x تبلیغات
مشاوره ازدواج

مشاور خوب کودک:رعایت نکات پاکیزگی کودک

 مسلما داشتن یک کودک پاکیزه و منظم لذت‌بخش است. با این حال، در مورد این که چقدر کودک را تر و تمیز می‌خواهید و چه هنگام این انتظار را از او دارید، منطقی باشید. هر از چند گاهی کثیف شدن، کاملا پذیرفتنی است و پاکیزه کردن کودک نباید به صورت یک تنبیه درآید. از طرف دیگر، هر کودکی باید احساس غروری نسبت به بدن خودش پیدا کند و بیاموزد که چطور از آن مراقبت کند. اگر خودتان الگوی مناسبی برای کودک باشید، به کودک کمک خواهید کرد که عادت‌های خوبی را در زمینه پاکیزگی شخصی به دست آورد و همچنین به این نتیجه برسد که شست‌وشو بسیار سرگرم‌کننده و مسرت‌بخش است.


کودکان خردسال سعی می‌کنند که خودشان به تنهایی و بدون کمک شما، شست‌وشو را انجام دهند، ولی بیشتر آنها تنها در سن چهار سالگی می‌توانند بدون نظارت شخصی دیگر، دست خودشان را بشویند. شش ماه بعد می‌توانند به تنهایی و به شکل قابل قبولی صورت خود را نیز بشویند. ولی تنها در حدود شش سالگی می‌توانند کاملا به تنهایی حمام کنند. کودکان معمولا به اندازه بزرگ‌ترها به پاکیزگی اهمیت نمی‌دهند. ولی اگر بهداشت و پاکیزگی در سنین اولیه به کودکان آموزش داده شود، به تدریج به صورت قسمتی از زندگی روزمره آنها درمی‌آید.

راه‌حل‌های ما در واقع پیشنهادهایی برای آموزش کودکان بسیار خردسال در زمینه پاکیزه کردن خودشان به همراه شماست. بدین ترتیب، آنها به صورت طبیعی این کار را یاد می‌گیرند. عجله نکنید! به کودک نشان دهید که شست‌وشوی روزمره می‌تواند لذت‌بخش باشد. اگر فکر می‌کنید که کودک شما فراموش کرده است صورتش را بشوید، از او نپرسید که صورتش را شسته است یا نه، فقط از او بخواهید که صورتش را بشوید چون صورتش کثیف است. دقیقا چیزی را که انتظار دارید مشخص کنید و او را با یک روش غیر انتقادی و مثبت برانگیزید.

اشیاء را طوری قرار دهید که برای کودک قابل دسترسی باشند

از آنجایی که دستشویی خانه برای کودک بسیار بلند است، و او نمی‌تواند از آن استفاده کند، یک چهارپایه کوچک تهیه کنید و هنگامی که زمان شستشو است، آن را بیرون بیاورید. لوازم شستشو مانند هوله و برس ناخن را طوری قرار دهید که به راحتی در دسترس کودک باشد. به او یاد دهید که چطور از آنها استفاده کند. شستشو را با همراهی همدیگر انجام دهید و به کودک اجازه دهید که علاوه بر این که روی خودش تمرین می‌کند، روی شما نیز تمرین کند.

آموزش را زود شروع کنید

هنگامی که آداب توالت رفتن را به کودک می‌آموزید، کاری کنید که شستشوی دست‌ها بعد از توالت رفتن به صورت یک عادت ثانویه درآید. اجازه دهید که کودک خودش لوازم شست و شو را انتخاب کند تا بدین ترتیب هنگامی که از آنها استفاده می‌کند، لذت بیشتری ببرد. برای مثال، کودکان نوپا هوله‌هایی را که عکس‌های فانتزی دارند و یا صابون‌های رنگی و خوش عطر را دوست دارند. از صابونی استفاده کنید که چشم‌ها را نمی‌سوزاند. دو هوله را به هم بدوزید و خرده‌های صابون را در آن بریزید تا یک دستگاه صابون‌سازی خودکار درست کنید. اجازه دهید کودک با نوک انگشتش کف‌صابون روی‌صورتش بگذارد تا شست‌وشو برای او حالت‌بازی پیدا کند.

پاکیزه بودن را پاداش دهید

یک جدول در حمام بگذارید و پس از شستن دست قبل از غذا و بعد از توالت، او را وادارید که در جدول علامت بگذارد. هنگامی که کودک با دست و صورت تمیز سر میز آمد، به او لبخند بزنید (و به این صورت به او پاداش دهید) و به او بگویید که صاحب تمیزترین دست قبل از همه دسر (یا غذا) ر دریافت می‌کند. هنگامی که کودک در جدول نمره مشخصی را به دست آورد، به او اجازه دهید که یک دسر مخصوص یا شام را انتخاب کند.

کودک را با نتایج عملش روبرو کنید

اگر کودک به سنی رسیده که می‌تواند به خوبی از عهده شست‌وشوی خودش برآید ولی از این کار امتناع می‌کند، موقع آن است که نتایج کارش را ببیند. برای مثال، به کودک خردسال بگویید که اگر نمی‌تواند خودش دست و صورتش را بشوید، شما مجبور خواهید شد این کار را برایش انجام دهید. بعد از دو یا سه بار، او ترجیح خواهد داد که خودش این کار را انجام دهد. یا این که از تصحیح بیش از حد استفاده کنید. اگر بار اول کودک دست و صورتش را نشست، نظارت کنید که این کار را دوباره و سه باره انجام دهد.روانشناسی کودک
 

جنگ مسواک زدن

مسواک زدن موضوعی نیست که بتوان در اهمیت آن شک کرد و هر کودکی باید یاد بگیرد که حداقل دو بار در روز، و ترجیحا بعد از هر غذا، دندان‌هایش را مسواک بزند؛ همچنین لازم است که از نخ دندان نیز استفاده کند. ولی در مورد بعضی از والدین، مجبور کردن کودکانشان به این که هر صبح خودشان دندان‌هایشان را مسواک بزنند، یک درگیری همیشگی است. اکثر والدین اهمیت مسواک زدن را درک می‌کنند، ولی از آنجایی که دندان‌های کودک دائمی نیستند، گاهی این کار را جدی نمی‌گیرند. دندان‌های شیری اساس رشد دندان‌های دائمی هستند، پوسیدگی این دندان‌ها تنها درد ایجاد نمی‌کنند، بلکه می‌تواند بالقوه خطرناک باشد؛ زیرا می‌تواند منجر به عفونت یا افتادن زود هنگام دندان شوند که بعدا محل دندان دائمی ر نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و باعث می‌شود که دندان‌های دائمی کج دربیایند.
 
 

مشاوره کودک تلفنی:کودک و تماشای تلویزیون

 مشاوره کودک تلفنی:کودک و تماشای تلویزیون چگونه است؟ در کشور آمریکا یعنی جایی که تمام خانه‌ها حداقل یک دستگاه تلویزیون و بیش از یک سوم خانه‌ها دو دستگاه تلویزیون دارند، کودکان، اوقات بسیار زیادی را در هفته صرف تماشای تلویزیون می‌کنند.


براساس آمارهای موجود، نوجوانان شش تا یازده ساله به‌طور متوسط، بیست و چهار ساعت در هفته تلویزیون تماشا می‌کنند و این در حالی است که کودکان دو تا پنج ساله، سه ساعت بیش از این مقدار را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند.

برنامه‌های تلویزیون قطعا ارزش‌های کودکان و برداشت‌های آنها را از دنیا و واقعیت‌های جامعه تحت تاثیر قرار می‌دهند؛

به ویژه هنگامی که این تاثیرات مداوم به صورت انباشتی باشد.

بزرگسالان این توانایی را دارند که بین واقعیت و افسانه و خوب و بد تمایز بگذارند و بتوانند ذهنشان را از چیزی که جلو چشمشان به نمایش درآمده است، جدا کنند. ولی کودکان، خام و احساساتی هستند.

