x تبلیغات
مشاوره ازدواج

اصول تربیت فرزندان بر اساس مطالعات مراکز مشاوره کودک چیست؟

 اصول تربیت فرزندان بر اساس مطالعات مراکز مشاوره کودک چیست؟

 
تربیت و تعلیم نوعی هنر می باشد و برای اینکه به تربیت و تعلیم درستی دست یابد باید فرد در چهارچوب خاصی عمل کند.
 
تربیت تنها به خانواده ربط ندارد و عوامل دیگری مانند جامعه، مدرسه و شخصیت فرد نیز در تربیت فرد دخالت دارد.
 
برای شکل گیری تربیت اگر خانواده و مدرسه باهم هماهنگ باشند نقش آن ها در تربیت پررنگ خواهد بود و می توانند اثر جامعه را کمرنگ کنند و علاوه بر این ها وراثت و ژن های مختلف می تواند در شکل گیری شخصیت و نوع تربیت فرد اثرگذار باشد.
 
بر اساس مطالعات انجام شده در زمینه کودک باید تربیت به درستی انجام شود و تربیت نیاز به تلاش، برنامه ریزی و استفاده از فرصت ها دارد.
 
برای تربیت فرزند باید پدر و مادر از هر لحظه زندگی خود استفاده کنند تا به خوبی بتوانند مسائل تربیتی را به کودک خود بیاموزند، کودکان توانایی زیادی برای شکوفا شدن دارند و بیشتر مواقع پدر و مادر محدودیت هایی را ایجاد می کنند و یا کلماتی را استفاده می کنند که جلوی پیشرفت کودک خود را می گیرند و اجازه نمی دهد استعدادهای کودکش شکوفا شود.
 
در این مقاله اصول تربیت فرزندان را بررسی می کنیم و نکات مهم را مورد مطالعه قرار می دهیم.
 
اصول تربیت فرزندان – هماهنگی پدر و مادر
پدر و مادر دو رکن اصلی و مهم برای تربیت فرزندانشان هستند آن ها باید با یکدیگر هماهنگ باشند و به دیگران اجازه ندهند تا در تربیت فرزندشان دخالتی داشته باشند.
 
 
والدین باید هماهنگی قوی داشته باشند و نگذارند حتی نزدیک ترین اشخاص خانواده مانند خواهر و برادر بزرگ تر، مادربزرگ ها و پدر بزرگ ها در تربیت فرزندشان دخالت کنند.
 
هماهنگ بودن پدر و مادر بسیار اهمیت دارد اگر زمانی یکی از والدین سست عمل کند و دیگری بسیار جدی باشد در این صورت فرزند ممکن است به سمت یکی از آن ها کشیده شود و در تربیت فرزند مشکلاتی به وجود آید.
 
اما اگر پدر و مادر با یکدیگر هماهنگ بوده و نسبت به تربیت کودکشان به یک نتیجه واحد رسیده باشند می توانند فرزند با ادبی را تحویل جامعه بدهند.
 
 

چه زمانی برای فرزندم تلفن همراه بخرم؟

 زمانی تلفن همراه یک وسیله ی لوکس منحصر برای ثروتمندان یا وسیله ی مورد استفاده برای والدین بود، اما از یک زمانی به بعد این مسئله که کودکان نیز یک گوشی تلفن همراه داشته باشند امری عادی شده است. کودکان نوپا و بچه های کوچک با گوشی تلفن همراه و تبلت آشنا می شوند و به وسیله ی آن می توانند شوهای تلویزیونی مورد علاقه شان را تماشا کنند، به موسیقی گوش دهند و با آن بازی کنند. ولی دلیلی وجود ندارد که کودکان در سنین پایین با این قبیل


ابزار اشنا شوند و یا پیش از انکه ضروری باشد به انها یک گوشی شخصی داده شود.

زمانی که بچه ها انقدر کوچک هستند که باید همواره تحت نظارت باشند، آنها به موبایل نیازی ندارند. این مسئله روشن به نظر می آید که در تکنولوژی موبایل در اصل برای ارتباط با دیگران ابداع شده است. کودک برای تماشای شوهای تلویزیونی و بازی کردن به موبایل نیاز ندارد. استفاده از وسایل الکترونیکی برای بچه ها در سنین خاصی بر روی رشد و سطح توجه آنها تاثیر می گذارد. هیچ دلیل برای اینکه کودکان برای خودشان موبایلی داشته باشند که همیشه در دسترس باشند وجود ندارد. شما می توانید گوشی را پیش خود نگه دارید و زمانی که کودک باید به شما تلفن بزند و یا از او خبردار شوید گوشی را در اختیار او بگذارید.



زمانی که فرزند شما سنین بلوغ را پشت سر گذاشته مثلا در حدود پانزده سالگی، مطمئنا باید گوشی همراه داشته باشد حداقل یک گوشی برای تماس های اضطراری باشد نه حتما یک گوشی هوشمند که نوجوانان همه خواهان ان هستند.

این زمانی است که فرزند شما به اندازه کافی استقلال و جسارت دارد که به تنهایی و یا با دوستانش بیرون برود و زمانیست که کودک به ارتباط نیاز دارد. این بدین معنی نیست که نباید هیچ قانونی در رابطه با این وسیله وجود نداشته باشد. به فرزند خود اجازه ندهید همان سطح دسترسی که شما به گوشی موبایل دارید به همان مقدار به موبایل دسترسی داشته باشد.

