x تبلیغات
مشاوره ازدواج

نکات صحبت با فرد مضطرب| به فرد مضطرب چه بگوییم و چه نگوییم

 نکات صحبت با فرد مضطرب یکی از مهم ترین نکات در ارتباط با فرد مضطرب می باشد بنابراین این مقاله را از دست ندهید.

 
اختلالات اضطرابی یکی از رایج‌ترین انواع بیماری‌های روانی است و بدلیل کورونا، در حال افزایش است. حدود ۱۹ درصد از جمعیت بزرگسال ایالات متحده هر سال تحت تأثیر اضطراب قرار می گیرند. به احتمال زیاد فردی را می شناسید که دارای اضطراب است.
 
بین اضطراب ناخوشایند اما منطقی که همه ما در موقعیت‌های استرس‌زا دچار می‌شویم و اضطراب ناتوان‌کننده و غیرمنطقی که افراد مضطرب در موقعیت‌هایی که واقعاً استرس‌زا یا تهدیدکننده نیستند احساس می کنند تفاوت وجود دارد.
 
افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی نسبت در توانایی عملکرد و انجام کارهایی که از آن لذت می‌برند اختلال ایجاد می‌کند. بنابراین، تا زمانی که اختلال اضطراب قابل تشخیص نداشته باشید نباید اضطراب خود را با فرد دیگری مقایسه کنید.
 
چه چیزی باید بگوییم و چگونه به فرد مضطرب کمک کنیم. 
۱٫به آن ها اطمینان دهید که کنارشان هستید
شما مجبور نیستید بفهمید که دوستتان چه چیزی را تجربه می کند تا در کنار آن ها باشد و مجبور نیستید تجربیات خود را با تجربیات آن ها مقایسه کنید تا به آن ها نشان دهید که احساسشان را درک می کنید.
 
اگر نمی دانید افکار فرد مضطرب چگونه است، در مورد آن صادق باشید. اما همچنین به آن ها بگویید که می خواهید کنار آن ها باشید تا هر طور که می توانید حمایتشان کنید.
 
اگر دوست شما نسبت به اضطراب خود آگاه باشد یا در مورد آن صحبت کند، به شما اطمینان دارد. بنابراین نکات صحبت با فرد مضطرب را بیاموزید و بدون قضاوت به آنچه می گوید و تجربیاتش گوش دهید تا احساس کند که شنیده می شود و احساساتش مهم هستند.
 
۲٫اصراری برای روش درمانی نداشته باشید
مدیتیشن و یوگا و تنفس عمیق و همه تکنیک های ضد اضطرابی هستند که ممکن است برای برخی افراد مفید باشد، شاید حتی برای دوست شما نیز موفق باشند اما ممکن هم هست نباشند.
 
اضطراب شدید می تواند باعث ایجاد درد شود و حتی تنفس هم نتواند این ترس و اضطراب را کاهش دهد. اضطراب همچنین می‌تواند باعث شود که فرد آنقدر احساس بی‌قراری کند که ساکت نشستن تقریباً غیرممکن به نظر برسد.
 
فرد مضطرب، تکنیک‌ آرام‌سازی متفاوتی را تجربه می کند، برخی از افراد به جای نشستن و نفس کشیدن آرام ، باید کارهای فعالی انجام دهند، مانند دویدن. دیگران ممکن است نیاز به صحبت با درمانگر داشته باشند. تنها در صورتی تکنیک ارائه دهید که آموزش لازم را در این زمینه دیده باشید یا دوستتان از شما درخواست کند در غیر این صورت در صحبت با فرد مضطرب تنها لازم است که خوب به حرف های آن ها گوش دهید.
 
 
۳٫ از آن ها بپرسید، چه کاری می توانم برای کمک به شما انجام دهم؟
اگر دوست شما مدتی است که با اضطراب دست و پنجه نرم می کند، به احتمال زیاد می داند که چه چیزی به او کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشد و چه چیزی به او کمک نمی کند. از او بپرسید که چه نیازی دارند و سپس آن را انجام دهید، حتی اگر درخواست آن ها به نظر شما احمقانه باشد.
 
مدام حال او را نپرسید
درخواست مداوم از آن ها برای به‌روزرسانی وضعیتشان می‌تواند باعث شود که برای بهتر شدن احساس فشار کنند. وقتی کسی را می بینیم که رنج می کشد، غریزه ما اغلب این است که سعی کنیم آن را درست کنیم. اما برخی چیزها، از جمله اضطراب، توسط افراد خارجی قابل رفع نیستند.
 
از او نپرسید که چرا به مشاور مراجعه نمی کند
ایرادی ندارد که نسبت به دوست خود ابراز نگرانی کنید، اما مواظب باشید که متهم به نظر نرسد. پیشنهاد دادن به دوستتان برای انجام کاری می‌تواند باعث ایجاد حس شرم در او شود، یا باعث شود که احساس کند در حال قضاوت شدن است.
 
اگر آن ها نیاز به مراجعه به مشاور سلامت روان یا مصرف دارو داشته باشند، خودشان مراجعه می کنند و درمان لازم را دریافت می کنند.
 

