x تبلیغات
مشاوره ازدواج

کودک بی نظم، والد درمانده. پشت نقاب بی نظمی کودک تان چه می گذرد؟

 بسیاری از والدین در حالی به ملاقات مشاور م ایند که کاسه ی صبرشان از بی نظمی های کودک لبریز شده و کنترل امور از دست شان خارج شده است.

 
والدین بل از اقدام برای مشاوره، همه ی راه حل های ممکن را امتحان می کنند.
 
این راهکارها دامنه ی وسیعی از رفتارهای محبت آمیز تا تهدید و تنبیه و توبیخ های متعدد را در بر می گیرد.
 
اما پس از مدتی، تلاش های بی نتیجه آن ها را به اتاق مشاوره می کشاند. جایی که شاید لازم بود تا قبل از تصمیم به فرزندآوری، در آن حضور یابند و مهارت های لازم را آموزش ببیند.
 
اگر شما هم جزء این دسته از والدین هستید، ادامه ی مطلب به شما کمک خواهد کرد تا دلایل بی نظمی کودک تان را بیشتر درک کنید و بتوانید او را به سمت خودتنظیمی و نظم در امور سوق دهید.
 
فرزندان کدام دسته از والدین بی نظم ترند؟
بررسی های بالینی انجام شده در خصوص نظم نشان می دهد که والدینی که حساسیت بیشتری در خصوص نظم و انضباط دارند، فرزندان بی نظم تری نیز دارند.
 
دلیل این مساله می تواند این باشد که تاکید افراطی بر نظم، غالبا با امر و نهی، بکن و نکن و حساسیت هایی همراه است که فرزندتان را خسته می کند.
 
در طی زمان فرزندتان به دقت مشاهده می نکند که می توادن از طریق بی نظمی، توجه تان را جلب کند، شما را عصبانی کند و کنترل شرایط را به دست بگیرد.
 
در حقیقت شمار زیادی از فرزندان با بی نظمی در حال انتقام گرفتن از والدین امر کننده ی خود هستند و در پس نقاب بی نظمی این پیام مهم را منتقل می کنند که “نمی توانی کنترلم کنی”.
 
این حالت می تواند تبدیل به دور باطلی شود که شما به عنوان والدین، غالبا در آن بازنده خواهید بود.
 
برای خروج از این چرخه ی معیوب، نیازمند آن خواهید بود تا راهکارهای زیر را به دقت اجرای کنید.
 
 
راهکار برای حل مشکل کودک بی نظم
۱) امر و نهی های تان در مورد نظم را کم کنید.
 
۲) اجازه ندهید بی نظمی فرزندتان شما را عصبانی کند و این احساس را منتقل کند که شما از کنترل خودتان خارج شده اید.
 
۳) هرگز به جای کودک اقدام به منظم کردن اتاقش و رفع بی نظمی هایی که او مسببش بوده نکنید.
 
ممکن است پس از چند ساعت از وضعیت آشفته ی خانه به ستوه آیید و تصمیم بگیرید تا آن را مرتب کنید اما این رفتار می تواند تداوم بی نطمی را حتمی کند.
 
لازم است آرامش باشید، اجازه دهید تا فرزندتان ماندن در محیط به هم ریخته و تبعاتی مانند ناراحت شدن را تجربه کند و سپس برای مرتب کردن محیط اقدام کند.
 
۴) صبور باشید و آرام بمانید. اهمیت این مساله تا حدی است که لازم است به عنوان چهارمین نکته ی اساسی، مورد تاکید بیشتر قرار گیرد.
 
 

نظم شخصی واقعا چقدر اهمیت دارد؟ + ۷ ترفند کاربردی

 نظم شخصی واقعا چقدر اهمیت دارد؟ + ۷ ترفند کاربردی

 
نظم، اولین و مهم ترین قانون موفقیت می باشد همه ما نظام عمومی را قبول داریم اما زمانی که در مورد نظم شخصی صحبت می کنیم دچار شک و تردید می شویم.
 
داشتن نظم شخصی باعث می شود تا بهره برداری فرد از امور مختلف تا حد زیادی افزایش یابد و هم چنین نظم باعث تسلط و کنترل بیشتر فرد بر روی کارها می شود، نظم قابل آموختن می باشد و با تمرین کردن فرد می تواند آن را تقویت کند.
 
مهم ترین اصلی که باید فرد در مورد تقویت نظم آن را فرا بگیرد کسب عادت های جدید مثل برنامه ریزی کردن و انجام به موقع کارها می باشد.
 
برای این که فرد این عادت های جدید را یاد بگیرید و نظم در زندگی اش برقرار شود نیاز به زمان دارد، اما بعد از آن که به آن عادت می کند زندگی برای فرد بسیار لذت بخش تر می شود و تاثیرات خود را بر جنبه های مختلف زندگی می گذارد، در ادامه این مقاله به بررسی کامل نظم شخصی در زندگی می پردازیم.
 
تعریف نظم و انضباط شخصی
انضباط به معنی داشتن برنامه ای ثابت و پیوسته برای پاسخ دادن به مسئولیت ها می باشد این برنامه ها فقط ذهنی نمی باشد و باید تا مرحله عمل انجام شود، افرادی که منظم هستند عادت های خاصی دارند که باعث می شود زندگی شان بر اساس برنامه ریزی هایشان پیش ببرند.
 
نظم آموختنی است و به خاطر برخی تمرینات انجام می شود، مهم ترین نکته ای که در نظم شخصی باید به آن توجه شود کار در زمان مشخص و معینی می باشد و فرد باید برای انجام آن اولویت درستی در ذهنش داشته باشد.
 
در صورتی که به زندگی افراد موفق نگاه کنید متوجه خواهید شد که آن ها برای هر ساعت از زندگی برنامه دقیقی دارند و با استفاده از انعطاف پذیری کارهای روزانه شان را مدیریت می کنند.
 