بنابراین زمانی که یک گوشی موبایل در اختیار فرزند خود می گذارید نیاز است که یک سری محدودیت ها برای استفاده از آن برای او قائل شوید. این مسئله می تواند در مورد این باشد که کودکان برای چه کاری از تلفن همراه استفاده کنند و چه زمانی اجازه استفاده از آن را دارند. تمام گوشی های نوجوانان هوشمند هستند و مجهز به اینترنت بنابراین تمامی نوجوانان دسترسی وسیع بع گستره اینترنت از گوشی های خود خواهند داشت. نمی توانیم خود را گول بزنیم و با محدودیت های ظاهری تصور کنیم نوجوان را محصور نگه داشته ایم. بهتر است بدین منظور روی اگاه کردن نوجوانان سرمایه گذاری کنیم. به عنوان یک والد، این مسئله به شما بستگی دارد که تشخیص دهید که چه زمانی برای کودک خود تلفن همراه بخرید. یک موبایل مشترک با اعضای خانواده یا با خواهر و برادر بزرگتر گاهی می تواند یک راه حل خوب باشد. بلوغ کودک خود و به کار گیری قوانین را در او در نظر بگیرید.
 
 

مرکز مشاوره کودکان

 سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.


همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک
مشاوره کودک ۴ و نیم ساله
باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی
با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر
نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.
 

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!
 
 

مشاوره کودکان:حمام‌کردن کودکان

 همانطور که از زمانی که از منزل خارج می‌شوید و با وسایل و اشیای مختلفی در ارتباط هستید و دائما به آن‌ها دست می‌زنید و دستان شما به میکروب آغشته می‌شود، کودکان نیز همانند شما در طی روز به وسایلی مثل اسباب‌بازی‌ها، وسایل تزئینی منزل، گاهی وسایل آشپزخانه و… دست می‌زنند که دستانشان کثیف می‌شود.


کودکانی که دچار جنب و جوبش بیشتری هستند و دائما بالا و پایین می‌پرسند و یا زیاد تحرک دارند، بیشتر مورد آلودگی قرار می‌گیرند و باید بیشتر به نظافت شخصی‌شان پرداخت. یعنی کودکی که تحرکش زیاد و خود را دائما به وسایل می‌مالد و یا سرش را به دیوار و یا وسایل می‌کشد و یا به اصطلاح شیطنتش زیاد است، خیلی بیشتر مورد آلودگی قرار می‌گیرد تا کودکی که تحرک کمتری دارد.مشاوره کودکان

مادران تازه‌کار یا زنانی که قصد مادرشدن دارند، همیشه این نگرانی را دارند که چگونه نوزاد تازه به دنیا آمده خود را حمام کنند. معمولا یک مادربزرگ مهربان و دلسوز هست که با استفاده از تجربه بزرگ کردن چندین فرزند، با عشق و علاقه نوه کوچک خود را حمام می‌کند. با این حال مادران تازه‌کار هم باید حمام کردن نوزادشان را یاد بگیرند و بی‌ترس از لیز خوردن بچه یا آسیب رساندن به او، فرزند دلبندشان را حمام کنند و از این کار لذت ببرند.

پس به جای نگرانی و ترسیدن، طرز حمام کردن نوزاتان را یاد بگیرید. اگر همیشه تفکرات منفی را در ذهن خود پرورش دهید و به این فکر کنید که اگر فرزندم را به تنهایی حمام ببرم حتما از دستم لیز می‌خورد و دچار آسیب می‌شود و یا تصور کنید که همیشه یک چیزی کم است و ممکن است شما را با مشکلات زیادی مواجه کند و یا تفکراتی در این زمینه‌ها، مطمئنا هیچ‌گاه در این کار موفق نخواهید شد. سعی کنید حمام کردن کودکتان را با آرامش شروع کنید.

اگر شما اضطراب دارید و یا نگران هستید، علاوه بر این‌که روی کار مسلط نیستید، کودکتان هم متوجه وخامت اوضاع می‌شود و این ممکن است او را هم نگران کند و خاطره ناخوشایندی از حمام کردن در ذهن او باقی بگذارد. این کار و طرز فکر شما باعث می‌شود کار شما برای حمام‌های بعدی سخت شود و یا در مواقعی غیرممکن شود.

یکی از موارد مهمی که در مراقبت از پوست کودک باید در نظر گرفت، شست‌وشوی منظم پوست اوست. حمام کردن به صورت روزمره و در صورت امکان در زمان مشخصی از روز می‌تواند به کودک احساس آرامش و طراوت دهد و به کودک کمک کند تا از آلودگی‌ها در امان بماند. همانطور که می‌دانید بسیاری از کودکان با بردن دست خود به داخل دهان، باعث می‌شوند تا میکروب‌های زیادی از طریق دهانشان به داخل بدنشان وارد شود،

پس سعی کنید با حمام کردن کودکتان و یا شستن مداوم دستشان، آن‌ها را از این بیماری‌ها دور کنید. هنگامی که کودک را در آب شناور می‌کنید و همزمان دست‌های گرم و محبت‌آمیز مادر به سمتش می‌آید، کودک به یاد زندگی کردن در رحم مادر می‌افتد.

یکی از دلایلی که کودک از حمام رفتن لذت زیادی می‌برد، همین نکته است. یعنی یکی از دلایلش این است حس خوب و شیرین رحم مادر را به یاد می‌آورد و دوست دارد بیشتر در آب بماند؛ و دقت کرده‌اید که وقتی می‌خواهید کودک را از حمام بیرون بیاورید، اعتراض می‌کند و یا در بسیاری از موارد گریه می‌کند و می‌خواهد بیشتر در فضای حمام بماند. توصیه می‌شود که به یکباره و یکدفعه کودک را از آب جدا نکنید و سعی کنید آرام آرام و کم‌کم او را از محیط حمام بیرون بیاورید، زیرا با این کار هم می‌توانید از گریه او جلوگیری کنید و هم فضای سرد بیرون از حمام باعث نشود تا کودک شما سرما بخورد.