کودکان چیزی را که می‌بینند و می‌شنوند، باور می‌کنند و دیدگاه‌هایی را که به صورت دیداری و شنیداری جذاب به آنها ارائه می‌شود، قبول می‌کنند.

آنها این آمادگی را دارند که خود را با شخصیت‌های محبوب و قوی تلویزیون شبیه‌سازی کنند و به مرور زمان، نقطه نظرهای مثبت یا منفی آنها را بپذیرند.

به نظر می‌رسد که کودکانِ بسیار تاثیرپذیر یا عجول، بیشتر مستعد این هستند که صحنه‌های خشونتامیزی را که می‌بینند، نمایش دهند و اجرا کنند؛

در حالی که کودکان دیگر ممکن است دچار کابوس شوند و از صحنه‌هایی که دیده‌اند بترسند.

ما معتقدیم که تلویزیون به صورت یک واقعیت زندگی درآمده است و نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد ـ با این که بسیاری از والدین آرزو دارند که کاش می‌شد چنین کرد ـ با این حال باید از تلویزیون به صورت موردی استفاده شود.

والدین باید برای استفاده سالم از تلویزیون، دست به انتخاب بزنند؛ به این ترتیب که برنامه‌های تلویزیون و زمانی را که کودکان برای تماشای تلویزیون سپری می‌کنند، تحت کنترل درآورند.

الگو را زود جا بیندازید
اگر می‌خواهید که تلویزیون تنها نقش کوچکی در زندگی کودک شما بازی کند، این الگو را از زمانی که کودکان هنوز خردسال هستند و پیش از آن که مشکلی ایجاد شود، جا بیندازید و زمانی که کودکان بزرگ‌تر شدند باز هم به کنترل خود ادامه دهید.

ما پیشنهاد می‌کنیم برای این که بتوانید نوپایان خود را خوب کنترل کنید، از پیش برنامه‌ریزی کنید و جایگزین‌های دیگری را ارائه دهید. از پیش برنامه‌ریزی کنید.

سعی کنید علاوه بر تلویزیون تماشا کردن کودکتان، تلویزیون تماشا کردن خودتان را نیز تنظیم کنید.

به محض این که از خواب بیدار شدید تلویزیون را روشن نکنید و تا شب، هنگتمی که آرم پایان برنامه آمد تلویزیون را روشن نگه ندارید و با این کار یک زمینه ثابت برای تمام وقایع خانه ایجاد نکنید.

اگر شما یک تماشا کننده بی‌هدف برنامه‌های تلویزوین هستید، کودکانتان نیز چنین خواهند شد.مشاور کودک تلفنی

جایگزین‌های دیگری ارائه دهید. از تلویزیون به عنوان وسیله‌ای که با آن کودکانتان را یک جا آرام نگه می‌دارید، استفاده نکنید.

اطمینان حاصل کنید که کودکتان فعالیت‌های لذت‌بخش دیگری نیز دارد که او را شاد و سرگرم نگه می‌دارد و تلویزیون را تنها برای تماشای برنامه‌های خاصی روشن کنید.

تماشای تلویزیون خانواده را کنترل کنید

با بزرگ‌تر شدن کودکان و تمایل آنها به تماشای تلویزیون، بیش از خدی که شما می‌خواهید، باید برنامه‌ای برای تلویزیون تماشا کردن بریزید.
 

در ابتدا تصمیم بگیرید که چه مدت زمانی و چه وقت به کودک اجازه خواهید داد که تلویزیون تماشا کند. ممکن است تصمیم بگیرید که کودک در زمان‌های معینی بدون محدودیت تلویزیون تماشا کند و یا این که در زمان‌های معینی بدون محدودیت ولی تنها برنامه‌های تایید شده توسط شما را تماشا کند، و یا این که در مدت، وقت و برنامه‌ها محدودیت قائل شوید.

ممکن است برنامه شما به سادگی به صورت دایره کشیدن در جدول برنامه‌های تلویزیون روزنامه طرح شود. به کودک اجازه دهید که در انتخاب برنامه‌ها به شما کمک کند، ولی تایید نهایی را برای خودتان نگه دارید.

در مورد قوانین، عادلانه رفتار کنید
همیشه هنگامی که به هر دلیل می‌خواهید کودکتان تلویزیون تماشا نکند، قاطع و صریح باشید.
 
 

مشاور کودک:تجربه کودک را عوض کنید

 مهم نیست که چرا کودک انتظار دارد شما بلافاصله درخواست او را برآورده کنید. قدم اول شما این است که تجربه‌ای را که مبنای چنین انتظاراتی شده است، تغییر دهید.


گروهی عمل کنید. هر کسی که با کودک سروکار دارد، باید به عنوان بخشی از حل مشکل عمل کند. این افراد شامل پرستار کودک و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها نیز می‌شود. هیچ چیز مانند این عبارت آشنا از پدربزرگ که می‌گوید «آب‌نبات رو بده بهش بابا!» بدخلقی کودک را ابقاء نمی‌کند. همه باید با نقشه شما همکاری کنند تا در نهایت، وضعیت موجود تغییر کند. اگر تمام افراد نمی‌توانند همکاری کنند و یا همکاری نمی‌کنند، ارتباط کودک با فرد مزبور باید برای مدتی محدود شود. بدین ترتیب کودک می‌فهمد که والدین، از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها متفاوتند.

تجربه متفاوت کودک با مشاور کودک
خودتان نزد کودک باشید. کودکان می‌توانند به آسانی به هدیه‌های والدین، هنگامی که از آنها به عنوان جایگزین‌هایی برای حضور فیزیکی (منظور این است که خود پدر یا مادر، نزد کودک حضور داشته باشند)، یا توجه و یا جبران حرف‌های تند قبل و یا راهی برای او وقت بگذارید. همیشه، زمان‌هایی، به‌طور غیر مشروط، به او محبت و توجه کنید ـ زمانی که او آن را تقاضا نمی‌کند و یا از شما چیزی نمی‌خواهد. سپس به آن لحظه‌های ویژه را نیز اضافه کنید.

لحظه‌های ویژه می‌تواند خواندن یک قصه قشنگ در هنگام بازی کردن دو نفری و یا این که گفتگو در مورد وقایع روز بعد باشد. بگذارید بداند که اطرافیانش او را دوست دارند و برای دیگران ارزش دارد.

برای تغییر رفتار کودک برنامه‌ریزی کنید
اگر می‌خواهید کودک رفتارش را تغییر دهد، باید ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید.

از پیش فکر کنید. هنگامی که جنجال شروع شد هر کجا که هستید برای پاسخگویی به خواستن‌های کودک آماده باشید. در درجله اول، از مکان‌های عمومی که در آنها چنان مضطرب می‌شوید که نمی‌توانید با وجود نق‌نق کودک در مقابل خواسته‌های کودک مقاومت کنید، بپرهیزید. کودک باید بداند که شما جدی هستید. بنابراین، طرح جدید خود را در منزل شروع کنید. سپس قبل از رفتن به مغازه خواروبار فروشی به کودک بگویید که در آنجا تنها اشیاء موجود در فهرست را خریداری خواهید کرد. از او بخواهید که یک یا دو خوراکی دلخواهش را پیشنهاد کند و آنها را به لیست اضافه کنید. سپس در راه خواربار فروشی مشارکت او را تحسین کنید.

به گفته خود عمل کنید. قبل از رفتن به مغازه، قانون را تکرار کنید: بجز موارد موجود در فهرست، خرید دیگری انجام نخواهد شد. اگر کودک تقاضای خوراکی دیگری می‌کند، چند ثانیه مکث کنید تا تقاضا را بررسی کنید و سپس دلیلی ارائه دهید، مثلا: «نه، برای تو خوب نیست.» حرف خود را عوض نکنید. ممکن است روش برخورد با جُرج چهار ساله که دائما تقاضای چیزهای مختلفی می‌کرد، برای شما هم مفید واقع شود.