اختلال بدریخت انگاری| علائم، تست و درمان

 اختلال بدریخت انگاری(body dysmorphic disorder)، تست خود زشت پنداری، درمان اختلال بدریخت انگاری یکی از اختلال هایی می باشد که امروزه بسیاری از افراد را درگیر خود کرده است

 
تست اختلال بدریخت انگاری
1) آیا از قسمتی از بدن خود مانند پوست، مو، بینی و شکم خود خوشتان نمی آید؟
2) آیا بیش تر از یک ساعت در روز به ظاهر و اندام خود فکر می کنید؟
3) آیا دیگران به شما گفته اند که ظاهرتان خوب است اما همچنان نگران ظاهر خود هستید؟
4) آیا سعی می کنید ظاهرتان را پنهان کنید؟ ( مانند آرایش بیش از حد)
5) آیا از برخی از فعالیت ها برای پنهان کردن ظاهر خود خودداری می کنید؟ ( مثلا  نگرانی از رفتن به مهمانی ها به دلیل نورهای روشن)
6) آیا نگرانی در باره ظاهرتان باعث اختلال در موفقیت محل کار یا تحصیل شما شده است؟
 
 
اختلال بدریخت انگاری| علائم، تست و درمان
در مورد ظاهر خود چه احساسی دارید؟
افرادی که درگیر اختلال تصویر تن هستند، اغلب تصویر درستی از ظاهر خود ندارند بنابراین در موقعیت های اجتماعی احساس  ترس، خجالت و شرمندگی پیدا می کنند. از طرفی این احساسات باعث می شود که از شرکت و حضور در اجتماع خودداری کنید و همین باعث تنهایی و افسردگی می شود.
 
اگر عزت نفس شما پایین باشد با دیدن ظاهر دیگران احساس حسادت می کنید زیرا شما فقط به ظاهر اهمیت می دهید و آن ها ظاهر خوبی دارند، حتی ممکن است هنگامی که دیگران از شما تعریف می کنند ناراحت و خجالت زده شوید زیرا تعریف آن ها را واقعی نمی دانید.
بسیاری از افرادی که درگیر اختلال بدریخت انگاری بدن هستند تصور می کنند که تا آخر بدون همسر و عشق خواهند ماند و کسی آن ها را دوست نخواهد داشت. این جملاتی است که ممکن است از فرد بدریخت انگار بشنوید: «من تازه با همسرم عقد کرده ام و هرگز نمی گذارم مرا بدون آرایش ببیند، حتی شب ها وقتی به خواب میرود آرایشم را پاک می کنم و صبح زود دوباره آرایش می کنم، من نمی توانم اجازه دهم که همسرم مرا بدون آرایش ببیند و احساس عذاب وجدان دارم که او من واقعی را ندیده است و  نمی داند که من چقدر زشت هستم…»
 
 
عوامل ایجاد بدریخت انگاری
1. محیط
حتما تاکنون به سایت ها، مجلات و مقالات مد سری زده اید یا شاید سعی کرده اید با دنبال کردن آن ها ظاهر خوبی را برای خود حفظ کنید. مد این پیام غلط را که  ظاهر بی عیب مطلوب و دست یافتنی است به ما نشان داده است.
از طرفی فیلم ها به شما نشان می دهند که تحسین، موفقیت و دوستان خوب همه با ظاهر مناسب مرتبط هستند و از طرفی افرادی که با استانداردهای زیبایی آن ها مناسب نیستند خطرناک، دیوانه و حتی احمق هستند.
این رسانه ها به ما نشان می دهند که اگر آرایش کرده، ورزش کنیم، عمل جراحی انجام بدهیم و لباس های گرون و شیک بپوشیم لایق عشق خواهیم بود.
 
2. صنعت اسباب بازی
باربی یکی از اسباب بازی هایی است که برای کودکان بسیار تهیه می شود و کودکان به آن ها علاقه زیادی دارند. کودکان دختر بسیار دوست دارند شبیه این عروسک ها باشند. در طی سال ها باربی ها لاغر و لاغر تر می شوند و یکی از دلایل اصلی در اختلال خوردن می باشد که بسیار دیده می شود.
 
 

چگونگی تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن افراد

 تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن. افسردگی یک بیماری روانی جدی اما نسبتاً شایع است که افراد را در هر سنی می تواند تحت تاثیر قرار دهد.

 
عدم تعادل شیمیایی مغز ممکن است به افسردگی کمک کند، اختلال در سایر نواحی مغز، مانند هیپوکامپ، نیز باعث ایجاد افسردگی می شود.
 
علائم افسردگی رایج شامل خستگی، تغییرات اشتها و کمبود انرژی و لذت است، البته هیچ درمان مشخصی برای افسردگی وجود ندارد، اما با دارو و درمان قابل درمان است و بستگی به شرایط فرد دارد.
 
افسردگی می تواند بیشتر جنبه های زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد و حتی باعث بیماری های جسمانی نیز بشود.
 
تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن
چرا افسردگی بیماری جدی است؟
انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد، از جمله افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم و همچنین انواع متفاوتی مانند اختلال عاطفی فصلی و افسردگی پس از زایمان.
 
درک ما از افسردگی در حال تکامل است. هر فردی با هر سن، جنسیت، نژاد، توانایی یا پیشینه فرهنگی ممکن است به افسردگی مبتلا شوند و این یک مشکل جدی است: طبق داده های موسسه ملی سلامت روان، طی دهه های گذشته، خودکشی در ایالات متحده به دلیل افسردگی افزایش یافته است.
 
علاوه بر این، سازمان بهداشت جهانی افسردگی را به عنوان عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان نام برده است.
 
عدم تعادل شیمیایی مغز
عوامل زیادی وجود دارد که می تواند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد. یک فرضیه شناخته شده بیان کرده است که افسردگی به دلیل عدم تعادل مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهنده های عصبی ایجاد شده است.
 
انتقال دهنده های عصبی، مانند دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین، همگی عملکردهای متفاوتی دارند اما پیام های شیمیایی را بین نورون های مغز ارسال می کنند و در خلق و خوی افراد در هر لحظه نقش دارد.
 
چند راه وجود دارد که عدم تعادل ممکن است رخ دهد. سلول هایی که پیام های شیمیایی را دریافت می کنند ممکن است پذیرای آن نباشند، یا مغز ممکن است مقادیر کمتری از انتقال دهنده های عصبی خاص را نسبت به مقدار مطلوب تولید کند.
 