به مرور زمان که فرزند شما بزرگتر می‌شود، بازی کردن در آب و ماندن در آب برای او نوعی بازی به حساب می‌آید و به مرور زمان تجربه حمام کردن کودک با اطرافیان، مخصوصا مادر برای او بسیار لذت‌بخش‌تر می‌شود. روش حمام کردن کودکان در سنین مختلف با هم تفاوت دارد. به یاد داشته باشید قبل از حمام بردن کودکتان، تمایل وسایل مورد نیاز مانند لیف، شامپو بچه، شامپو بدن ملایم یا صابون مخصوص کودک، حوله و البسته، پنبه، حوله کلاه‌دار نخی و مورد نیاز بعد از حمام را فراهم کرده و زودتر در دسترس قرار دهید. اگر با تصور این‌که در حمام همه چیز آماده است،

کودکتان را به حمام ببرید و بعد از استحمام نیاز به حوله داشته باشید و کسی در منزل نباشد تا به شما کمک کند، نه می‌توانید کودک را در حمام تنها بگذارید و نه می‌توانید او را برهنه بیرون بیاورید و به دنبال حوله بگردید، چون کودک سرما می‌خورد، پس بهتر است قبل از حمام بردن کودک،تمامی وسایل نامبرده‌شده را آماده کنید.

حمام‌کردن کودکان

قبل از این‌که کودک را به حمام ببرید، از دمای مناسب آب اطمینان حاصل کنید. تبدیل کردن زمان حمام کردن به زمانی شاد و خاطره‌انگیز برای کودک، می‌توانید به ایجاد جذابیت برای کودکان کمک کند. همچنین استفاده از وسایل بازی مانند انواع عروسک‌ها و وسایل کمک آموزشی در حمام برای سنین مختلف جذاب است. یعنی با بردن وسایل بازی‌ای که آب وارد آن‌ها نمی‌شود و خراب نمی‌شوند، می‌توان فضای خوب را ایجاد کرد تا کمک با بازی‌کردن استحمام کند و به حمام بیشتر ابراز علاقه کند.
 
 

حق مالکیت بدن را به کودک یاد بدهید

 با یک بغل شروع شد. من و دخترم از مهدکودک بیرون می‌آمدیم که دوست صمیمی‌اش آمد جلو تا او را بغل کند. دخترم اجازه نداد و دستم را می‌کشید تا برویم. برای من خیلی عجیب بود و راستش را بخواهید شرمنده شدم. مادر بچه آنجا ایستاده بود و نگاه‌مان می‌کرد. یواشکی از دخترم خواستم که دوستش را بغل کند. اینکه آن بچه کوچک و نازنین از رفتار دخترم آزرده شود و قرار گرفتن در این شرایط امتناع احساس بدی برایش ایجاد کند، برایم سخت بود. اما من به پیامی که به فرزند خودم می‌دادم توجه نمی‌کردم و فقط نگران دوستش بودم. من می‌خواستم دخترم را مجبور به انجام کاری کنم که دوست نداشت. به دخترم این مفهوم را انتقال دادم که حریم شخصی‌اش مهم نیست و می‌تواند به خاطر خوشایند دیگران و فقط برای اینکه آدم باادبی به نظر برسد از تمایل خودش بگذرد.


✨من بعدا متوجه اشتباهم شدم و رفتارم را تغییر دادم؛ گام‌هایی برداشتم برای اینکه او بفهمد باید بدنش را دوست داشته باشد و آن را حق خودش بداند و هیچ‌کس حتی مادرش نمی‌تواند و نباید به او بگوید با بدنش چه کند.

چطور توانستم حق مالکیت بدن را به او یاد بدهم؟

او حق دارد برای موهایش تصمیم بگیرد

دخترم موهای بلند و فر و زیبایی دارد. اما همین موها یک چالش مهم در زندگی من بود. موهای بلند روی کمر زیباست اما دردسرهای خودش را دارد. مثلا شست‌وشوی این همه مو کار ساده‌ای نیست و واقعا زمان بر است. آرایش مو و جمع کردنش هم سخت است. شاید من دوست داشته باشم او موهایش را کوتاه کند تا کار مراقبت و نگهداری از موها آسان‌تر شود. اما این واقعا حق من نیست که برای اندازه موهای دخترم تصمیم بگیرم مگر این‌که او خودش بخواهد. این موها متعلق به من نیست و من فقط والد او هستم نه مالک بدن او. این موهای اوست و به من ربطی ندارد که دخترم دوست دارد دردسر شستن موهایش را تحمل کند. تا زمانی که این کار به او آسیبی وارد نمی‌کند و با موهای بلندش خوشحال است، من به این حق احترام می‌گذارم و نظری نمی‌دهم.

آیا من اجازه دارم او را غلغلک بدهم؟

فرزند من بدن حساسی دارد و غلغلکی است. وقتی بچه‌تر بود ما زیاد با او شوخی می‌کردیم و غلغلکش می‌دادیم. یادم می‌آید که بارها از ما خواسته بود که بیشتر ادامه ندهیم و شوخی بس است. یک بار باجدیت گفت: «بس کن!» اما من باز غلغلکش می‌‌دادم و می‌گفتم: «بس نمی‌کنم، بس نمی‌کنم.»

غلغلک دادن کار جالبی است اما می‌تواند برای کودک یک موقعیت آزار دهنده باشد. بعدها دوباره به این مساله فکر کردم. من چه چیزی به او یاد دادم؟ آیا منظور من این نبود که «نه» گفتن تو ارزشی ندارد و معنایش واقعا تمام کردن نیست؟ تو از ما خواستی دیگر غلغلک ندهیم اما حرف تو برای ما مهم نبود. گویا خواسته تو بی‌اعتبار و بی‌ارزش است.
 