مادر جرج به او گفت که تنها می‌تواند در فروشگاه یک چیز را برای خودش انتخاب کند، و با هم تصمیم گرفتند که آن یک چیز کتاب باشد. برای به دست آوردن کتاب، جرج می‌بایست هیچ چیز دیگری را درخواست نکند و آرام روی نیمکت مغازه بنشیند. این روش موثر واقع شد.

همیشه تصمیم خود را به‌طور واضح به کودک بگویید که چه چیزهایی را می‌توانید بخرید و چه چیزهایی را نمی‌توانید بخرید. فرض کنید که کودک شما در ساعت هفت و سی دقیقه بعد از ظهر یک شیرینی می‌خواهد. به چشم‌های او نگاه کنید و با لحنی ثابت و دوستانه توضیح دهید که این درخواست منطقی نیست چون الآن شام حاضر می‌شود «ولی می‌تونی بعد از شام یکی بخوری».

تسلیم نشوید. هنگامی که تصمیم خود را گرفتید و به کودک گفتید، به آن پایبند باشید! حتی در صورتی که کودک داد و فریاد می‌کند و یا به این سو و آن سو لگد می‌زند، تسلیم نشوید. مقاومت خود را محک بزنید. به عنوان مثال بیایید در نظر بگیریم که شما در قسمت خروجی سوپرمارکت هستید و کودکتان تاکنون پنجاه چیز مختلف، از شیرینی تا شکلات و آدامس را در خواست کرده است. در حالی که شما در حال پرداخت بهای خرید خود هستید، کودک شروع به جیغ زدن می‌کند که برایم شکلات بخر. صبر کنید و دست و پای خود را گم نکنید. این یک تجربه مهم یادگیری برای هر دو شماست.

از تحسین استفاده کنید. به تدریج با رد فزاینده درخواست‌های کودک و کسب صبر بیشتر در مقاومت در برابر انجام خواسته‌هایش، سعی کنید او را سخاوتمندانه برای تلاش‌هایش در زمینه همکاری تحسین کنید ـ به ویژه برای قبول کردن «نه». گاهی بدون این که کودک درخواستی کرده باشد، چیزی را که کودک معمولا درخواست می‌کند، به او بدهید. با این حال، به این کار عادت نکنید زیرا بدین ترتیب، کودک انتظار آن را پیدا خواهد کرد و شما سر جای اولتان برخواهید گشت.

پیشرفت کودک را یادداشت کنید. بسیاری از والدین، استفاده از جدول را برای ثبت پیشرفت‌های کودک بسیار مفید می‌یابند. رفتار مطلوب را معین کنید و سپس آن را بشمارید. کودک با پذیرفتن جواب نه و یا با اطاعت از فرامین شما نمره‌ای خواهد گرفت. نمره‌ها را با یکدیگر جمع کنید و در بیرون رفتن بعدی برای کودک جایزه‌ای به انتخاب خودش بخرید.

یاد بگیرید که شکست نخورید
برخورد کردن با توفان بداخلاقی و رفتار ضداجتماعی کودک در اماکن عمومی، به تصمیم قطعی شما نیاز دارد. در چنین شرایط ناخوشایندی، هیچ راه حلی بهتر از قاطعیت و پایداری والدین نیست. فرض کنید که در حال صرف شام لذیذی در یک رستوران دوست داشتنی هستید. لِسلی می‌خواهد قبل از خوردن حتی یک قاشق از غذایش، تکه سوم کیکش را بخورد. شما می‌گویید: «نمی‌شود!» و او شروع به نق زدن می‌کند.

یکبار به او تذکر بدهید و در صورت لزوم او را از میز شام دور کنید؛ مثلا او را به داخل ماشین و یا اتاق خلوتی ببرید و تا هنگامی که دست از بدخُلقی‌اش برنداشته و قول همکاری نداده است، او را به سر میز شام برنگردانید. اگر همچنان به رفتار ناپسندش ادامه داد، مجبور خواهید شد او را به منزل برگردانید. این کار را انجام دهید؛ حتی اگر این تصمیم باعث شود که تفریح سایر بچه‌ها متوقف شود. در چنین حالتی به بچه‌ها قول یک برنامه دیگر را بدهید.
 

چمند روز بعد دوباره بچه‌ها را بیرون ببرید و این بار لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را نیز مجددا با خودتان ببرید و به او این فرصت را بدهید که نشان دهد می‌تواند همکاری کند.

کودک دائما چیزها را فراموش یا گم می‌کند
این پیشامد که ناهار خوردن را فراموش کنیم و یا چترمان را گم کنیم، امری طبیعی است که بعضی از ما به ان عادت نیز کرده‌ایم. کودکان به ویژه مستعد فراموشی یا گم کردن هستند که گرچه یک رخداد طبیعی است، اما در عین حال، کلافه کننده، وقت‌گیر و گران نیز هست. صدای کودکانه‌ای پای تلفن می‌گوید: «مامان، من کفش‌های ورزشی‌ام رو فراموش کرده‌ام، می‌تونی اونارو به مدرسه بیاری؟» یا این که: «کتاب ریاضی من کجاست؟ یادمه که اونو به خونه آوردم.»
 
 

مشاوره کودکان تلفنی :کودک و نظم و ترتیب

 کودک و نظم و ترتیب: شما نیز ممکن است مانند بسیاری از والدین فکر کنید باید اسم کودک شما را طوفان تورنادو می‌گذاشتند. گاهی به نظر جالب می‌رسد که چطور این موجودات کوچک می‌توانند در چنین زمان کوتاهی تمام چیزهای یک اتاق را به هم بریزند. کودکان دوست دارند چیزها را به هم بریزند و کودکان خردسال‌تر اصلا فکر نمی‌کنند چیزها را به هم ریخته‌اند: آنها هر چقدر چیزهای بیشتری برای بازی کردن دورو برشان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و بیشتر لذت می‌برند.


بعد از مدتی خانه شما شبیه حراجی‌های لباس یا اسباب‌بازی می‌شود و شما همیشه در حال غر زدن سر کودک هستید که چیزهایی را که ریخته است، جمع و جور کند و یا این که خودتان آنها را جمع می‌کنید. در این صورت، شما باز هم یک مسئولیت دیگر را که نباید برعهده می‌گرفتید، برعهده گرفته‌اید و از همه بدتر این که، کودک می‌فهمد کسی هست که پشت سرش چیزهایی را که ریخته است، جمع کند.

هر کس می‌تواند و باید مسئول تمیز کردن ریخت و پاش‌های خودش باشد. به کودک خود اهمیت مراقبت از وسایل و گذاشتن آنها در محل مخصوصشان را یاد دهید. او با پیدا کردن سریع وسایلش و غروری که این مرتب بودن به او می‌دهد، در واقع خودش جایزه‌اش را گرفته است.

گاهی صرفا لازم است که شما به اصطلاح چوب به زمین بکوبید: «این خانه باید این‌طور باشد که همه ما خودمون وسایلمون را جمع کنیم!» به‌طور ایده‌آل این قانون بازد از ابتدا، جزء طبیعی زندگی باشد. اگر چنین نیست، می‌توانید با بکارگیری یک یا چند مورد از راه حل‌های زیر، موقعیت را اصلاح کنید.