انتقال دهنده های عصبی به طور منظم در طی فرآیندی به نام بازجذب جذب نورون ها می شوند که انتقال دهنده های عصبی را از انتقال پیام های خود باز می دارد. اگر مغز اساساً انتقال دهنده های عصبی را خیلی سریع “پاکسازی” کند، ممکن است عدم تعادل رخ دهد.
 
آریان می گوید، این انواع مختلف عدم تعادل می تواند تا حدی توضیح دهد که چرا افسردگی در هر فردی متفاوت است و چرا برخی افراد به انواع خاصی از درمان پاسخ بهتری می دهند.
 
نواحی مغز درگیر افسردگی
به نظر می رسد به طور خاص چندین ناحیه مغز نقش مهمی در ایجاد علائم افسردگی دارند.
 
آمیگدال که در اعماق مرکز مغز قرار دارد، در بسیاری از پاسخ‌های احساسی از جمله فعال کردن مغز و پاسخ ترس بدن نقش دارد. این ناحیه تمایل به افزایش فعالیت در افراد مبتلا به افسردگی دارد.
 
 
تحقیقات همچنین نشان داده است که برخی از نواحی مغز در افراد مبتلا به افسردگی مزمن کوچک می‌شوند بنابراین عملکرد کمتری دارند. این نواحی شامل هیپوکامپ است که در حافظه بلند مدت نقش دارد و تالاموس که چرخه خواب و بیداری را تنظیم می کند و ورودی حسی و حرکتی را کنترل می کند.
 
توجه به این نکته مهم است که در حالی که عدم تعادل شیمیایی و سایر مکانیسم های مغز در افسردگی به تنهایی باعث افسردگی نمی شوند. ژنتیک، تجربیات آسیب زا، شرایط پزشکی، استرس مزمن و حتی ویژگی های شخصی می تواند فرد را بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد.
 
برخی افراد از نظر عاطفی واکنش‌پذیرتر هستند، این به تنهایی لزوماً به این معنی نیست که آن ها به یک بیماری روانی مبتلا خواهند شد، اما ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار بگیرند.
 
 

چگونه هوش هیجانی خود را تقویت کنیم + بازی برای کودکان

 

 آیا می دانستید که هوش هیجانی را می توانید در طول زندگی خود آن را ارتقا دهید؟ هوش هیجانی به شما در حل تعارضات زندگی روزمره کمک می کند.

 
این اصطلاح توسط پیتر سالوی و جان مایر در دهه ۱۹۹۰ در دانشگاه ییل ایجاد شد و بعداً دانیل گولمن در سال ۱۹۹۵ آن را بیش تر رواج داد.
 
فواید هوش هیجانی
استفاده از هوش هیجانی در زندگی روزمره می تواند بسیار مفید باشد.
 
به عنوان مثال، پیشگیری از موقعیت های خطرناک برای سلامتی، مانند جلوگیری از فشار خون بالا و بیماری های قلبی و از نظر انطباق نیز می تواند در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بسیار سودمند باشد.
 
به همین دلیل، بهبود هوش هیجانی در سنین پایین می‌تواند سرمایه‌گذاری بلندمدتی باشد که باعث موفقیت در بزرگسالی می شود.
 
تقویت هوش هیجانی در نوجوانان
۱٫به واکنش های احساسی خود نسبت به وقایع در طول روز توجه کنید.
به راحتی می توانید احساسات خود را در مورد آنچه در طول روز تجربه می کنید، پشت سر بگذارید. اما درک احساس خود برای تقویت هوش هیجانی ضروری است. اگر احساسات خود را نادیده بگیرید، اطلاعات مهمی را نادیده می گیرید که تأثیر زیادی بر طرز فکر و نحوه رفتار شما دارد.
 
به بدن خود توجه کنید
به جای نادیده گرفتن علائم فیزیکی احساسات خود، شروع به گوش دادن به آن ها کنید. به یاد داشته باشید که ذهن و بدن ما از هم جدا نیستند. آن ها عمیقاً بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
 
مشاهده کنید که چگونه احساسات و رفتار شما به هم مرتبط هستند.
وقتی احساسات شدیدی را تجربه می کنید، چه واکنشی نشان می دهید؟ هرچه بیشتر درک کنید که چه چیزی انگیزه های رفتاری شما را تحریک می کند، هوش هیجانی شما بالاتر خواهد بود و می توانید از آنچه می دانید برای تغییر رفتار خود در آینده استفاده کنید.
 
از قضاوت در مورد احساسات خود بپرهیزید
تمام احساساتی که دارید معتبر هستند، حتی احساسات منفی که تجربه می کنید. اگر احساسات خود را قضاوت کنید، توانایی خود را برای احساس کردن از بین می برید و استفاده از احساسات خود را در راه های مثبت دشوارتر می کند.
 
به این موضوع فکر کنید که هر احساسی که دارید، یک قطعه جدید از اطلاعات مفید است از چیزهایی که در دنیای شما در حال وقوع می باشد مرتبط است.
 
در ابتدا سخت است، اما اجازه دهید احساسات منفی ظاهر شوند و آن ها را به آنچه در حال رخ دادن است مرتبط کنید. به عنوان مثال، اگر به شدت حسادت می کنید، این احساس در مورد وضعیت شما چه چیزی به شما نشان می دهد؟
 
 
هوش هیجانی
تصمیم گیری در مورد نحوه رفتار را تمرین کنید
شما نمی توانید احساساتی که دارید را کنترل کنید، اما می توانید تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید به آن ها واکنش نشان دهید. به این فکر کنید که ترجیح می دهید چه واکنشی نشان دهید، به جای اینکه اجازه دهید احساساتتان بر شما غلبه کند، تصمیم بگیرید دفعه بعد احساسات خود را کنترل کنید.
 