ما وقتی این نکته را متوجه شدیم، رفتارمان را تغییر دادیم. هنوز هم گاهی وسط بازی قلقلکش می‌دهیم اما وقتی او می‌خواهد که دیگر ادامه ندهیم، به خواسته‌اش توجه می‌کنیم مگر این‌که خودش دوباره پیشنهاد شروع بازی را بدهد. بغل کردن زورکی نیست بعد از ماجرایی که گذشت من از دخترم خواستم بدون اینکه دیگران را ناراحت کند و احساسات‌شان را جریحه‌دار کند به آنها بفهماند که علاقه‌ای به بغل کردن ندارد و تاکید کردم که حتی من به عنوان مادرش هرگز او را مجبور نخواهم کرد کاری که واقعا دوست ندارد را انجام بدهد حتی اگر این یک بوسه کوچک از گونه‌اش باشد. دیگر هرگز از او نخواستم برای رعایت ادب و خوشایند دیگران پذیرای آغوش آنها باشد.

این مساله‌ای ساده بود و من نتیجه‌اش را خیلی زود در رفتار فرزندم دیدم : دفعه بعدی که دوستش می‌خواست او را بغل کند، دخترم ابتدا سعی کرد از موقعیت فرار کند اما حرف‌های ما تاثیر مثبتی داشت، چون او دوباره برگشت و به دوستش گفت: «امروز بغل نمی‌خوام.» حرف او اصلا به معنای رد کردن درخواست محبت‌آمیز دوستش نبود. من دخترم را مجبور نمی‌کنم که دیگران را به آغوش بگیرد یا ببوسد یا هر واکنش و تماس جسمی محبت‌آمیز دیگری داشته باشد مگر اینکه واقعا این کار برایش خوشایند باشد.
 
 

روانشناسی کودک :تایید کارهای کودک یا برخورد قاطع

 روانشناسی کودک :تایید کارهای کودک یا برخورد قاطع


«دست نزن عزیزم» کافیه دیگه! مگه به تو نمی‌گم این کارو نکن! در ذهن تصور کنید که یکی از آن روزهای وحشتناک است که هرگونه ترفندهای از طرف شما بی‌اثر مانده است و هر شیطنت و آتشی که کودکتان دلش می‌خواسته، سوزانده است.

یک روز وحشتناکی را تصور کنید که ترفندهایی که به طور معمول موثر از آب در می‌آمد، بی‌اثر مانده و کودک دلبندتان به اصطلاح هر آتشی دلش می‌خواسته، سوزانده است و هر چقدر شما به او گفته‌اید «بسه دیگه! مگه نمی‌گم نکن!» گوش‌هایش به صحبت‌های شما بدهکار نیست و توجهی نمی‌کند. بالاخره از کوره در می‌روید و مقداری صدایتان را بلندتر می‌کنید و کمی تندتر با او صحبت می‌کنید؛ ولی کجاست گوش شنوا؟ جالب است بدانید از نگاه کودکتان، او توانسته به وسیله شیطنت‌های خودش، توجه شما را به سمت خودش جلب کرده و مطمئنا برایش مهم نیست که این جلب توجه از سمت شما مثبت باشد یا منفی.

ممکن است برخی مواقع به خودتان ببالید که چقدر خوب است که خونسردی خودم را حفظ کردم و شاید گاهی داد و فریاد هم به ذهنتان نرسد و مواردی اینچنینی را از خودتان بروز ندهید و فقط بگویید «دست نزن عزیزم»، ولی دوباره هیچ گوش شنوایی از طرف کودکتان نیست که به این حرف‌ها توجه کند. پس در نهایت چه باید کرد؟

وقتی کودک خطایی را مرتکب شد، با چه روشی با او حرف بزنیم؟

خوب است بدانید برای این‌که کودک را به سمت رفتار درست و مناسب سوق دهیم، باید اول برخورد درست و صحیح را با کودک یاد گرفت و از راه‌های خودش وارد شد. چون ندانستن و تجربه نداشتن در این زمینه، ممکن است کار دست شما بدهد و رویه و روش رفتاری اشتباه شما باعث شود که کودکتان پرخاش کند و گاهی اوقات با حرکات عجیب و پرخاشگرانه، شما را ناراحت کند.

موقعی که می‌خواهید با کودکتان حرف بزنید، باید به چگونگی و نوع صحبتتان فکر کنید، چون کودکتان غالبا به حرکات بدن، وضعیت، اضطراب، لحن و بلندی صدایتان، نگرانی و خیلی مسائل اینچنینی دقت دارند که ممکن است شما از آنها غافل بوده و زیاد به این مسائل دقت نکنید.

موقع صحبت کردن با فرزندتان سعی کنید نقش بازی کنید، یعنی همه اکثر چیزها را بزرگ جلوه دهید و در موردشان اغراق کنید. حدالامکان سعی کنید با اعتماد به نفس با او حرف بزنید. بعضی مواقع که خواسته‌های شما با کودکتان با هم فرق دارد، خودتان را شخص سوم خطاب کنید تا بتوانید از یک جنگ تمام‌عیار جلوگیری کنید. به طور مثال بگویید «مامان می‌خواد دستاتو بشوره».

این موضوع را بدانید و جدی بگیرید که صحبت کردن با لحنی قاطع به طرز عجیب و معجزه‌آسایی اثر دارد و موثر واقع می‌شود. در بسیاری از مواقع صدای آرام، قاطع و حرکات مطمئنتان برای انتقال پیدا کردن پیام به فرزند شما کافی است، چون در این صورت به آنها این پیام را می‌دهد که در این زمینه‌ها خط قرمزهایی وجو دارند که او نمی‌تواند پایش را از آن‌ها جلوتر بگذارد. حتما در تمام مواقعی که با کودکتان در حالت صحبت هستید و یا با او بازی می‌کنید و حتی به او غذا می‌دهید، تمام خونسردی خودتان را حفظ کنید و هرگز از کوره در نروید، چون این کار باعث می‌شود که به مرور زمان بر روی رفتار و عملکرد کودک تاثیر منفی بگذارید و او را نیز ترغیب به این کار کنید.