از پیش برنامه‌ریزی کنید

مرتب بودن، باعث صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از درگیری می‌شود و به شما اجازه می‌دهد که محیط اطرافتان را کنترل کنید. بنابراین با صرف کمی وقت طوری محیط اطراف کودک را تغییر دهید که نظیف بودن برایش آسان‌تر شود.مشاوره کودکان تهران

برای نگهداری لوازم کودک مکان‌هایی را تعیین کنید. به او بگویید همان‌طور که او خانه‌ای برای زندگی کردن دارد، همه اشیاء و لوازمش هم به خانه احتیاج دارند. محل‌های جداگانه‌ای را برای اسباب بازی‌ها، لوازم ورزشی و لوازم هنری و…. کودک تعیین کنید. جعبه‌های کفش می‌توانند برای نگهداری اشیاء کوچک‌تر به کار روند و می‌توان از جعبه جواهرات برای نگهداری اشیاء با ارزش استفاده کرد. برای اشیاء بزرگ‌تر، تاقچه، کابینت یا کمد مناسب‌تر از جعبه‌های اسباب‌بازی بزرگ هستند که در آنها اسباب بازی‌ها به هم ریخته می‌شوند و می‌شکنند. سطل‌های پلاستیکی آویزان شونده، محل مناسبی برای اسباب بازی‌های با قطعات فراوان هستند. به هر شکل که در مورد این مسائل تصمیم می‌گیرید، هدف شما باید این باشد که هر چیز جای معینی داشته باشد.

محل اشیاء را طوری قرار دهید که در دسترس کودک باشد. اتاق را از چشم کودک نگاه کنید و مطمئن شوید که تاقچه‌ها، کابینت‌ها، جارختی‌ها و طبقه‌های کمد طوری قرار گرفته است که کودک می‌تواند به آسانی به آنها دسترسی پیدا کند.

به محل‌ها برچسب بزنید. محل هر چیز را با برچسب (اتیکت)، حرف چسبان و یا حتی عکس مشخص کنی. به این ترتیب، کودک یکی از فایده‌های حروف الفبا را نیز یاد خواهد گرفت!

به کودک آموزش دهید و او را زیر نظر بگیرید

برای کودکانتان الگوی عملی باشید. بدین معنا که شما خودتان باید مرتب و منظم باشید و بر کار آنها نیز نظارت کنید. کودکانی که هرگز در عمرشان مرتب نبوده‌اند نمی‌توانند در یک چشم به هم زدن همه جا را مرتب کنند. همچنین آنها می‌دانند که چه باید بکنند. تمام کودکان ـ بزرگ و یا کوچک ـ باید بدانند که انتظارات شما دقیقا چه هستند. آیا اتاق فقط باید جلوی چشم شما تمیز باشد و یا این که حتی پشت درهای بسته هم باید اتاق تمیزی داشته باشند؟ به خاطر بسپارید که کودک به تدریج یاد می‌گیرد که شما چه می‌خواهید و بنابراین شما باید در انتظاراتتان واقع‌بین باشید.
 

آماده باشید که گاهی به کودک کمک کنید. حتی مرتب‌ترین کودکان نیز برای جمع کردن اسباب بازی‌هایی که دارای قطعات متعدد هستند، نیاز به کمک دارند تا قطعات گم نشوند. روش زیر را که ما از مادر یک کودک دو ساله یاد گرفته‌ایم، امتحان کنید: از کودک خواسته شد که به بهترین وجه اسباب بازی‌هایش را جمع کند و سپس مادرش برگشت تا با هم قطعات اسباب‌بازی را سوار کنند. به تدریج که کودک مهارت پیدا کرد، توانست قطعات بیشتری از اسباب‌بازی را سوار کند و نهایتا توانست خودش این کار را با احساس غرور خاصی به تنهایی انجام دهد.

در کودک عادت ایجاد کنید. کودک خود را تشویق کنید که وسایلش را بلافاصله بعد از بازی، جمع کند. در مورد کودکان نوپا چنین کنید: یکی شما بردارید، یکی کودک بردارد و بخوانید: «ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم، ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم….» هنگامی که جمع کردن و برداشتن از روی زمین را یاد گرفت، هدف بعدی این است که به او یاد دهید آنها را کجا بگذارد. اگر این آموزش را از ابتدای زندگی کودک آغاز کنید، او به این نتیجه خواهد رسید که این کار جزء طبیعی بازی کردن یا کار کردن است.
 
 

مشاوره کودک و نوجوان:افکار کودکان

 ۴ تا ۵ سالگی: من می‌توانم هر آنچه تو می‌توانی باشی باشم


افکار کودکان در سنین میان چهار تا پنج سالگی متشکل­تر، متمرکزتر و معمولی­تر می‌شود. آن‌ها یاد می‌گیرند یک ایده، مسئله و یا وظیفه را تا مرحله به دست آوردن نتیجه دنبال کنند و حتی از یک روز تا روز دیگر روی آن فکر و عمل کنند تا با موفقیت به پایان برسانند. کودکان پنج ساله نگران نظم و کمال هستند. آن‌ها می‌توانند درباره یک نظریه فکر کرده و آن را اجرا نمایند در حالی که در آغاز این سال ممکن است به سرعت از یک ایده به ایده دیگر بروند. افکار آن‌ها به تدریج عمیق‌تر شده و حافظه آن‌ها در مورد حوادث، موقعیت‌ها و استراتژی‌ها در حل مسائل و غیره بهبود می‌یابد. از چهار تا پنج سالگی رشد آن‌ها در زمینه استقلال افزایش می‌یابد. کارهایی که آن‌ها در چهار سالگی برای حفظ و مراقبت از خود انجام می‌دادند در پنج سالگی با سادگی بیشتر و نظارت کمتر انجام می‌دهند. در پنج سالگی بسیاری از کودکان در منزل به کارها کمک می‌کنند مثل شستن و خشک کردن ظروف، چیدن میز و نظایر آن. از چهار تا پنج سالگی باید قوانین اجتماعی جزو سرشت کودکان شود و رفتارشان بر قضاوت شخصی خودشان متکی باشد. آن‌ها از خودشان در ارتباط با دیگران آگاهی بیشتری به دست می‌آورند و وظیفه یادگیری را دنبال خواهند کرد زیرا این وظیفه بیشتر آن‌ها را به صورت یک فرد مورد احترام درخواهد آورد که دارای صفاتی شبیه به دیگران و باارزش از نظر آنان خواهند شد. آن‌ها به شرکت در نمایشنامه درام اجتماعی به عنوان راهی برای معرفی تصویری از خود از طریق کشف یک سری نقش‌های مختلف ادامه می‌دهند.

مهارت‌های حرکتی کودکان چهار تا پنج ساله به‌اندازه کافی پیشرفت کرده است که در بازی آن‌ها کارهای برجسته متنوع و حرکات ساده ژیمناستیک دیده می‌شود. در پنج سالگی آن‌ها می‌توانند لی‌لی کنند، بپرند، طناب بازی کنند، بدوند، از جایی بالا روند، دور خود بچرخند و غیره. این بازی‌ها راهی است برای تمرین مهارت‌های حرکتی و نیز یادگیری همکاری با دیگران، ایجاد تناسب میان اعمال و دستورالعمل‌های شفاهی و آگاهی و پیروی از یک سری قوانین ساده.مشاورکودک و نوجوان

مهارت‌های حرکتی ظریف بهتر شده و تحت کنترل در می‌آید. ممکن است بعضی از کودکان به یادگیری نوشتن علاقه‌مند باشند. اکثر نقاشی‌های کودکان کنترل شده و منطبق بر تصویر و طرح ذهنی است. طرز گرفتن مداد بهتر شده و از قیچی برای بریدن چیزها به خوبی استفاده می‌کنند. در این دوره زبان به طور روزافزونی جای عمل را می‌گیرد. کودکان می‌توانند فقط با گفتن زبانی «وانمود کنند» کاری را انجام داده‌اند مثلا «بیا وانمود کنیم من مادر هستم و تو بچه و من می‌خواهم تو را تنبیه کنم.» کودکان یاد می‌گیرند برای مشکلات راه‌حل‌های شفاهی بیابند درحالی‌که در گذشته به وسیله بدن و عواطف شدید عکس‌العمل نشان می‌دادند. از چهار تا پنج سالگی کودکان همچنان تعداد کلمات خود را افزایش داده، طول جملات شان را زیاد می‌کنند.