 
هنگامی که اتفاق منفی در زندگی شما می افتد، لحظه ای را برای احساس کردن اختصاص دهید. هنگامی که موج اولیه سپری شد، تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید رفتار کنید. تصمیم بگیرید که احساسات خود را به جای سرکوب کردن، بیان کنید و دوباره تلاش کنید.
 
مهارت های همدلی خود را بهبود بخشید
همدلی یعنی توانایی تشخیص احساسات دیگران و به اشتراک گذاشتن احساسات با آها. شنونده فعال‌تر بودن و توجه واقعی به آنچه مردم می‌گویند می‌تواند به شما کمک کند تا احساس بهتری نسبت به آن‌ها داشته باشید. توانایی استفاده از این اطلاعات تصمیمات و بهبود روابط از نشانه های هوش هیجانی است.
 
 

اختلافات دوره نامزدی

 چگونه باید با اختلافات دوره نامزدی برخورد کنیم؟ دلیل اختلافات چیست؟ در بازه زمانی آشنایی تا عقد دختر و پسر بیشتر رفت‌ و آمد کند تا یکدیگر را بیشتر بشناسند در این مدت ممکن است شاهد تفاوت‌های زیادی بین خود و طرف مقابل باشد که با نادیده‌ گرفتن آن‌ ها بیشتر به همه انباشته خواهند شد.

 
سهم عمده این اختلافات مربوط به شخصیت و رفتار خود زوج می‌باشد سهمی که خانواده زوجین در ایجاد اختلاف میان زوجین دارند را نیز نمی‌توان نادیده گرفت.
 
به هر جهت اختلاف و مشاجره بین زوجین در این برهه کاملاً طبیعی است و جای نگرانی نیست به شرطی که با گفته می‌کردند سعی کنید این اختلافات را حل کنید و در صورت حل شدن آن موضوع را نزدیک مشاور خانواده ببرید.
 
هر فرد در یک خانواده و در یک فرهنگ رشد نمو یافته پس کاملاً طبیعی است که نسبت‌ به فرد دیگر عقاید  شخصیت خاص خود را داشته باشند مهم‌ ترین کاری که لازم است انجام دهید این است که تفاوت‌های یکدیگر را بپذیرید و به یکدیگر احترام بگذارید.
 
دلیل اختلافات دوره نامزدی
زوجین به دلایل مختلف ممکن است با یکدیگر اختلاف داشته باشند که به چند مورد از آن‌ ها خواهیم پرداخت.
 
علت اول خانواده زوج می‌باشد. خانواده زوجین مثل یک میکروسکوپ هم رفتارهای عروسی و داماد را زیر ذره‌ بین خود می‌گذارد و هر حرف او را در مورد خود تلقی می‌کنند.
 
این سوءتفاهم را نزد فرزند خود می‌برند و به او شکایت می کنند فرزند خانواده که از این پیشامد شوکه می شود با عصبانیت نزد همسر خود می‌رود و او را محکوم به بی ادبی توسط خانواده می‌ کند بدون توجه به این که موضوع فقط یک سوءتفاهم ساده بوده است.
 
چندین‌ بار چنین اتفاقاتی می‌افتد تا اینکه زوجین نسبت‌ به یکدیگر سرد می‌شوند و عاطفه‌ای بین آن‌ها باقی نخواهد ماند. برای جلوگیری از سردی روابط در چنین موقعیت‌هایی لازم است که بی توجه نباشید و گفتگو کنید.
 
مسائل اقتصادی
دختر و پسر معمولاً در ابتدای زندگی با شرایط مالی فرد مقابل آشنایی کامل ندارند و ممکن است گاهاً دچار توقعات بی‌جا شوند.
 
وقتی آنان وارد زندگی مشترک می‌شوند و در جریان مشکلات مالی فرد قرار می‌گیرند احتمالاً عصبانی خواهند شد و متوجه رؤیا بافی‌های خود خواهند شد. چنین مشکلاتی علاوه بر مسائل مالی مشکلات دیگری به‌همراه خواهد آورد.
 
برقراری رابطه جنسی در بازه زمانی نامزدی و عقد
برخی از زوجین درباره داشتن رابطه جنسی در دوران عقد و نامزدی توافق می‌کند و بعضی دیگر نسبت‌ به آن اختلاف‌ نظر دارند.
 
اکثر مردان دوست دارند به محض نامزدی رابطه جنسی با شریک عاطفی خود شروع کنند که اکثر بانوان با این‌موضوع مخالف هستند چرا که دوست دارند رابطه جنسی را پس‌ از ازدواج و به‌ طور رسمی تجربه کنند. این اختلاف‌نظر، به‌تنهایی موجب بروز سردی بین زوجین جوان خواهد شد.
نحوه برقراری روابط اجتماعی
فردی که شخصیتی درون‌گرا دارد معمولاً نمی‌تواند با یک فرد برون‌گرا سازگاری داشته باشد.
 
در زندگی مشترک میزان رفت‌ و آمد با خانواده‌ها، معاشرت کردن با دوستان، نحوه‌ی سفر کردن و غیره به برون‌ گرا یا درون‌ گرا بودن زوجین بستگی خواهد داشت و اگر هرکدام از آنان با نحوه رفت‌ و آمد شریک زندگی خود مشکل داشته باشد رابطه عاطفی آنان را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.
 