در موقعی که کودک شما دچار خطایی شد، باید با لحنی قاطعانه با او صحبت کنید:

– سعی کنید که داد و فریاد راه نیندازید، اما در مقابل رفتار بد او با لحنی محکم حرف بزنید و خودتان را جدی‌تر نشان دهید.

– به اندازه قد کودک خم شوید تا قد بلند شما بچه را نترساند و به طور مستقیم به چشمانش نگاه کنید، چون اگر به طور مستقیم و ایستاده و از بالا با او صحبت کنید، او صحبت شما را نادیده می‌گیرد و زیاد توجهی نمی‌کند.روانشناسی کودک
 

– اگر فرزندتان خواست رویش را از شما برگرداند و به سمت دیگری برود، دستهایش را بگیرید تا به طور مستقیم به شما نگاه کند و به او بگویید «لطفا به من نگاه کن».

– به هیچ عنوان نباید در صدا، حرکات و لحن گفتار شما اثری از تهدید و خشونت باشد، زیرا این کار باعث می‌شود که آنها نیز رفتاری ناخوشایند و غیر قابل تصور از خود بروز دهند که مطمئنا باعث ناراحتی خود شما نیز می‌شود. اگر احساس کردید که عصبانی هستید و یا نمی‌توانید جلوی خشونت خود را بگیرید، سعی کنید از آنها برای دقیقه‌ای دور شوید و بعد از این‌که بر اعصاب خود مسلط شدید، دوباره به سمتشان بروید.
 
 

مشاوره کودکان تلفنی :کودک و نظم و ترتیب

 کودک و نظم و ترتیب: شما نیز ممکن است مانند بسیاری از والدین فکر کنید باید اسم کودک شما را طوفان تورنادو می‌گذاشتند. گاهی به نظر جالب می‌رسد که چطور این موجودات کوچک می‌توانند در چنین زمان کوتاهی تمام چیزهای یک اتاق را به هم بریزند. کودکان دوست دارند چیزها را به هم بریزند و کودکان خردسال‌تر اصلا فکر نمی‌کنند چیزها را به هم ریخته‌اند: آنها هر چقدر چیزهای بیشتری برای بازی کردن دورو برشان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و بیشتر لذت می‌برند.


بعد از مدتی خانه شما شبیه حراجی‌های لباس یا اسباب‌بازی می‌شود و شما همیشه در حال غر زدن سر کودک هستید که چیزهایی را که ریخته است، جمع و جور کند و یا این که خودتان آنها را جمع می‌کنید. در این صورت، شما باز هم یک مسئولیت دیگر را که نباید برعهده می‌گرفتید، برعهده گرفته‌اید و از همه بدتر این که، کودک می‌فهمد کسی هست که پشت سرش چیزهایی را که ریخته است، جمع کند.

هر کس می‌تواند و باید مسئول تمیز کردن ریخت و پاش‌های خودش باشد. به کودک خود اهمیت مراقبت از وسایل و گذاشتن آنها در محل مخصوصشان را یاد دهید. او با پیدا کردن سریع وسایلش و غروری که این مرتب بودن به او می‌دهد، در واقع خودش جایزه‌اش را گرفته است.

گاهی صرفا لازم است که شما به اصطلاح چوب به زمین بکوبید: «این خانه باید این‌طور باشد که همه ما خودمون وسایلمون را جمع کنیم!» به‌طور ایده‌آل این قانون بازد از ابتدا، جزء طبیعی زندگی باشد. اگر چنین نیست، می‌توانید با بکارگیری یک یا چند مورد از راه حل‌های زیر، موقعیت را اصلاح کنید.

از پیش برنامه‌ریزی کنید

مرتب بودن، باعث صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از درگیری می‌شود و به شما اجازه می‌دهد که محیط اطرافتان را کنترل کنید. بنابراین با صرف کمی وقت طوری محیط اطراف کودک را تغییر دهید که نظیف بودن برایش آسان‌تر شود.مشاوره کودکان تهران

برای نگهداری لوازم کودک مکان‌هایی را تعیین کنید. به او بگویید همان‌طور که او خانه‌ای برای زندگی کردن دارد، همه اشیاء و لوازمش هم به خانه احتیاج دارند. محل‌های جداگانه‌ای را برای اسباب بازی‌ها، لوازم ورزشی و لوازم هنری و…. کودک تعیین کنید. جعبه‌های کفش می‌توانند برای نگهداری اشیاء کوچک‌تر به کار روند و می‌توان از جعبه جواهرات برای نگهداری اشیاء با ارزش استفاده کرد. برای اشیاء بزرگ‌تر، تاقچه، کابینت یا کمد مناسب‌تر از جعبه‌های اسباب‌بازی بزرگ هستند که در آنها اسباب بازی‌ها به هم ریخته می‌شوند و می‌شکنند. سطل‌های پلاستیکی آویزان شونده، محل مناسبی برای اسباب بازی‌های با قطعات فراوان هستند. به هر شکل که در مورد این مسائل تصمیم می‌گیرید، هدف شما باید این باشد که هر چیز جای معینی داشته باشد.

محل اشیاء را طوری قرار دهید که در دسترس کودک باشد. اتاق را از چشم کودک نگاه کنید و مطمئن شوید که تاقچه‌ها، کابینت‌ها، جارختی‌ها و طبقه‌های کمد طوری قرار گرفته است که کودک می‌تواند به آسانی به آنها دسترسی پیدا کند.

به محل‌ها برچسب بزنید. محل هر چیز را با برچسب (اتیکت)، حرف چسبان و یا حتی عکس مشخص کنی. به این ترتیب، کودک یکی از فایده‌های حروف الفبا را نیز یاد خواهد گرفت!