پیچیدگی ساختمان جملات خود را بالا می‌برند و بیش از پیش از زبان به عنوان راهی برای آموختن درباره چیزها در دنیای خود استفاده می‌کنند. سوالات آن‌ها بیشتر برای کسب اطلاعات بوده و علاقه آن‌ها به کتاب و داستان بیشتر بر مبنای واقعیات می‌باشد. بالاخره زبان فقط جزئی از نمایشنامه آن‌ها نیست بلکه به عنوان مبنای نمایشنامه می‌باشد. بازی با قیافه‌سازی و کلمات مسخره برای کودکان در این سن تفریحی می‌باشد.

کودکان چهار ساله هم اکنون درک می‌کنند که چیزها در دنیای آن‌ها دارای نظم است و وقتی از یکدیگر جدا می‌شوند می‌توان آن‌ها را دوباره به همان نظم اول برگرداند و اینکه بسیاری از چیزها را می‌توان به روش منظم با یکدیگر مقایسه و به هم مرتبط نمود. بین چهار تا پنج سالگی می‌توانند راه‌های پیچیده‌تری برای نظم دادن به چیزهای بیشتری در دنیای خود و بر حسب صفات فیزیکی آن‌ها، وضعیت آن‌ها در زمان و فضا و یا اینکه افراد دیگر چگونه آن‌ها را تعریف و تفسیر می‌کنند کشف نمایند.

چگونه می‌توانید حرکت کنید؟

شرکت‌کنندگان: کودکان چهار تا شش ساله و یک بزرگسال. بعضی از کودکان کوچک‌تر نیز می‌توانند از نوع ساده‌تر این فعالیت لذت ببرند.

توضیح: در هر مهارتی که کودک یاد می‌گیرد زمانی می‌رسد که آن مهارت به اندازه کافی رشد کرده و کودک از گسترش و توسعه آن، از در هم آمیختن آن با سایر مهارت‌ها و از افزودن انواع جدید مهارت به آن لذت می‌برد. در این سن اکثر کودکان می‌توانند به آسانی راه بروند و بدوند، تعادل خود را از پشت تا پنجه پا در یک زمان و بر روی یک پا حفظ کنند، بپرند، لی لی کنند، روی پنجه پا راه بروند و در شش سالگی می‌توانند طناب بازی کنند.
 

آن‌ها آماده هستند این مهارت‌ها را در گسترش راه‌های متنوع‌تر، کنترل شده­تر و اصلاح شده­تر حرکتی به کار اندازند. فعالیت‌های زیر به کودکانتان کمک می‌کند حرکات هماهنگ‌تر، باوقارتر و موثرتری انجام دهند.

۱- حرکت در فضا

الف- محوطه‌ای را به حرکت خود و کودکتان اختصاص دهید که شامل انواع مختلف فضاها باشد مانند: فضاهای احاطه شده، مثل تونلی که از کارتنهای بزرگ که در و ته آن را کنده باشید درست شده است. فضاهای باریک مثل صندلی و یک کاناپه که نزدیک دیوار قرار داده شده به طوری که به زور از آن عبور نمایید. فضاهای باز و فضاهایی که به وسیله موانع مشخص می‌شود که باید آن‌ها را دور بزنید مثل صندلی‌هایی که به صورت یک دایره قرار گرفته باشند.
 
 

مشاوره تلفنی کودکان:عدم توجه به رفتار کودک در موارد خاص

 اگر تصمیم گرفتید که در مورد یک رفتار کودک از روش نادیده گرفتن استفاده کنید، به هیچ وجه به آن واکنش نشان ندهید، چه زبانی و چه غیر زبانی. وقتی در حال انجام آن رفتار است، با حرکات صورت به او اشاره نکرده، حتبی نگاهش هم نکنید. وانمود کنید که مشغول انجام کاری هستید و اتاق را ترک کنید. اگر نمی‌توانید از اتاق بیرون بروید، رویتان را به سمت دیگری برگردانید و تا وقتی که کودک به عملش ادامه می‌دهد، شما نیز این روش را ادامه دهید.


این روش بدین معنا نیست که با او به سردی رفتار می‌کنید، بلکه این خود نوعی توجه است. به او لبخند نزنید. زیرا این عمل شما، او را جسورتر نیز خواهد کرد. فقط آن قدر به کارتان مشغول شوید که به نظر آید به هیچ چیزی در اطرافتان توجه ندارید. یک پسر کوچک هنگامی که مقدار بیشتری از غذای مورد علاقه‌اش را می‌خواهد، عادت دارد که سرش را داخل بشقابش فرو کند و جیغ بکشد.

والدینش آموخته‌اند که با یکدیگر حرف بزنند و مثلا در مورد گرد و خاک روی شمعدان‌ها یا رومیزی صحبت کنند و به این ترتیب گریه کردنش را نادیده بگیرند. در نهایت، وقتی کودک خردسال می‌فهمد که ممکن نیست بتواند از آن غذای به خصوص بیشتر بخورد، قاشقش را برمی‌دارد و به خوردن چیز دیگری مشغول می‌شود.

رفتار عجیب کودک و مشاوره تلفنی فوری
هر تلاشی را برای جلب توجه به عنوان علامتی از پیشرفت در نظر بگیرید و کوشش خود را برای بی‌توجه نشان دادن به آن دو برابر کنید. رادیو را روشن کنید، نگاهی به پنجره بیندازید، در مورد کارهای روزانه با خودتان صحبت کنید. همه این‌ها راه‌هایی موثر برای تداوم بی‌توجهی هستند.

انتظار داشته باشید تا رفتارها قبل از بهتر شدن، بدتر شوند

وقتی برای اولین بار اقدام به نادیده گرفتن یک رفتار ناشایست می‌کنید، کودک شما تمام سعی‌اش را می‌کند تا توجهی را که قبا جلب می‌کرده، دوباره به‌دست آورد. او از هر نظر بر شدت رفتارش می‌افزاید تا آنجا که مطمئن شود از شما پایخ دریافت خواهد کرد. ولی شما نباید تسلیم شوید. نگذارید حس کند که می‌تواند با رفتار احمقانه‌اش مثل گذشته شما را به تسلیم وادارد.

سعی کنید دفعات و مدت زمانی را که رفتار مزبور رخ می‌دهد، در نظر بگیرید تا بتوانید از پیشرفت در کار آگاه شوید. اگرچه ممکن است این‌طور به نظر آید که کودک قصد دارد تا ابد بدخلقی و نق‌نق کند، اما وقتی طول مدت آنها را اندازه بگیرید، می‌بینید که بیش از چند دقیقه نمی‌پایند.

پس از چند روز متوجه می‌شوید که ابتدا دفعات بروز رفتار زننده کودکتان افزایش می‌یابد، اما به تدریج از آن کاسته می‌شود و در نهایت از بین می‌رود. وقتی متوجه می‌شوید که فرزند خردسالتان دیروز به خاطر آب نبات ده دقیقه گریه کرد، اما امروز هشت دقیقه، تشویق می‌شوید تا رویه را ادامه دهید. پاسخ «نه» شما به گریه یک کودک به خاطر شیرینی، فقط برای مدت کوتاهی برایش خاطره می‌شود و پس از مدتی آن را فراموش می‌کند.

پس این نکته را در ذهن داشته باشید که هرچه ثابت قدم‌تر باشید و بی‌توجهی کامل‌تری نسبت به رفتار هدف داشته باشید، آن رفتار در زمان کوتاه‌تری فروکش خواهد کرد.

رفتارهای مطلوب را تقویت کنید
می‌توانید برای سرعت بخشیدن در اصلاح رفتارهای نامطلوب، رفتارهای مطلوب را با تعریف و تمجید و جوایز تقویت کنید. برای نمونه، پس از آن که کودکتان گریه‌اش را قطع کرد و مشغول برداشتن اسباب بازی‌هایش شد، بدون معطلی به خاطر این رفتارش او را تحسین کنید و به او نزدیک‌تر شوید و نشان دهید که مجذوب کارش شده‌اید. اگر گریه و بهانه‌گیری دوباره شروع شد به آن توجهی نکنید تا دوباره قطع شود.