نحوه رفع نیازهای فرد مقابل
هر دختر و پسری دنیای خاص خود را دارد که هر کدام دغدغه و نیاز خود را خواهد داشت. مرد که تا آن روز محبتی از سمت یک زن ندیده سعی می‌کند به شیوه‌ای که به دوستان خود محبت می‌کند به همسرش نیز محبت کنند و دختر نیز به همین منوال. پس‌از مدتی هر دو مدعی می‌شوند که یکدیگر را درک نمی‌کنند.
 
 

۱۰ تمرین تنفس که به کنترل اضطراب کمک می کند

 چگونه تنفس به کنترل اضطراب کمک می کند

 
واضح است که تنفس برای حفظ زندگی ضروری است. هر نفس اکسیژن را به جریان خون شما تزریق می کند تا بدن شما را تغذیه کند.
 
در همان زمان، بازدم دی اکسید کربن آزاد می کند، کربن دی اکسید یک ماده زائد می باشد که از طریق خون شما نیز منتقل می شود. درست نفس نکشیدن می تواند به اضطراب، استرس، خستگی و مشکلات جسمی و روحی شما بیفزاید. اما تنفس درست در واقع اضطراب را تسکین می دهد.
 
تنفس و کنترل اضطراب
تنفس نامناسب باعث اضطراب می شود
وقتی احساس اضطراب می کنید، تنفس شما تغییر می کند. این تنفس نامناسب در واقع باعث اضطراب می شود و علائم استرس یا حمله پانیک شما را بدتر می کند. بیشتر افراد در هنگام احساس اضطراب به جای تنفس عمیق از دیافراگم، مستقیماً از قفسه سینه نفس می کشند.
 
این روش به جای تامین اکسیژن کافی برای سیستم های بدن شما، در واقع فرآیند اکسیژن رسانی را مختل می کند و باعث افزایش سطح نگرانی شما می شود.
 
همزمان با کاهش سطح اکسیژن، دی اکسید کربن در بدن انباشته می شود. در نتیجه ضربان قلب شما افزایش می یابد، به همین دلیل ممکن است احساس سرگیجه داشته، عضلات شما منقبض شوند و علائم فیزیکی دیگری را به عنوان بخشی از پاسخ استرس تجربه کنید که اضطراب شما را حتی بدتر می کند.
 
هنگامی که از دیافراگم نفس عمیق بکشید، سیستم عصبی پاراسمپاتیک بدن شما را تحریک می کند. این بخشی از سیستم عصبی محیطی شماست که ضربان قلب، جریان خون، هضم و تنفس را تنظیم می کند.
 
زمانی که دچار یک حمله اضطرابی هستید یا حتی فقط احساس استرس می کنید، نفس کشیدن عمیق شما را آرام می کند. تنفس عمیق به شما کمک می کند از حالت طبیعی جنگ یا گریز که در مواقع استرس یا ترس شدید رخ می دهد دور بمانید.
 
 
تنفس و کنترل اضطراب
۱٫تنفس قفسه سینه در مقابل تنفس شکمی
ما هر روز نفس می کشیم. بیشتر این نفس ها بدون فکر کشیده می شوند. اما اگر به نفس خود دقت کنید متوجه دو نوع الگو می شوید. نوع اول تنفس قفسه سینه است که به آن تنفس قفسه سینه نیز می گویند. نوع دوم تنفس شکمی است که به آن تنفس دیافراگمی نیز می گویند.
 
 
۲٫ تنفس قفسه سینه
تنفس قفسه سینه سطحی است، از قفسه سینه آمده و فقط شامل تنفس های سریع و کوتاه می شود. هنگام اضطراب یا استرس، به تنفس خود توجه کنید. به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که این همان الگوی تنفسی است که در هنگام نگرانی استفاده می کنید. تنفس قفسه سینه باعث استرس بیش تر می شود.
 
۳٫ تنفس دیافراگمی و کنترل اضطراب
تنفس دیافراگمی برخلاف تنفس شکمی شامل تنفس های عمیق، طولانی و یکنواخت است. این تنفس از دیافراگم شما می آید. با هر نفس، ریه های شما پر از هوایی می شود که از طریق بینی و دهان به داخل کشیده می شود به مرور زمان تنفس دیافراگمی اضطراب شما را از بین می برد.
 
برای اینکه بدانید از کدام نوع تنفس استفاده می کنید، یک دست را روی قسمت بالای شکم خود در ناحیه کمر و یک دست را روی سینه خود قرار دهید.
 
 

چگونه با کودک مضطرب خود صحبت کنیم؟

 به احتمال زیاد کودک مضطرب در اطرافیان خود می شناسید که به دلایل مختلف اضطراب دارد و نیاز دارد که در مورد آن باکسی صحبت کند.

 
لزوماً لازم نیست فرزند شما ارتباط با شخصی درگیر اضطراب داشته باشد تا بتواند در مورد آن سؤالاتی داشته باشد. این عارضه اغلب در تلویزیون و فیلم‌ها ظاهر می‌شود و ممکن است از دیگران در مورد آن بشنوند.
 
کمک به کودک مضطرب
برای کودکان بزرگ‌تر، می‌توانید در مورد اینکه چگونه بر ذهن و بدن تأثیر می‌گذارد و برخی از علائمی که آن ها یا عزیزانشان ممکن است در نتیجه اضطراب تجربه کنند، صحبت کنید. همچنین می توانید درباره انواع مختلف اضطراب مربوط به مدرسه، آینده یا چیزهای دیگر صحبت کنید.
 
علاوه بر این مهم است که با فرزندان خود در مورد مدیریت اضطراب صحبت کنید و به آن ها اطلاع دهید که در مواقعی که احساس اضطراب می کنند به اشتراک گذاشتن احساسات خود می توانند حمایت مورد نیاز خود را دریافت کنند.
 