به کودک آموزش دهید و او را زیر نظر بگیرید

برای کودکانتان الگوی عملی باشید. بدین معنا که شما خودتان باید مرتب و منظم باشید و بر کار آنها نیز نظارت کنید. کودکانی که هرگز در عمرشان مرتب نبوده‌اند نمی‌توانند در یک چشم به هم زدن همه جا را مرتب کنند. همچنین آنها می‌دانند که چه باید بکنند. تمام کودکان ـ بزرگ و یا کوچک ـ باید بدانند که انتظارات شما دقیقا چه هستند. آیا اتاق فقط باید جلوی چشم شما تمیز باشد و یا این که حتی پشت درهای بسته هم باید اتاق تمیزی داشته باشند؟ به خاطر بسپارید که کودک به تدریج یاد می‌گیرد که شما چه می‌خواهید و بنابراین شما باید در انتظاراتتان واقع‌بین باشید.
 

آماده باشید که گاهی به کودک کمک کنید. حتی مرتب‌ترین کودکان نیز برای جمع کردن اسباب بازی‌هایی که دارای قطعات متعدد هستند، نیاز به کمک دارند تا قطعات گم نشوند. روش زیر را که ما از مادر یک کودک دو ساله یاد گرفته‌ایم، امتحان کنید: از کودک خواسته شد که به بهترین وجه اسباب بازی‌هایش را جمع کند و سپس مادرش برگشت تا با هم قطعات اسباب‌بازی را سوار کنند. به تدریج که کودک مهارت پیدا کرد، توانست قطعات بیشتری از اسباب‌بازی را سوار کند و نهایتا توانست خودش این کار را با احساس غرور خاصی به تنهایی انجام دهد.

در کودک عادت ایجاد کنید. کودک خود را تشویق کنید که وسایلش را بلافاصله بعد از بازی، جمع کند. در مورد کودکان نوپا چنین کنید: یکی شما بردارید، یکی کودک بردارد و بخوانید: «ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم، ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم….» هنگامی که جمع کردن و برداشتن از روی زمین را یاد گرفت، هدف بعدی این است که به او یاد دهید آنها را کجا بگذارد. اگر این آموزش را از ابتدای زندگی کودک آغاز کنید، او به این نتیجه خواهد رسید که این کار جزء طبیعی بازی کردن یا کار کردن است.
 
 

مشاور کودک:تجربه کودک را عوض کنید

 مهم نیست که چرا کودک انتظار دارد شما بلافاصله درخواست او را برآورده کنید. قدم اول شما این است که تجربه‌ای را که مبنای چنین انتظاراتی شده است، تغییر دهید.


گروهی عمل کنید. هر کسی که با کودک سروکار دارد، باید به عنوان بخشی از حل مشکل عمل کند. این افراد شامل پرستار کودک و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها نیز می‌شود. هیچ چیز مانند این عبارت آشنا از پدربزرگ که می‌گوید «آب‌نبات رو بده بهش بابا!» بدخلقی کودک را ابقاء نمی‌کند. همه باید با نقشه شما همکاری کنند تا در نهایت، وضعیت موجود تغییر کند. اگر تمام افراد نمی‌توانند همکاری کنند و یا همکاری نمی‌کنند، ارتباط کودک با فرد مزبور باید برای مدتی محدود شود. بدین ترتیب کودک می‌فهمد که والدین، از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها متفاوتند.

تجربه متفاوت کودک با مشاور کودک
خودتان نزد کودک باشید. کودکان می‌توانند به آسانی به هدیه‌های والدین، هنگامی که از آنها به عنوان جایگزین‌هایی برای حضور فیزیکی (منظور این است که خود پدر یا مادر، نزد کودک حضور داشته باشند)، یا توجه و یا جبران حرف‌های تند قبل و یا راهی برای او وقت بگذارید. همیشه، زمان‌هایی، به‌طور غیر مشروط، به او محبت و توجه کنید ـ زمانی که او آن را تقاضا نمی‌کند و یا از شما چیزی نمی‌خواهد. سپس به آن لحظه‌های ویژه را نیز اضافه کنید.

لحظه‌های ویژه می‌تواند خواندن یک قصه قشنگ در هنگام بازی کردن دو نفری و یا این که گفتگو در مورد وقایع روز بعد باشد. بگذارید بداند که اطرافیانش او را دوست دارند و برای دیگران ارزش دارد.

برای تغییر رفتار کودک برنامه‌ریزی کنید
اگر می‌خواهید کودک رفتارش را تغییر دهد، باید ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید.

از پیش فکر کنید. هنگامی که جنجال شروع شد هر کجا که هستید برای پاسخگویی به خواستن‌های کودک آماده باشید. در درجله اول، از مکان‌های عمومی که در آنها چنان مضطرب می‌شوید که نمی‌توانید با وجود نق‌نق کودک در مقابل خواسته‌های کودک مقاومت کنید، بپرهیزید. کودک باید بداند که شما جدی هستید. بنابراین، طرح جدید خود را در منزل شروع کنید. سپس قبل از رفتن به مغازه خواروبار فروشی به کودک بگویید که در آنجا تنها اشیاء موجود در فهرست را خریداری خواهید کرد. از او بخواهید که یک یا دو خوراکی دلخواهش را پیشنهاد کند و آنها را به لیست اضافه کنید. سپس در راه خواربار فروشی مشارکت او را تحسین کنید.

به گفته خود عمل کنید. قبل از رفتن به مغازه، قانون را تکرار کنید: بجز موارد موجود در فهرست، خرید دیگری انجام نخواهد شد. اگر کودک تقاضای خوراکی دیگری می‌کند، چند ثانیه مکث کنید تا تقاضا را بررسی کنید و سپس دلیلی ارائه دهید، مثلا: «نه، برای تو خوب نیست.» حرف خود را عوض نکنید. ممکن است روش برخورد با جُرج چهار ساله که دائما تقاضای چیزهای مختلفی می‌کرد، برای شما هم مفید واقع شود.

