ کس در دنیا از استرس مصون نباشد.

استرس چیست؟
استرس را شاید بتوان نوعی کوفتگی ذهنی، احساس فشار و تهدید دانست که باعث ناراحتی جسمی و روحی در فرد می شود و معمولا در مقابل تغییرات رخ می دهد.

اگرچه استرس در ضمیر ناخودآگاه ما تداعی گر رویدادهای منفی است اما خود استرس همواره منفی نبوده و در واقع وجود استرس برای بشر لازم است.

استرس گاهی می تواند مثبت باشد؛ این ویژگی یعنی احساس استرس بوده که در نیاکان ما هنگام مبارزه و فرار از حیوانات درنده باعث پاسخ سریع تر و واکنش به موقع می شد.

به عنوان مثال در دنیای امروز نیز هنگامی که صدای بوق یک اتوموبیل را می شنویم درصورتی که سطح لازمی از استرس در ما وجود نداشته باشد شاید واکنشی با سرعت و شدت مناسب از خود نشان ندهیم.

استرس خوشایند!
گاهی نیز یک رویداد در ابتدا باعث استرس و فشار روانی در ما می شود ولی به تدریج به تجربه ای خوشایند تبدیل می گردد.

مثلا پریدن با چتر که اولین بار تجربه ای پر استرس و سخت است در دفعات بعدی برای فرد هیجان انگیز و لذت بخش می شود.

بنابراین می توان گفت استرس به زندگی ما هیجان می دهد، باعث می شود زندگی ما از حالت سکون درآید و در مواجه با خطرات نیز کمک کننده است.

استرس با جسم ما چه می کند؟
استرس بیش از اندازه یا طولانی مدت می تواند به انواع مختلفی از بیماری های جسمانی و روانی منجر شود.

بدن در مقابل استرس با ترشح هورمون کورتیزول واکنش نشان می دهد، ترشح طولانی مدت و زیاد از حد کورتیزول  برای سلامت ما عوارض جبران ناپذیری دارد.

واضح ترین عارضه آن، اختلالاتی در ریتم ضربان قلب، گرفتگی عروق قلبی ، فشار خون بالا و حتی سکته قلبی است.

وقتی تحت استرس قرار می گیریم، رگ هایی که به اندام های درونی مان خون می رسانند تنگ تر می شود؛ بنابراین خون بیشتری به عضلات تنه و دست و پا جریان می یابد.

در نتیجه قلب ما سخت تر کار می کند و این باعث افزایش فشار خون و  در صورت تداوم این فرایند، بیماری های قلبی می شود.

استرس بر سیستم ایمنی تاثیر می گذارد؟
استرس باعث ضعف سیستم ایمنی می شود و نیز خطر ابتلا به بیماری های عفونی را نیز افزایش می دهد.

از دیگر قسمت های آسیب پذیر بدن در مقابل استرس می توان به سیستم گوارشی اشاره کرد.

استرس می تواند باعث شود اسید معده شما افزایش یابد و احساس سوزش و درد داشته باشید همچنین روند بیماری هایی مانند زخم معده و اثنی عشر را تشدید می کند.

همچنین  وقتی تحت فشار عصبی قرار می گیرید، کبد قند خون اضافی تولید می کند تا انرژی بدن را افزایش دهد.

اگر این شرایط استمرار یابد، خطر ابتلا به بیماری دیابت نوع دو افزایش می یابد.

تحقیقات جدید حاکی از تاثیر استرس روی خطر ابتلا به سرطان، چاقی و اضافه وزن می باشد.

استرس با روان ما چه می کند؟
وقتی دچار استرس می شویم نه تنها از بدن مان بلکه از ذهن مان نیز هزینه می کنیم.

به طور کلی استرس در آغاز و تشدید بسیاری از بیماری های روانی نقش عمده دارد.