اگر کودک با غذایش بازی می‌کند و شما آن را نادیده می‌گیرید، وقتی بازی را تمام می‌کند و چنگالش را به دست می‌گیرد، واکنش نشان دهید. به او بگویید که از نحوه غذا خوردنش خوشتان می‌آید.

گاهی می‌توانید در حضور کودک مختلف، از رفتار مثبت کودک دیگر ستایش کنید. این کار ممکن است به تقلید کودک مختلف از کودک خوش اخلاق بینجامد. برای نمونه، خانم خانه‌داری را در نظر بگیرید که یکی از فرزندانش مرتبا از میز غذاخوری بالا و پایین می‌رود، در حالی که فرزند خردسال دیگرش، خیلی مودب روی صندلی‌اش نشسته است. مل صحیح این است که در حالی که وانمود می‌کنید از بالا و پایین رفتن آن کودک خبر ندارید، کودک دیگر را به خاطر رفتار شایسته‌اش تشویق کنید. یک احتیاط! اگر این رویه، رفتار نامطلوب را تشدید کرد، دست نگه دارید! اما آن را به خاطر داشته باشید. زیرا این روش، بالاخره در موقعیت دیگری جواب خواهد داد.

روش حل مشکل رفتار کودک
چگونه از روش «سوزن گرامافون گیر کرده» استفاده کنیم سعی نکنید که همیشه برای کودکی که جواب منفی شما را نمی‌پذیرد، دلیل بیاورید. این کودک آموخته است که با سماجت و پافشاری می‌توان به نتیجه دلخواه رسید، بنابراین، آن قدر ادامه می‌دهد تا شما را تسلیم کند. این جمله او که «چرا نمی‌تونم برم بیرون؟» آن قدر تکرار می‌شود که سرسام می‌گیرد. به خصوص پس از آن که چندین بار دلیلش را برایش توضیح دادید.

عصبانی نشوید! زیرا عصبانیت اغلب به احساس تقصیر می‌انجامد تا موفقیت، به علاوه، هیچ‌گاه نیز تسلیم نشوید. اگر روش نادیده گرفتن را دوست ندارید یا در استفاده از آن گیر کرده‌اید، از روش سوزن گرامافون‌گیر کرده استفاده کنید. ااس این روش آن است که در برابر خواست‌های کودک، رفتاری مانند خودش ولی از نوع بزرگسالان داشته باشید.
 

برای نمونه، برایان را در نظر بگیرید؛ او برای یک خوراکی درست قبل از شام، در حال بهانه گرفتن است. شما فکر می‌کنید آن قدر که وانمود می‌کند گرسنه نیست و می‌خواهید که شامش را بخورد. اول علت تصمیمتان را به دقت برایش توضیح دهید، اما فقط یک بار. بعد اگر به دلایل شما توجه نکرد و بهانه گرفتن را از سر گرفت، همان توضیح را منتهی به‌طور خلاصه تکرار کنید، «قبل از شام خوراکی نمی‌شه!»

اهمیتی ندارد که بهانه‌های برایان چقدر تکرار می‌شود، فقط بگویید، «قبل از شام خوراکی نمی‌شه» این روش به خصوص زمانی بیشترین تاثیر را دارد که به نظر آید کم‌ترین توجهی به بهانه‌های کودک ندارید. این کار را ادامه دهید و جمله مزبور را پس از هر درخواست با آواز زمزمه کنید.
 
 

روانشناسی کودک :تایید کارهای کودک یا برخورد قاطع

 روانشناسی کودک :تایید کارهای کودک یا برخورد قاطع


«دست نزن عزیزم» کافیه دیگه! مگه به تو نمی‌گم این کارو نکن! در ذهن تصور کنید که یکی از آن روزهای وحشتناک است که هرگونه ترفندهای از طرف شما بی‌اثر مانده است و هر شیطنت و آتشی که کودکتان دلش می‌خواسته، سوزانده است.

یک روز وحشتناکی را تصور کنید که ترفندهایی که به طور معمول موثر از آب در می‌آمد، بی‌اثر مانده و کودک دلبندتان به اصطلاح هر آتشی دلش می‌خواسته، سوزانده است و هر چقدر شما به او گفته‌اید «بسه دیگه! مگه نمی‌گم نکن!» گوش‌هایش به صحبت‌های شما بدهکار نیست و توجهی نمی‌کند. بالاخره از کوره در می‌روید و مقداری صدایتان را بلندتر می‌کنید و کمی تندتر با او صحبت می‌کنید؛ ولی کجاست گوش شنوا؟ جالب است بدانید از نگاه کودکتان، او توانسته به وسیله شیطنت‌های خودش، توجه شما را به سمت خودش جلب کرده و مطمئنا برایش مهم نیست که این جلب توجه از سمت شما مثبت باشد یا منفی.

ممکن است برخی مواقع به خودتان ببالید که چقدر خوب است که خونسردی خودم را حفظ کردم و شاید گاهی داد و فریاد هم به ذهنتان نرسد و مواردی اینچنینی را از خودتان بروز ندهید و فقط بگویید «دست نزن عزیزم»، ولی دوباره هیچ گوش شنوایی از طرف کودکتان نیست که به این حرف‌ها توجه کند. پس در نهایت چه باید کرد؟

وقتی کودک خطایی را مرتکب شد، با چه روشی با او حرف بزنیم؟

خوب است بدانید برای این‌که کودک را به سمت رفتار درست و مناسب سوق دهیم، باید اول برخورد درست و صحیح را با کودک یاد گرفت و از راه‌های خودش وارد شد. چون ندانستن و تجربه نداشتن در این زمینه، ممکن است کار دست شما بدهد و رویه و روش رفتاری اشتباه شما باعث شود که کودکتان پرخاش کند و گاهی اوقات با حرکات عجیب و پرخاشگرانه، شما را ناراحت کند.

موقعی که می‌خواهید با کودکتان حرف بزنید، باید به چگونگی و نوع صحبتتان فکر کنید، چون کودکتان غالبا به حرکات بدن، وضعیت، اضطراب، لحن و بلندی صدایتان، نگرانی و خیلی مسائل اینچنینی دقت دارند که ممکن است شما از آنها غافل بوده و زیاد به این مسائل دقت نکنید.

موقع صحبت کردن با فرزندتان سعی کنید نقش بازی کنید، یعنی همه اکثر چیزها را بزرگ جلوه دهید و در موردشان اغراق کنید. حدالامکان سعی کنید با اعتماد به نفس با او حرف بزنید. بعضی مواقع که خواسته‌های شما با کودکتان با هم فرق دارد، خودتان را شخص سوم خطاب کنید تا بتوانید از یک جنگ تمام‌عیار جلوگیری کنید. به طور مثال بگویید «مامان می‌خواد دستاتو بشوره».

این موضوع را بدانید و جدی بگیرید که صحبت کردن با لحنی قاطع به طرز عجیب و معجزه‌آسایی اثر دارد و موثر واقع می‌شود. در بسیاری از مواقع صدای آرام، قاطع و حرکات مطمئنتان برای انتقال پیدا کردن پیام به فرزند شما کافی است، چون در این صورت به آنها این پیام را می‌دهد که در این زمینه‌ها خط قرمزهایی وجو دارند که او نمی‌تواند پایش را از آن‌ها جلوتر بگذارد. حتما در تمام مواقعی که با کودکتان در حالت صحبت هستید و یا با او بازی می‌کنید و حتی به او غذا می‌دهید، تمام خونسردی خودتان را حفظ کنید و هرگز از کوره در نروید، چون این کار باعث می‌شود که به مرور زمان بر روی رفتار و عملکرد کودک تاثیر منفی بگذارید و او را نیز ترغیب به این کار کنید.