برای بچه‌های کوچک‌تر، ممکن است بخواهید بگویید: «گاهی اوقات نگرانی‌ها یا ترس‌ها آنقدر بزرگ می‌شوند که به سختی می‌توانیم به تنهایی با آنها کنار بیاییم. هر اضطراب و استرسی که زندگی را برای شما واقعاً سخت کرده است لازم است با درمانگر یا مادر و پدر خود درجریان بگذارید.»
 
 سوالاتی که ممکن است فرزندتان از شما بپرسند
صرف نظر از سن فرزندتان، احتمالاً وقتی موضوع اضطراب مطرح می شود، سؤالاتی برای او پیش می آید. در اینجا چند مورد رایج وجود دارد که ممکن است بخواهید خود را برای آن ها آماده کنید:
 
اگر مغز من اشکال داشته باشد چی؟
برای کودکی که خودش اضطراب را تجربه می کند، نگرانی هایی که دارد بسیار واقعی است. مهم است که این نگرانی ها را با کنار زدن آن ها حل نکنید.
 
در عوض، به آن‌ها اطلاع دهید که ترس‌ها و نگرانی‌هایی که دارند از مکان‌های واقعی سرچشمه می‌گیرند و معتبر هستند. اما میزانی که این ترس‌ها و نگرانی‌ها بر افکار آن‌ها تاثیر می گذارند بیش از اندازه می باشد و باید آن را کنترل کنند.
 
یکی از راه‌های مفید برای انجام این کار این است که با آن‌ها درباره ترس‌هایشان صحبت کنید و راه‌حل‌ها یا راه‌های ممکن برای حل این ترس‌ها را مشخص کنید.
 
کودکانی که اضطراب مداوم را تجربه می کنند ممکن است در عزت نفس و اعتماد به نفس نیز دچار مشکل شوند. آن ها ممکن است تصور کنند که در هر موقعیتی کار اشتباهی انجام می دهند که باعث اضطراب آن ها می شود.
 
مهم است که به بچه ها یادآوری کنیم که هیچ مشکلی برای آن ها یا هرکسی که اضطراب دارد وجود ندارد.
 
به فرزندان خود یادآوری کنید که شکسته یا معیوب نیستند. همچنین می‌توانید توضیح دهید که برخی رویدادها مانند ضربه، استرس یا ناملایمات ممکن است باعث ایجاد شرایط سلامت روان شوند.
 
سعی کنید به آن ها بفهمانید که داشتن اضطراب تقصیرشان نیست و می توانند برای آن کمک بگیرند.
 
درمان اضطراب چگونه است؟
هنگام صحبت در مورد کمک گرفتن برای اضطراب، کودکان ممکن است بخواهند بدانند که چگونه باید آن را از بین ببرد. بسته به شدت اضطراب آن ها، شناسایی مشکل اغلب اولین قدم در درمان است. تحقیقات نشان داده است که درمان به تنهایی اغلب می تواند بسیار مفید باشد.
 
 
همچنین می توانید با کودک مضطرب خود در مورد داروهایی که ممکن است علاوه بر درمان در دسترس هستند صحبت کنید و به او بگویید که درست مانند مصرف آنتی بیوتیک برای بیماری بدن، داروهای ضد اضطراب نیز می تواند به علائم اضطراب کمک کند.
 
برخی تحقیقات مورد اعتمادنشان داده است که ترکیبی از روان درمانی و دارودرمانی برای برخی افراد موثر است البته دارو درمانی و مصرف هرگونه دارو باید زیر نظر روانشناس انجام شود.
 
 

۷ نشانه رایج کم خوابی که نباید نادیده بگیرید

 کم خوابی می تواند همه چیز را از خلق و خو گرفته تا حافظه تحت تاثیر قراردهد. در اینجا نحوه شناسایی تمام علائمی که نشان می دهد به خواب بیشتری نیاز دارید، آمده است.

 
در جامعه ما، وسوسه و حتی فشار زیادی برای کم کردن خواب وجود دارد. در واقع، یک تصور غلط واقعی وجود دارد که محرومیت از خواب نوعی حرکت قهرمانانه محسوب می شود، نشانه ای از اینکه چقدر سخت کار می کنید، چقدر زود می توانید از خواب بیدار شوید، چقدر به خواب کی نیاز دارید، چقدر فعال، اجتماعی و پرمشغله هستید.
 
اما خواب کافی فقط یک پاداش راحت پس از یک روز طولانی و مطمئناً نشانه تنبلی یا ضعف نیست. خواب کافی که برای بزرگسالان حداقل هفت ساعت تعریف می شود یک محرک برای سیستم فیزیولوژیکی بدن انسان است.
 
هنگامی که ما کم خواب می شویم (بیش از یک سوم بزرگسالان دچار کمبود خواب هستند) سلامت و تندرستی ما به روش های بی شماری از جهت ذهنی، جسمی و عاطفی آسیب می بیند.
 
برای اینکه از نظر فنی کم خواب در نظر گرفته شوید، نیازی نیست که تمام شب را بیدار باشید در واقع، ممکن است حتی متوجه نشوید که به اندازه کافی نمی خوابید، زیرا ممکن است احساس خستگی خاصی نداشته باشید.
 
علائم کم‌خوابی زیادی وجود دارد که فراتر از خمیازه کشیدن، تکان دادن سر پشت میز کار یا سختی در باز نگه داشتن چشم ها است.
 
نشانه های کم خوابی
۱٫بد خلق هستی
خواب و سلامت عاطفی عمیقاً به هم مرتبط هستند، بر اساس آمار دانشکده پزشکی هاروارد، بیماران مبتلا به اضطراب و افسردگی بیشتر احتمال دارد بی خوابی مزمن را تجربه کنند. حتی از دست دادن خواب کوتاه مدت و جزئی می تواند بر خلق و خو، دیدگاه و کیفیت مهم ترین روابط ما تأثیر منفی بگذارد.
 