استرس های دوران کودکی ، استرس در مقابل حوادث وحشتناک و غیرعادی و همچنین استرس مداوم در برابر رویدادهای کوچک تر، هر کدام به نحوی در اختلات خاصی تاثیر گذار هستند.

استرس می تواند باعث بی خوابی شبانه، فکر کردن به خودکشی و گرایش به مصرف سیگار، مواد مخدر و الکل شود.

وقتی مغز دچار استرس است، هنگامی که باید استراحت کند همچنان فعال است و این باعث می شود که فرد نتواند خواب راحت و کافی داشته باشد.

همچنین استرس بر روی عملکرد مغز بخصوص حافظه تاثیر منفی دارد.
شاید واضح ترین تاثیر استرس روی ذهن و مغز تان را هنگام مطالعه و ضعف تمرکز در جریان استرس تجربه کرده باشید.
 
علاوه بر تاثیر هورمون های استرس روی اشتها، از نظر روانی پاسخی که بسیاری از افراد بعد از استرس به محیط می دهند و آرامش روحی را برایشان در پی دارد، پرخوری می باشد.

از جمله اختلالات روانی که می‌تواند پس از تجربه شدید استرس رخ دهد اختلال استرس پس از سانحه یا همان PTSD می باشد.

که معمولا پس از تجربه یک رویداد غیرعادی و پرتنش مثلا تجربه زلزله، سوء استفاده جنسی و… رخ می دهد.

جالب است بدانید که یکی از اثرات استرس و فشار روانی، بخصوص استرس طولانی مدت، خشم، نا امیدی و افسردگی است.

روش تشخیص در مشاوره استرس
رابطه تیپ شخصیتی و استرس چگونه است؟

آیا همه افراد در پاسخ به استرس واکنش یکسانی دارند؟

حتما تاکنون متوجه تفاوت شخصیتی بین اقوام و دوستان حتی تفاوت خودتان با دیگران شده اید؛ ممکن است بگویید من حساس تر از خواهرم هستم یا پدرم آرام تر از مادرم است.

در مشاوره استرس روش ابتدایی شناسایی شخصیت افراد و دلایل استرس است.

همه ما از بدو تولد دارای شخصیت ذاتی و خاص خود هستیم؛ این تفاوت به خصوص برای مادران قابل لمس است مثلا می گویند فرزند کوچکم بسیار آرام است، شب ها زود می خوابد، تربیت او نسبت به برادر بزرگ ترش برایم آسان تر است.
 
 

نقش پدر در تربیت کودک

 آنچه که فقط یک پدر می تواند انجام دهد!


اگر فیلم های کمدی سه چهار دهه پیش را دیده باشید در تمام آنها کودکان در یک خانواده با پدر و مادر تا اخر عمر بزرگ می شدند. می توان گفت واقعیت آن چیزی نیست که در تلوزیون نشان داده می شود، اما هم چنان این دیدگاه که پدر بهترین ها را می داند به عنوان یک ایده ال فرهنگی وجود دارد.

نقش پدر در درجه اول به عنوان یک تامین کننده ای بود که اکنون از این کار رها شده است و به انجام کارهای مربوط به حیاط، تعمیر یک خودرو، شرکت در فعالیت های ورزشی بچه ها ویا به نمایش گذاشتن دانش و حکمت مشغول است .او مطمئنا شام درست نمی کند و لباس نمی شوید و قطعا مسئول اصلی مراقبت از فرزندانش نیست.

در طول ۵۰ سال گذشته، نقش پدر در خانواده ها به صورت قابل توجهی تغییر کرده است. امروزه یک پنجم از والدین، مردانی هستند که در حال ایفای نقشهایی هستند که به صورت سنتی توسط یک پدر و یک مادر باهم انجام می شد.