مادر جرج به او گفت که تنها می‌تواند در فروشگاه یک چیز را برای خودش انتخاب کند، و با هم تصمیم گرفتند که آن یک چیز کتاب باشد. برای به دست آوردن کتاب، جرج می‌بایست هیچ چیز دیگری را درخواست نکند و آرام روی نیمکت مغازه بنشیند. این روش موثر واقع شد.

همیشه تصمیم خود را به‌طور واضح به کودک بگویید که چه چیزهایی را می‌توانید بخرید و چه چیزهایی را نمی‌توانید بخرید. فرض کنید که کودک شما در ساعت هفت و سی دقیقه بعد از ظهر یک شیرینی می‌خواهد. به چشم‌های او نگاه کنید و با لحنی ثابت و دوستانه توضیح دهید که این درخواست منطقی نیست چون الآن شام حاضر می‌شود «ولی می‌تونی بعد از شام یکی بخوری».

تسلیم نشوید. هنگامی که تصمیم خود را گرفتید و به کودک گفتید، به آن پایبند باشید! حتی در صورتی که کودک داد و فریاد می‌کند و یا به این سو و آن سو لگد می‌زند، تسلیم نشوید. مقاومت خود را محک بزنید. به عنوان مثال بیایید در نظر بگیریم که شما در قسمت خروجی سوپرمارکت هستید و کودکتان تاکنون پنجاه چیز مختلف، از شیرینی تا شکلات و آدامس را در خواست کرده است. در حالی که شما در حال پرداخت بهای خرید خود هستید، کودک شروع به جیغ زدن می‌کند که برایم شکلات بخر. صبر کنید و دست و پای خود را گم نکنید. این یک تجربه مهم یادگیری برای هر دو شماست.

از تحسین استفاده کنید. به تدریج با رد فزاینده درخواست‌های کودک و کسب صبر بیشتر در مقاومت در برابر انجام خواسته‌هایش، سعی کنید او را سخاوتمندانه برای تلاش‌هایش در زمینه همکاری تحسین کنید ـ به ویژه برای قبول کردن «نه». گاهی بدون این که کودک درخواستی کرده باشد، چیزی را که کودک معمولا درخواست می‌کند، به او بدهید. با این حال، به این کار عادت نکنید زیرا بدین ترتیب، کودک انتظار آن را پیدا خواهد کرد و شما سر جای اولتان برخواهید گشت.

پیشرفت کودک را یادداشت کنید. بسیاری از والدین، استفاده از جدول را برای ثبت پیشرفت‌های کودک بسیار مفید می‌یابند. رفتار مطلوب را معین کنید و سپس آن را بشمارید. کودک با پذیرفتن جواب نه و یا با اطاعت از فرامین شما نمره‌ای خواهد گرفت. نمره‌ها را با یکدیگر جمع کنید و در بیرون رفتن بعدی برای کودک جایزه‌ای به انتخاب خودش بخرید.

یاد بگیرید که شکست نخورید
برخورد کردن با توفان بداخلاقی و رفتار ضداجتماعی کودک در اماکن عمومی، به تصمیم قطعی شما نیاز دارد. در چنین شرایط ناخوشایندی، هیچ راه حلی بهتر از قاطعیت و پایداری والدین نیست. فرض کنید که در حال صرف شام لذیذی در یک رستوران دوست داشتنی هستید. لِسلی می‌خواهد قبل از خوردن حتی یک قاشق از غذایش، تکه سوم کیکش را بخورد. شما می‌گویید: «نمی‌شود!» و او شروع به نق زدن می‌کند.

یکبار به او تذکر بدهید و در صورت لزوم او را از میز شام دور کنید؛ مثلا او را به داخل ماشین و یا اتاق خلوتی ببرید و تا هنگامی که دست از بدخُلقی‌اش برنداشته و قول همکاری نداده است، او را به سر میز شام برنگردانید. اگر همچنان به رفتار ناپسندش ادامه داد، مجبور خواهید شد او را به منزل برگردانید. این کار را انجام دهید؛ حتی اگر این تصمیم باعث شود که تفریح سایر بچه‌ها متوقف شود. در چنین حالتی به بچه‌ها قول یک برنامه دیگر را بدهید.
 

چمند روز بعد دوباره بچه‌ها را بیرون ببرید و این بار لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را نیز مجددا با خودتان ببرید و به او این فرصت را بدهید که نشان دهد می‌تواند همکاری کند.

کودک دائما چیزها را فراموش یا گم می‌کند
این پیشامد که ناهار خوردن را فراموش کنیم و یا چترمان را گم کنیم، امری طبیعی است که بعضی از ما به ان عادت نیز کرده‌ایم. کودکان به ویژه مستعد فراموشی یا گم کردن هستند که گرچه یک رخداد طبیعی است، اما در عین حال، کلافه کننده، وقت‌گیر و گران نیز هست. صدای کودکانه‌ای پای تلفن می‌گوید: «مامان، من کفش‌های ورزشی‌ام رو فراموش کرده‌ام، می‌تونی اونارو به مدرسه بیاری؟» یا این که: «کتاب ریاضی من کجاست؟ یادمه که اونو به خونه آوردم.»
 