در موقعی که کودک شما دچار خطایی شد، باید با لحنی قاطعانه با او صحبت کنید:

– سعی کنید که داد و فریاد راه نیندازید، اما در مقابل رفتار بد او با لحنی محکم حرف بزنید و خودتان را جدی‌تر نشان دهید.

– به اندازه قد کودک خم شوید تا قد بلند شما بچه را نترساند و به طور مستقیم به چشمانش نگاه کنید، چون اگر به طور مستقیم و ایستاده و از بالا با او صحبت کنید، او صحبت شما را نادیده می‌گیرد و زیاد توجهی نمی‌کند.روانشناسی کودک
 

– اگر فرزندتان خواست رویش را از شما برگرداند و به سمت دیگری برود، دستهایش را بگیرید تا به طور مستقیم به شما نگاه کند و به او بگویید «لطفا به من نگاه کن».

– به هیچ عنوان نباید در صدا، حرکات و لحن گفتار شما اثری از تهدید و خشونت باشد، زیرا این کار باعث می‌شود که آنها نیز رفتاری ناخوشایند و غیر قابل تصور از خود بروز دهند که مطمئنا باعث ناراحتی خود شما نیز می‌شود. اگر احساس کردید که عصبانی هستید و یا نمی‌توانید جلوی خشونت خود را بگیرید، سعی کنید از آنها برای دقیقه‌ای دور شوید و بعد از این‌که بر اعصاب خود مسلط شدید، دوباره به سمتشان بروید.
 
 

حق مالکیت بدن را به کودک یاد بدهید

 با یک بغل شروع شد. من و دخترم از مهدکودک بیرون می‌آمدیم که دوست صمیمی‌اش آمد جلو تا او را بغل کند. دخترم اجازه نداد و دستم را می‌کشید تا برویم. برای من خیلی عجیب بود و راستش را بخواهید شرمنده شدم. مادر بچه آنجا ایستاده بود و نگاه‌مان می‌کرد. یواشکی از دخترم خواستم که دوستش را بغل کند. اینکه آن بچه کوچک و نازنین از رفتار دخترم آزرده شود و قرار گرفتن در این شرایط امتناع احساس بدی برایش ایجاد کند، برایم سخت بود. اما من به پیامی که به فرزند خودم می‌دادم توجه نمی‌کردم و فقط نگران دوستش بودم. من می‌خواستم دخترم را مجبور به انجام کاری کنم که دوست نداشت. به دخترم این مفهوم را انتقال دادم که حریم شخصی‌اش مهم نیست و می‌تواند به خاطر خوشایند دیگران و فقط برای اینکه آدم باادبی به نظر برسد از تمایل خودش بگذرد.


✨من بعدا متوجه اشتباهم شدم و رفتارم را تغییر دادم؛ گام‌هایی برداشتم برای اینکه او بفهمد باید بدنش را دوست داشته باشد و آن را حق خودش بداند و هیچ‌کس حتی مادرش نمی‌تواند و نباید به او بگوید با بدنش چه کند.

چطور توانستم حق مالکیت بدن را به او یاد بدهم؟

او حق دارد برای موهایش تصمیم بگیرد

دخترم موهای بلند و فر و زیبایی دارد. اما همین موها یک چالش مهم در زندگی من بود. موهای بلند روی کمر زیباست اما دردسرهای خودش را دارد. مثلا شست‌وشوی این همه مو کار ساده‌ای نیست و واقعا زمان بر است. آرایش مو و جمع کردنش هم سخت است. شاید من دوست داشته باشم او موهایش را کوتاه کند تا کار مراقبت و نگهداری از موها آسان‌تر شود. اما این واقعا حق من نیست که برای اندازه موهای دخترم تصمیم بگیرم مگر این‌که او خودش بخواهد. این موها متعلق به من نیست و من فقط والد او هستم نه مالک بدن او. این موهای اوست و به من ربطی ندارد که دخترم دوست دارد دردسر شستن موهایش را تحمل کند. تا زمانی که این کار به او آسیبی وارد نمی‌کند و با موهای بلندش خوشحال است، من به این حق احترام می‌گذارم و نظری نمی‌دهم.

آیا من اجازه دارم او را غلغلک بدهم؟

فرزند من بدن حساسی دارد و غلغلکی است. وقتی بچه‌تر بود ما زیاد با او شوخی می‌کردیم و غلغلکش می‌دادیم. یادم می‌آید که بارها از ما خواسته بود که بیشتر ادامه ندهیم و شوخی بس است. یک بار باجدیت گفت: «بس کن!» اما من باز غلغلکش می‌‌دادم و می‌گفتم: «بس نمی‌کنم، بس نمی‌کنم.»

غلغلک دادن کار جالبی است اما می‌تواند برای کودک یک موقعیت آزار دهنده باشد. بعدها دوباره به این مساله فکر کردم. من چه چیزی به او یاد دادم؟ آیا منظور من این نبود که «نه» گفتن تو ارزشی ندارد و معنایش واقعا تمام کردن نیست؟ تو از ما خواستی دیگر غلغلک ندهیم اما حرف تو برای ما مهم نبود. گویا خواسته تو بی‌اعتبار و بی‌ارزش است.
 

ما وقتی این نکته را متوجه شدیم، رفتارمان را تغییر دادیم. هنوز هم گاهی وسط بازی قلقلکش می‌دهیم اما وقتی او می‌خواهد که دیگر ادامه ندهیم، به خواسته‌اش توجه می‌کنیم مگر این‌که خودش دوباره پیشنهاد شروع بازی را بدهد. بغل کردن زورکی نیست بعد از ماجرایی که گذشت من از دخترم خواستم بدون اینکه دیگران را ناراحت کند و احساسات‌شان را جریحه‌دار کند به آنها بفهماند که علاقه‌ای به بغل کردن ندارد و تاکید کردم که حتی من به عنوان مادرش هرگز او را مجبور نخواهم کرد کاری که واقعا دوست ندارد را انجام بدهد حتی اگر این یک بوسه کوچک از گونه‌اش باشد. دیگر هرگز از او نخواستم برای رعایت ادب و خوشایند دیگران پذیرای آغوش آنها باشد.

این مساله‌ای ساده بود و من نتیجه‌اش را خیلی زود در رفتار فرزندم دیدم : دفعه بعدی که دوستش می‌خواست او را بغل کند، دخترم ابتدا سعی کرد از موقعیت فرار کند اما حرف‌های ما تاثیر مثبتی داشت، چون او دوباره برگشت و به دوستش گفت: «امروز بغل نمی‌خوام.» حرف او اصلا به معنای رد کردن درخواست محبت‌آمیز دوستش نبود. من دخترم را مجبور نمی‌کنم که دیگران را به آغوش بگیرد یا ببوسد یا هر واکنش و تماس جسمی محبت‌آمیز دیگری داشته باشد مگر اینکه واقعا این کار برایش خوشایند باشد.
 
 

مشاور خوب کودک : شناخت وضعیت رشد جسمی کودک

 مشاور خوب کودک : شناخت وضعیت رشد جسمی کودک


برای شناخت وضعیت رشد جسمی کودک، معیارهای مراحل رشد، هرگز اصول آماری قرار نمی‌گیرد. کودک ممکن است نسبت به تاریخ سنی که توسط آن مرحله معین نشده است، بسیار جوان یا بسیار مسن باشد. بنابراین باید معیار سطح مرحله‌ای را پیدا کنیم تا بتوانیم درجه بلوغی را که کودک واقعا به آن دست یافته، تشریح کنیم. از طریق معیارهایی که برای هر دوره تعیین شده، تفاوت‌های فردی نمایان می‌شود.