اگر کم خواب هستید، در برابر بدخلقی، تحریک‌پذیری و چالش‌های مقابله با استرس آسیب‌پذیرتر هستید. کمبود خواب و استرس نیز می تواند یک چرخه بد ایجاد کند.
 
بهره وری و عملکرد افت می کند.
کمبود خواب مزمن می‌تواند بر  شماتوانایی‌های ما برای استدلال، تمرکز، و حتی یافتن کلمات مناسب برای توصیف چیزهای ساده تأثیر منفی بگذارد. در واقع، تخمین زده می‌شود که بی‌خوابی به تنهایی سالانه ۴۱۱ میلیارد دلار برای اقتصاد آمریکا هزینه داشته باشد.
 
اغلب ما معتقدیم که تا دیروقت بیدار ماندن و پروژه های کاری را به پایان رساندن یا برای ارائه ها آماده شدن کاملا ضروری است. اما، به نظر می رسد، توقف کار به موقع برای پایان دادن به کار و داشتن یک خواب خوب، عموماً بهترین راه برای بهبود بهره وری و عملکرد کلی است.
 
کافئین قدرت شناختی را تا نیم ساعت افزایش می‌دهد، اما خواب اطلاعات اخیر بدردنخوری را که آموخته‌اید از بین می‌برد و آن ها را بایگانی می‌کند تا بتوانید به طور موثرتری اطلاعات جدید را دریافت کنید.
 
 
۳٫ وزن شما در حال نوسان است.
در سال ۲۰۰۴، یک مطالعه طولانی مدت در ویسکانسین نشان داد که افرادی که کمتر از شش ساعت در شب می‌خوابند، بیشتر در معرض اضافه وزن هستند. این گروه کاهش سطح هورمون سرکوب کننده اشتها لپتین، همراه با افزایش سطح هورمون تحریک گرسنگی را نشان می دهد. زمانی که بیش از حد خسته هستیم، به سراغ میان وعده‌های بیشتری می‌رویم.
 
اخیراً، محققان ارتباط قوی بین کمبود خواب و افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را شناسایی کرده اند، یک اختلال متابولیک که اغلب با پرخوری و چاقی ایجاد می شود.
 
پوستت داغون شده
چشم‌های قرمز، پف‌کرده، حلقه‌های تیره زیر چشم و گوشه‌های رو به پایین دهان، همگی در افراد کم‌خواب به‌راحتی قابل شناسایی هستند. لورن هیل می‌گوید: «مردم معمولاً می‌توانند تشخیص دهند که شب سختی داشته‌اید یا خیر. حتی مقادیر کم کم خوابی بر ظاهر شما تأثیر می گذارد، خواب کافی و با کیفیت باید رکن هر روال مراقبت از پوست باشد.»
 
 

هر چیزی که باید در مورد سندرم ایمپاستر بدانید

 سندرم ایمپاستر (imposter syndrome) شامل احساس شک به خود و بی‌کفایتی است که علی‌رغم تحصیلات، تجربه و موفقیت‌ها ادامه می‌یابد  و به زندگی فردی و اجتماعی افراد آسیب زیادی را وارد می کند.

 
نام دیگر این سندرم نشانگان خودویرانگری می باشد. تحقیقات اولیه که این پدیده را بررسی می‌کرد، عمدتاً بر زنان موفق متمرکز بود. با این حال، بعداً مشخص شد که سندروم ایمپاستر می تواند هر کسی را در هر حرفه ای، از دانشجویان فارغ التحصیل گرفته تا مدیران ارشد تحت تاثیر قرار دهد.
 
در این شرایط حتی زمانی که دیگران استعدادهای شما را ستایش می کنند، موفقیت های خود را به زمان بندی و خوش شانسی مربوط می دانید. شما باور نمی کنید که داشته های خود را بر اساس شایستگی های خود به دست آورده باشید و می ترسید که دیگران نیز در نهایت متوجه همین موضوع شوند و داشته های خود را از دست دهید.
 
نشانه های سندرم ایمپاستر
در نتیجه عوامل گفته شما، شما خود را تحت فشار قرار می دهید تا سخت تر کار کنید تا مشکلات زیر را جبران کنید.
 
دیگران را از تشخیص کاستی ها یا شکست های خود بازدارید
آنچه را که کمبود هوش خود می دانید جبران کنید.
احساس گناه به خاطر «فریب دادن» افراد دیگر را کاهش دهید.
احساس بی ارزشی برای توجه یا محبت.
دست کم گرفتن دستاوردها.
سندرم ایمپوستر و علائم آن می تواند به طرق مختلف ظاهر شود، از جمله:
در محل کار:
افرادی که این سندرم را دارند، اغلب موفقیت خود را به جای توانایی ها و اخلاق کاری خود به شانس نسبت می دهند، که می تواند آن ها را از درخواست افزایش حقوق یا درخواست ترفیع باز دارد. آن ها همچنین ممکن است احساس کنند که باید برای رسیدن به استانداردهای غیرممکنی که تعیین کرده اند، بیش از حد کار کنند.
 
در خانه:
هر پدر و مادری احتمالاً می‌توانند زمانی را به یاد بیاورند که احساس می‌کنند برای مسئولیت بزرگ کردن فرزند خود ناآگاه، ناتوان و کاملاً آماده نیستند. اگر این احساسات کنترل نشوند، والدین ممکن است برای تصمیم گیری برای فرزندشان از ترس اینکه قرار است زندگی آن ها را به هم بزنند، دچار مشکل شوند.
 
در مدرسه: 
دانش‌آموزان ممکن است از صحبت کردن در کلاس یا پرسیدن سؤال اجتناب کنند، زیرا می‌ترسند معلم‌ها یا همکلاسی‌ها فکر کنند آن ها توانایی و هوش کافی را ندارند.
 