هرچند در دهه ی گذشته، درصد بچه های که با هردوی والدین زندگی می کنند به شکل قابل توجهی کاهش یافته است، نزدیک به دو سوم خانواده هایی که بچه دارند منتشکل از هم پدر و هم مادر است. در یک تحقیق زمینه ای (نظرسنجی) در سال ۲۰۱۳، تعداد ۲۴.۷ میلیون پدر که  بخشی از یک زندگی متاهلی بودند و بچه های کوچک تر از ۱۸ سال داشتند مورد محاسبه قرار گرفتند. این پدرها، نسبت به پدرهای خود بسیار بیشتر درگیر مراقبت روزانه از فرزندانشان می شدند، و به احتمال زیاد پوشک بچه را به سرعت جرقه زدن برق عوض می کردند.

امروزه، پدران در حال حرکت فراسوی پدران مدل سال ۱۳۵۰ هستند که به ندرت خودشان را درگیر این مسائل میکردند. آنها اکنون مسئولیت پذیری و زمینه سازی برای آموزش کودکان هر دوجنس را به عنوان تعریف جدیدی از مردانگی در نظر می گیرند.

مشارکت فعال توسط مردی که فرزندانش را دوست دارد، الگویی از زندگی واقعی به فرزندانش ارائه می دهد که چطور به عنوان یک انسان در قرن ۲۱ زندگی کنند و چه انتظاراتی از دیگران داشته باشند.

مادران تنها، پدریزرگ و مادربزرگ ها نیز می توانند و باید کودکان را به خوبی پرورش دهند، اما مسائلی وجود دارد که فقط یک پدر یا کسی شبیه به پدر که به طور منظم سالهای زیادی درگیر است می تواند انجام دهد:

.الگویی باشید برای این امر که مردان شایسته، با زنها به شایستگی  و مساوات رفتار می کنند:

کودکان از زندگی خود می آموزند. هنگامی که یک پدر زنان را  در زندگی اش به عنوان افرادی باهوش و توانا در نظر می گیرد، بچه ها یاد میگیرند که آنها هم به همین شیوه رفتار کنند. وقتی نگرش یک مرد نسبت به زنها به مانند نگرشش نسبت به مردها احترام آمیز است، پسرها و دخترها یاد می‌گیرند که زنان در بین دو جنس پایین تر نیستند. هنگامی که یک  مرد از دیگر مردانی که اقدام به فریاد زدن، ترساندن، بدرفتاری یا دست کم گرفتن زنان می کنند (چه درخیابان و چه در صفحه نمایش تلوزیون)، انتقاد می کند، او الگویی برای این امر می شود که یک مرد واقعی در مقابل تهدید شدن یا تحقیر شدن زنان می ایستد.

.نشان دهید که یک مرد چطور باید به زنی که دوستش دارد عشق بورزد:

وقتی یک مرد با مادر فرزندانش با محبت و احترام رفتار می کند، پسرها یاد میگیرند که چطور با زنی که دوستش دارند رفتار کنند، دخترها نیز یاد می گیرند که انتظار داشته باشند که مردی که آنها را دوست دارد با آنها عاشقانه رفتار کند. هنگامی که پدرشان بزرگ ترین حامی مادرشان است، پسرها و دخترها هر روز درس می‌گیرند که یک مرد واقعی در یک رابطه خوب چگونه رفتار می کند.



.احترام گذاشتن به تمایلات جنسی سالم مردانه را آموزش دهید:

ارزش های فرهنگی و قانون مشخص کرده اند که تجاوز جنسی یک جنایت فجیع است. در نظرسنجی ها، بسیاری از مردم موافقند که وفادراری در روابط، نه تنها خوب است بلکه برای زنده ماندن و رشد یک رابطه ضروری است. اما بازی های ویدیوئی، صنعت پورن، فیلم ها و حتی جشن ها، اغلب چیزی خلاف این را به تصویر می کشند. این منجر به ادامه سردرگمی ها در باره‌ی آنچه که رضایت و عدم رضایت رابطه جنسی تلقی می شود، می گردد. تجاوز به عنف، موضوع همیشگی جوک هاست. دخترها هنوز پیش بینی می کنند که چه چیزی بپوشند تا تمایلشان را نسبت به این روابط نشان دهند. آهنگ های پاپی وجود دارند که این کارها را عادی نشان می‌دهند و یا بهانه ای برای انجام آن است. درحقیقت تنها ۳ درصد از متجاوزین هستند که حتی یک روز را هم در زندان نگذرانده اند.
 