در فرآیند رشد همیشه سرعت مفهوم متغیری دارد، مثلا رشد در سن ۵ سالگی کند شده و از سن ۱۰ سالگی تغییرات ناشی از رشد نمایان خواهد شد. عمل رشد به طور دائمی از بدو تولد شروع می‌شود و تغییراتی را ایجاد می‌کند که متاسفانه گاهی نسبت به این تغییرات توجهی نمی‌شود که این بی‌توجهی تاثیرات سوئی بر روی فرزند در حال رشد می‌گذارد، زیرا رشد علاوه بر تغییرات جسمی، تغییراتی در رفتار کودک نیز ایجاد می‌کند که به موازات فرایند رشد جسمی انجام می‌گیرد. البته تغییرات حاصل از رشد جسمی از محیط پیرامون کودک نیز متاثر است. مثلا رشد کودکی که در شمال کشور زندگی می‌کند، با کودکی که در جنوب کشور است، تفاوت خواهد داشت. با این وجود می‌توان گفت که کودکان نواحی مختلف جامعه از لحاظ رشد و تغییرات فیزیکی و روانی قابل مقایسه هستند.

البته مراحل رشد کودک، مختص دسته‌بندی کودکان نیست، بلکه وسیله‌ای است که به ما امکان می‌دهد رفتار کودکان را تعبیر و تفسیر کنیم. کودک بیش از ششصد عضله متمایز دارد که او را کاملا در بر گرفته‌اند. اکثر این عضلات (پی – ماهیچه) شدیدا توسط جهت‌های قرینه و با دستگاه مفصلی و اهرمی قابل توجهی به اسکلت محکم شده‌اند. پیچیدگی سیستم عضلات ماهیچه‌ای از حد تصور فراتر است، زیرا کودک در حدود چهل میلیون تار ماهیچه‌ای دارد که هر یک از این تارها به نوبه خود از تعداد بی‌شماری رشته‌های نازک میکروسکوپی ساخته شده است که این رشته‌ها نیز به نوبه خود به رشته‌های نازک عصبی متصل می‌شوند که مایعات مغزی انتشاردهنده تحریک عصبی آنها از یک سری سلول‌های عصبی که در مغز و نخاع قرار دارند، حاصل می‌شود.

بخش اعظم این تشکیلات، در طول ۱۰ سال اولیه زندگی ساخته می‌شود و به شکل یک فرایند منظم انجام می‌گیرد و بر اساس یک نظم دقیق ایجاد می‌شود که مراحل رشد را یادآوری می‌کند. روند این تشکیلات قبل از تولد شروع می‌شود. کودک قبل از تولدش قادر است حرکاتی انجام بدهد و وضعیت خود را تغییر بدهد (کل حرکاتی را که در طول دوره جنینی انجام می‌شود، قابل ملاحظه است.)

کمی پس از تولد، نوزاد وضعیت‌های فعالی را که چشم‌ها، سر، بازوها، پاها و بالا تنه وارد عمل می‌کند، می‌پذیرد؛ که این وضعیت کاملا منظم و هماهنگ است. این کشف قابل ملاحظه، انضباط و هم‌آهنگی وضعیت چشم‌ها، سر و دست‌ها و بدن را ایجاب می‌کند، حرکت غیر ارادی و نیروبخش گردن از دوران کودکی به عنوان منشأ ساده رشد در نظر گرفته می‌شود.

زندگی قبل از تولد

دوران طبیعی بارداری معمولا در حدود ۲۸۰ روز است. می‌توان دوران ۹ ماهگی بارداری را به سه قسمت تقسیم کرد که به آنها سه ماهه اول، دوم و سوم می‌گویند. باید توجه داشت جنین در طول دوران بارداری از خون مادر تغذیه می‌کند و به همین دلیل رشد جنین در این دوران، وابستگی شدیدی به مادر دارد.

سه ماهه اول

در سه ماهه اول قلب ضربان نسبی دارد و خون را به تمام قسمت‌هایی که اندام جنین است، می‌رساند. چشم و بینی و گوش خارجی هنوز تشکیل نشده است. دستگاه گوارش همچنان در حال تشکیل شدن است.

در پایان هفته هشتم وزن جنین در حدود یک گرم و طول قد او در حدود ۵/۲ سانتیمتر است. اندام‌ها کم‌کم قابل رویت هستند، ولی بازو، آرنج، ساعد، دست‌ها، ران، زانو، ساق و پاها کم و بیش دیده می‌شود. در اواخر هفته هشتم زائده مانندی که قبلا به شکل دم دیده می‌شد، از بین می‌رود. در انتهای هفته دوازدهم وزن جنین ۳۰ گرم و طول قد ۵/۷-۹ سانتیمتر است. در این دوره اندام‌ها تشکیل شده‌اند، بازوها، انگشتان دست‌ها و پاها ک املا مشخص شده است. گوش خارجی قابل رویت است. ضربان قلب را در این موقع با وسایل مخصوص می‌توان شنید، ناخن‌ها تشکیل شده و چشم‌ها کامل می‌شوند.مشاوره کودک

سه ماهه دوم

در سه ماهه دوم اعضا و اندام‌هایی که در سه ماهه اول تشکیل شده در سه ماهه دوم رشد می‌کند و به مرحله تکامل نزدیک می‌شود.

در پایان دوره شش ماهگی طول قد جنین در حدود ۵/۲۷ تا ۳۰ سانتیمتر و وزن آن ۶۰۰ تا ۷۲۰ گرم است. در ماه‌های پنجم و ششم پوست بدن جنین قرمز می‌شود. در این زمان که غدد چربی پوست شروع به ترشح چربی می‌کنند و همراه با سلول‌های مرده پوست، ماده سفید رنگی را تشکیل می‌دهند که پوست جنین را می‌پوشاند که این، وظیفه حفاظت از پوست را به عهده خواهد داشت.

سه ماهه سوم

در سه ماهه سوم و در پایان نهمین ماه بارداری وزن معمولی جنین دختر در حدود ۳۰۰۰ گرم و پسر در حدود ۳۲۰۰ گرم است. طول قد در حدود ۵۰ سانتیمتر است. پوست بدن تغییر کرده و سفید یا صورتی کمرنگ می‌شود و پشت جنین از ماده چرب سفید پوست پوشیده می‌شود.

نیازهای جسمی کودک

رشد جسمانی کودک با اشباع نیازهای جسمی او و فراهم کردن وسایل مادی امکان‌پذیر خواهد بود. کودکان در سنین مختلف در سلامتی یا بیماری نیازهای متفاوتی دارند. مثلا: نوع و مقدار غذا و خوابی که کودک در سال‌های اول زندگی بدان نیاز دارد، با سال‌های بعد متفاوت است. پدر در صورت حضور از نظر تغذیه حقی بر فرزند دارد و باید از نظر غذایی نیازمندی‌های او را تامین کند.
 
 

در مقابل رفتارهای منفی کودک توجهی نکنید

 در مقابل رفتارهای منفی کودک توجهی نکنید: رفتارهای آزار دهنده کودک که موجب خشم والدین می شود.


ازجمله : فرمان نبردن از دستورات والدین  و رفتارهای خشن انجام می دهند .

که مهم ترین این رفتار خراب کردن وسایل شخصی مخصوصا اسباب بازی می باشد.

از دیگر رفتارهای آزار دهنده کودک غر زدن ، حرف بد زدن ، پرتاب کردن آب دهان ، جویدن ناخن و کتک

زدن می باشد که اگر کنترل نشود باعث ایجاد رفتاری مشکل در آینده می شود.

در صورت اعتنا نکردن به کودک نسبت به رفتار غلط او به وسیله پدر و مادر که در این گونه موارد از کودکان بخواهند.

درخواستش را به آرامی بگوید و در صورت موفق شدن کودک او را تشویق کنند.
 

شماره های تماس 01

وقتی که کودک متوجه رفتار غلط خود می شود و به او پایان می دهد .

اگر چه پدر و مادر از او عصبانی هستند.
 
 
صفحه قبل 1 ... 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 صفحه بعد