در روابط:
برخی افراد احساس می‌کنند که ارزش محبتی که از طرف یک فرد مهم دریافت می‌کنند را ندارند و می‌ترسند که شریک زندگی‌شان متوجه شود که واقعاً آنقدرها هم عالی نیست.
 
با گذشت زمان، این می تواند چرخه ای از اضطراب، افسردگی و احساس گناه را تقویت می کند.
 
انواع نشانگان خودویرانگری
انواع سندروم به طور خلاصه در ادامه توضیح داده شده است:
 
«کمال‌گرایان» انتظارات بسیار بالایی از خود دارند و حتی اگر ۹۹ درصد از اهداف خود را برآورده کنند، احساس شکست می‌کنند. هر اشتباه کوچکی باعث می شود که آن ها شایستگی خودشان را زیر سوال ببرند.
 
«تخصص گرا» این افراد قبل از شروع پروژه احساس نیاز به دانستن تمام اطلاعات دارند و دائماً به دنبال گواهینامه یا آموزش های جدید برای بهبود مهارت های خود هستند.
 
 
«کار فردی» افرادی که تمایل به کار فردی دارند احساس می کنند که باید وظایف خود را انجام دهند و اگر نیاز به کمک داشته باشند، فکر می کنند که شکست خورده یا کلاهبردار هستند.
 
«سوپرمن ها» خود را تحت فشار قرار می دهند تا بیشتر از اطرافیانشان کار کنند تا ثابت کنند که فریبکار نیستند. آن ها نیاز به موفقیت را در همه جنبه های زندگی را احساس می کنند ( در محل کار، به عنوان والدین، به عنوان شریک زندگی) و ممکن است زمانی که کاری را انجام نمی دهند، استرس داشته باشند.
 
 

بی خوابی دوران کودکی| علت و بهترین درمان

 آیا کودک شما بی خوابی دوران کودکی را تجربه می کند؟ بی خوابی، ترس از خواب، ترس شبانه و شب ادراری از مشکلات رایج خواب در کودکان می باشد. در این مقاله نکاتی ذکر شده است که کمک می کند کودک شما خواب کافی را تجربه کند.

 
درک مشکلات خواب در کودکان و بی خوابی  دوران کودکی
مشکلات خواب در میان کودکان به خصوص در سنین پایین امری رایج می باشد. بی خوابی، ترس قبل از خواب، وحشت شبانه، راه رفتن در خواب و شب ادراری می تواند الگوی طبیعی خواب کودک شما را مختل کنند.
 
برخی از کودکان ممکن است در زمان خواب احساس خستگی نکنند، در به خواب رفتن بدون حضور والدین مشکل داشته باشند، در نیمه شب از خواب بیدار شوند، بچرخند، در خواب احساس سقوط دارند و نتوانند خواب با کیفیتی را تجربه کنند.
 
این روند می تواند برای والدین نیز خسته کننده باشد زیرا بیدار شدن کودکان خواب والدین را نیز مختل می کند، صبح ها باید عجله کنند چون فرزندان دیر بیدار می شوند یا مجبور هستند با کودک بداخلاق که کم خواب است کنار بیایند.
 
بسیاری از مشکلات خواب در دوران کودکی با رفتارهای روزانه و عادات قبل از خواب مرتبط است که با کمک نکاتی که در این مقاله ذکر شده است می توانید بر آن غلبه کنید. با کمی صبر و انضباط می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا بر مشکلات خواب خود غلبه کند.
 
کودکان چقدر به خواب نیاز دارند؟
برای عملکرد بهتر، کودکان و نوجوانان معمولاً به خواب بیشتری نسبت به بزرگسالان نیاز دارند. آمار زیر ساعاتی که کودکان در حال رشد باید در خواب بگذرانند را نشان می دهد.
 
بچه ها به چند ساعت خواب نیاز دارند؟
نوزادان (۴ تا ۱۲ ماه)          ۱۲ تا ۱۶ ساعت (شامل چرت زدن)
 
کودکان نوپا (۱ تا ۲ سال)     ۱۱ تا ۱۴ ساعت (شامل چرت زدن)
 
کودکان (۳ تا ۵ سال)           ۱۰ تا ۱۳ ساعت (شامل چرت زدن)
 
کودکان (۶ تا ۱۲ سال)         ۹ تا ۱۲ ساعت
 
نوجوانان (۱۳ تا ۱۸ سال)     ۸ تا ۱۲ ساعت
 
بی خوابی دوران کودکی 
 
 
علائمی که نشان می دهد کودک شما به اندازه کافی نمی خوابد
کودکان، درست مانند بزرگسالان، در هنگام کم خوابی در کنترل خلق و خوی خود مشکل دارند. کمبود خواب بر رفتار و وضعیت ذهنی کودک تأثیر می گذارد. در برخی موارد، علائم خواب ناکافی حتی می تواند شبیه علائم ADHD باشد.
 
اگر کودک شما به اندازه کافی نمی خوابد، ممکن است:
 
اغلب بداخلاق، تحریک پذیر یا بیش از حد احساسی به نظر می رسد.
در مدرسه تمرکز ندارد.
خوابیدن هنگام سوار شدن به ماشین
در بیدار شدن مشکل دارد یا بعد از اینکه آن ها را بیدار کردید دوباره به خواب می روند.
اغلب خیلی زودتر از زمان خواب خواب آلود می شوند.
اگر کودک شما اغلب در شب از خواب بیدار می شود ممکن است درگیر بی خوابی شده باشد که یکی از بزرگ ترین مشکلات در کودکان می باشد.
 
 
صفحه قبل 1 ... 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 صفحه بعد