فرهنگ نیز به نظر می رسد به همان اندازه درباره ی ارزش های وفاداری سردرگم شده است. داستان هایی از افراد مشهوری که متقلب بوده اند تقریبا هر هفته در روزنامه ها ومجلات به نمایش در می اید.

پادزهر چنین نظرات گیج کننده و ترسناک درباره ی تمایلات جنسی مردانه، پدری است که به فرزندانش نشان می دهد که یک مرد هرگز نباید زنی را مجبور به انجام رابطه جنسی کند، و اینکه یک زن حق دارد “نه” بگوید و یک مرد واقعی به یک “نه” به عنوان یک “نه” احترام می‌گذارد، نه به عنوان یک “شاید”.
 
 

افزایش خلاقیت کودکان | ۱۱ راه طلایی + ۱۲ بازی

 افزایش خلاقیت کودکان، بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان و عوامل موثر بر خلاقیت کودکان در این مقاله ذکر شده است بنابراین آن را از دست ندهید.


بسیاری از مردم گمان می کنند که خلاقیت یک ویژگی بالفطره و ذاتی است که کودکان در هنگام تولد می توانند این ویژگی را داشته باشند یا فاقد آن باشند. همانگونه که تمام کودکان از سطح هوشی یکسانی برخوردار نیستند، میزان خلاقیت یکسانی نیز ندارند، اما در واقع خلاقیت بیشتر نوعی مهارت است تا یک ویژگی بالفطره و ذاتی و ارتقای سطح آن در کودکان نوعی مهارت برای والدین محسوب می شود.

در ای مقاله تمام راه های افزایش خلاقیت کودکان و اهمیت این نکات ذکر شده است بنابراین آن را از دست ندهید.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان
مطابقت دادن کلمه و عکس
نامگذاری ابرها. باهم به ابرها نگاه کنید و حدس بزنید که شبیه چه چیزی هستند.
گنج یابی. می توانید وسیله ای را در حیاط خانه پنهان کنید و با دادن نقشه ای به او بخواهید تا آن را پیدا کند.
داستان های کلاسیک کودکان را باهم بخوانید و پایان آن را تغییر دهید.
بازی اختراع کنید. از فرزند خود بخواهید تا بازی جدید با قوانین متفاوتی بسازد.
وانمود بازی. از او بخواهید تا وانمود کند شخص دیگری است.
داستان نویسی و شعر گفتن
با لگو شکل های جدیدی بسازید و کاربرد آن را شرح دهید.
خاطرات را بازسازی کنید.
چه می شد اگر؟. این بازی به شدت خلاقانه می باشد به طور مثال از آن ها بپرسید چه می شد اگر خورشید هرگز غروب نمی کرد؟ چه می شد اگر۲ متر قد داشتی؟ چه می شد اگر شب همه جا روشن می شد؟
افزایش خلاقیت کودکان
خلاقیت یک عنصر کلیدی در سلامتی، شادی و هم چنین هست اصلی در تمرین و کار با کودکان است. خلاقیت تنها محدود به حوزه های هنری و موسیقی نمی شود بلکه وجود خلاقیت برای فعالیت در زمینه هایی مثل علوم تجربی و ریاضیات نیز ضروری است و حتی به نوعی با سطح هوش اجتماعی و هیجانی نیز مرتبط می باشد. افراد خلاق اکثرا انعطاف پذیرتر هستند و از پس مشکلات به راحتی بر می آیند و این ویژگی آن ها را قادر می سازد که خود را با پیشرفت تکنولوژی راحت تر منطبق کنند و از مزایای آن بهره مند شوند.