 

مشاوره کودک آنلاین:پرورش مهارت‌های کودک

 تمرین کردن باعث پرورش مهارت‌های کودک می‌شود ولی با این حال اغلب به درگیری جدی والدین و فرزندان می‌انجامد. مادری می‌گفت: «الیزابت اصرار داشت که گیتار یاد بگیرد، ما برای او گیتار خریدیم و برای آموزش او نیز معلم خوبی پیدا کردیم. اما او به زودی علاقه‌اش را به گیتار از دست داد و در نتیجه، ما برای واداشتنِ او به تمرین، هر روز درگیری داریم. به نظر شما باید در این کار پافشاری کنیم یا تسلیم شویم؟»


وضعیت دشواری است؛ چون به پرسش‌های بسیاری باید پاسخ داده شود تا بتوانید تصمیم درستی بگیرید که چه راه‌حلی مناسب است. کودک در چه سنی باید درس گیتار را شروع کند و چطور می‌توان معلم یا کلاس مناسبی برای او انتخاب کرد؟ چطور می‌توانید اطمینان حاصل کنید که کودک برای انجام تعهدات خود آمادگی دارد؟ آیا کودک ناامید یا نافرمان است، یا این که بیش از حد برای او برنامه در نظر گرفته شده است؟ چطور می‌توانید کودک را تشویق کنید که از تمرینات خود لذت ببرد و مسئولیت تلاش لازم را بپذیرد؟

در این مورد، هدف کوتاه مدت شما این است که کودک را وادارید که به تمرین کردن بپردازد. در حالی که هدف دراز مدت شما این است که به او کمک کنید که مهارت‌های لذت‌بخش جدیدی را که بعدها در زندگی به کارش می‌آید کسب کند. برای دستیابی به این هدف‌ها یک یا هر دو راه حل‌ها را امتحان کنید.مشاوره کودک تلفنی

علایق و توانایی‌های کودک را با هم منطبق کنید

برای این که از این تلاش بیشترین بهره را ببرید، با فعالیتی آغاز کنید که متناسب با سن، میزان رشد و علاقه کودک است.

برای او انتخاب‌های مناسبی فراهم کنید و به او اجازه دهید که خودش انتخاب کند. قبل از این که تصمیمی بگیرید، مطالعه و بررسی کنید. به کلاس موسیقی بروید که سازهای زیادی را به افراد معرفی می‌کند. از یک کلاس ژیمناستیک دیدن کنید. به کنسرت موسیقی محلی کودکان و یا تاتر محلی کودکان بروید. نوارها یا کتاب‌هایی را از کتابخانه بگیرید که مهارت‌های جدیدی را به کودک معرفی می‌کند. در مورد حالات ممکن، انتخاب‌ها، کلاس‌ها و مربی‌ها با معلم‌ها و والدین دیگر گفتگو کنید. تا هنگامی که کودک موقعیت‌های مختلف را ندیده است و هنوز برای فعالیتی که واقعا او را به هیجان آورده، آماده نیست، تصمیم قطعی نگیرید.

در مورد آن فکر کنید. اطمینان حاصل کنید که در مورد همه جنبه‌های مسأله مثلا زمان، هزینه و انرژی فکر کرده‌اید و در مورد آن واقع‌بین هستید. برای مثال، کودکی که تصمیم دارد یک اسکیت باز نمایشی شود، باید چندین بار در هفته و احتمالا صبح خیلی زود به پیست برده شود. کودکی که می‌خواهد شنا یاد بگیرد، علاوه بر استخر، به سرویس رفت و آمد و وسایل شنا نیاز دارد. یاد گرفتن ویلن نیازمند یک دوره آموزشی طولانی است. تمرین پیانو بعد از مدرسه، نیازمند یک پیانو و منظور کردن زمان مناسبی است که طی آن، اتفاقات دیگر خانه مزاحم تمرین کودک نشود. به عبارت دیگر، کودک برای موفق شدن نیازمند کمک و پشتیبانی شماست. هم شما و هم کودک باید آن را جدی بگیرید.

قبل از این که قول بدهید، پرس و جو کنید. اگر کودک شما نسبت به یک فعالیت که نیازمند فراگیری است، علاقه نشان می‌دهد، ابتدا با یک متخصص مشورت کنید تا بفهمید که آیا زمان برای شروع آن مناسب است یا نه. کودک باید آمادگی جسمی و روحی یک فعالیت را داشته باشد. سن نمی‌تواند معیار سنجش باشد زیرا هر کودکی در سن خاصی، از نظر فکری بالغ می‌شود.

سعی کنید سنجیده پول خرج کنید. بلافاصله تصمیم نگیرید که پول زیادی را صرف خرید یک وسیله کنید؛ تنها به این دلیل که کودک شما مشتاق است کاری را شروع کند. می‌توانید، در آغاز، پیانو یا ویلن را کرایه کنید یا از سازهای مشقی و یا دست دوم استفاده کنید، و یا ساز یکی از دوستان و آشنایان را امانت بگیرید، تا مطمئن شوید که کودکتان واقعا استعداد و علاقه لازم برای این کار را، دارد. به این ترتیب، می‌توانید در صورتی که کودک علاقه خود را از دست داد، بدون ناراحتی، از ضرر و زیان احتمالی جلوگیری کنید.
 

کودک را مجبور نکنید که به کار ادامه دهد. حتی کودکی که کاملا مصمم است پیانو نواز شود، ممکن است بعد از چند سال آموزش، واقعا به این نتیجه برسد که بهتر است فوتبالیست شود. یا نقاش جوانی که شما همه امکانات را برایش فراهم کرده‌اید، ناگهان تصمیم می‌گیرد رهبر ارکستر شود. او را تشویق کنید که به فراگیری مهارت اولیه ادامه دهد،.لی بیش از حد پافشاری نکنید. این مسأله ارزش یک جنگ دائمی را ندارد. به این حال، اگر کودک شما توانا و مشتاق است، با او قراردادی بنویسید که تمرین را به‌طور سبک‌تری انجام دهد. به یاد داشته باشید که هر چیزی که او یاد بگیرد، برای تمام عمر برایش مفید خواهد بود. ممکن است او نتواند یک نوازنده معروف شود، ولی حداقل می‌تواند یکبار در هفته از کلاس موسیقی‌اش لذت ببرد. مهمترین چیز این است که او نسبت به خودش، احساس خوبی داشته باشد.
 
صفحه قبل 1 صفحه بعد