بسیاری از محققان معتقدند که تجربه های کودکی ما به صورت بنیادی مانع گسترش و توسعه ی خلاقیت در وجودمان شده است. کمپانی های تولید کنندۀ اسباب بازی و سرگرمی، شخصیت کودکان را به شکلی از پیش ساخته شکل داده است بطوری که با تصاویر و طرح ها تصور را مانع می شوند. کودکان دیگر نیازی به تصور شمشیر و بازی ندارند آن ها می توانند جنگ ستارگان بازی کنند که در آن تمام روش ها و نقش ها از پیش تعیین شده است.

در اینجا ایده هایی را برای افزایش خلاقیت کودکان در کودکان ارائه می کنیم:

۱. منابع لازم را فراهم کنید.
منبع اصلی در اینجا زمان است. کودکان به زمان زیادی برای برای بازی های بدون ساختار، کودک محور و تصوری نیاز دارند که این مسئله هیچ ارتباطی با ابزارهای تجاری و اسباب بازی های مختلف ندارد.

فضا نیز هم چنین یکی از منابعی است که کودک شما به آن نیاز دارد. اگر که نسبت به پراکندگی وسایل خلاقانه در خانه حساس هستید هستید مکان مشخصی را در اختیار کودکتان قرار دهید تا بتواند وسایل خود را در هم بریزد مثل اتاق کوچکی که در آن لباس عوض می کنید، مکانی در گاراژ برای نقاشی کشیدن و یا گوشه ای از اتاق پذیرایی برای چیدن لگوها.

اگر دفعه ی بعد کسی تمایل داشت که هدیه ای برای کودکتان بخرد و از شما پیشنهاد خواست از او بخواهید که وسایل هنری، دوربین های ارزان قیمت و یا لگو بخرد و این ها را در سطل اسباب بازی ها قرار دهید که کودکتان بتواند با آن ها به راحتی بازی کند.



۲- خانه خود را به آزمایشگاهی برای ایجاد خلاقیت تبدیل کنید.
علاوه بر این شما برای ایجاد محیط های خلاقانه، نیاز دارید که اتمسفر و جوی خوب برای پرورش خلاقیت کودک ایجاد کنید.
 

به دنبال حجم بالایی از ایده های مختلف و متفاوت برای افزایش خلاقیت کودکان باشید اما اجازه بدهید که کودک ایده هایی را که به ذهنشان می رسد را به راحتی مطرح کنند. برای مثال می توانید برای تعطیلات آخر هفته کودکتان فعالیت ها و ایده های مختلفی داشته باشید و کودکتان را تشویق کنید که فعالیت هایی را که قبلا انجام نداده است برای اولین بار انجام دهد. مشخص نکنید که کدام فعالیت عملی و یا کدام غیر عملی است و اینکه کدام تصمیم بهترین و یا کدام یک بدترین است.

تمرکز فعالیت های خلاقیتی باید روی روی فرآیند باشد: فرآیند تولید ایده های جدید.

کودکان را برای انجام کارهای اشتباه و شکست خوردن تشویق کنید. کودکانی که مدام ترس از شکست و مورد قضاوت قرار گرفتن توسط دیگران را دارند نمی توانند افکار خلاقانه خود را پرورش دهند و آن ها را در سطحی محدود نگه می دارند. اشتباهاتی را که خود اخیرا تجربه کرده اید با آن ها در میان بگذارید تا بدانند که اگر مرتکب اشتباهی شدند مسئله ی بزرگی نیست و ممکن است برای هر انسانی اتفاق بیفتد. خندیدن به خود زمان شکست یکی از عادات شاد زیستن است.
 
 
صفحه قبل 1 ... 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 صفحه بعد