 
فواید نظم شخصی در زندگی
نظم باید از کودکی در ذهن فرد نهادینه شود به همین دلیل آموزش دادن نظم به کودکان از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد داشتن نظم شخصیتی در زندگی با فواید بسیاری همراه می باشد که در زیر برخی از آن ها بیان شده است:
 
استفاده مفید از زمان و فرصت های زندگی
کنترل بهتر زندگی
برنامه ریزی بهتر برای رسیدن به اهداف
افزایش اعتماد به نفس، عزت نفس و استقلال در زندگی
روابط بهتر با دیگران
کاهش اضطراب
تسلط بر کارها و امور مختلف
توجه داشته باشید که نظم شخصی تاثیرات خود را بر جنبه های مختلف زندگی انسان می گذارد و بر روی افکار و حتی رفتار با دیگران موثر می باشد، نوع نگاه دیگران در برخورد با چنین فردی متفاوت می باشد و دیگران با اعتماد بیشتری به این افراد توجه می کنند.
 
راه های افزایش نظم شخصی در زندگی
نظم شخصی به وسیله تمرین کردن و یاد گرفتن عادت های جدید تقویت می شود و امروزه به اثبات رسیده است که موفقیت در زندگی بدون نظم داشتن امکان پذیر نمی باشد برای افزایش نظم راه های زیادی وجود دارد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم.
 
 

چرا همسرم مرا دوست ندارد

 چرا همسرم مرا دوست ندارد و چه عواملی باعث این اتفاق می شود؟

 
فراز و نشیب در زندگی همه انسان ها وجود دارد و یک امر عادی است. تلاطم در زندگی نشان می‌دهد که شما برای زندگی خود تلاش می کنید اما گاهی مشکلاتی در زندگی به وجود می‌آید که راه حلی برای آن نیست و فرد به این نتیجه می رسد که دیگر همسرش را دوست ندارد.
 
در یک رابطه دو طرفه نباید نسبت به این دسته از موضوعات بی تفاوت باشیم و باید برای حل مشکل تلاش کنیم؟
 
 چرا همسرم مرا دوست ندارد؟
این سخن به ندرت از زبان زوجین شنیده می شود زمانی که آن ها مطمئن می شوند دیگر به طرف مقابل احساسی ندارند آن را در رفتار خود نشان می دهند، به همین دلیل است که زوجین برای پر کردن جای عشق به کارهای دیگری روی می آورند مثلا به مهمانی می روند، سیگار می کشند یا تن به روابط دیگر می دهند.
 
دوست داشتن چیزی نیست که یک شبه به وجود بیاید و یک شبه از بین برود، به همین دلیل شما به زمان و راهکارهایی برای رفع مشکلات نیاز دارید.
 
کار بیش از حد
یکی از عواملی که علاقه زوجین را نسبت به یکدیگر کم می کند کار زیاد است. از این رو از زوجین چه مرد و چه زن خواسته می شود که برای این که عشق بین خود را تداوم بخشند، زمان بیشتری را در کنار خانواده خود بگذرانند.
 
عدم گفتگوی حضوری
برخی از زوجین زمان بسیار کمی را برای گفت و گو با همسرشان در نظر می‌گیرند و بیشتر اوقات با موبایل در حال چت کردن و یا مکالمه های تلفنی هستند و تمایلی به صحبت با همسر خود ندارند، همین موضوع باعث می شود که طرف مقابل فکر کند دیگر برای همسرش اهمیتی ندارد و زوجین به مرور زمان نسبت به یکدیگر سرد می شوند.
 
عدم پیش قدم شدن
برخی از زوجین با وجود اینکه می بینند از یکدیگر دور شده اند تلاشی برای نزدیک شدن به یکدیگر نمی کنند. ممکن است استدلال آن ها این باشد که چرا من پیش قدم بشوم مگر من کار اشتباهی انجام دادم؟
 
اگر هر کدام از زوجین از انجام این کار شانه خالی می‌کنند، اوضاع به مراتب بدتر می شود.
 
عدم توجه به اوقات فراغت
یکی از علت های اساسی کم شدن عشق بین زوجین عدم توجه به اوقات فراغت است، شاید برایتان سوال باشد که این موضوع چه ربطی به دوست داشتن دارد، اما یکی از موارد مهم که در ایران کمتر به آن توجه می‌شود گذراندن وقت درکنار یکدیگر و تفریح است.
 
در واقع زندگی شهر نشینی و فعالیت های اقتصادی، مردم را از تفریح دور کرده است.
 
رابطه جنسی نامنظم
رابطه جنسی یکی از الزامات در هر زندگی است اما برخی از زوجین به دلیل مشغله های زیاد رابطه جنسی منظمی ندارند و شاید ماه ها از آخرین رابطه ی آن ها گذشته باشد، همین موضوع باعث می‌شود که بین آن ها فاصله بیفتد.
 
 
ضمیر ناخودآگاه در ازدواج
ضمیر ناخودآگاه در ازدواج | سندروم بازگشت به خانه
 راهکارهای مناسب برای حل مشکل
تعیین قرار ملاقات
قرار گذاشتن فقط در دوران نامزدی و آشنایی نیست اگر می خواهید رابطه خود را به حالت اول برگردانید و همسرتان دوباره شما را دوست داشته باشد باید زمانی را برای باهم بودن انتخاب کنید. همین که بتوانید غذایی در رستوران با هم بخورید یا با هم به تماشای فیلم بپردازید نشان می دهد که برای او ارزش قائل هستید.
 
تعیین زمان برای گفت و گو
 حتی اگر کار از کار گذشته و همسرتان دیگر به شما علاقه ای ندارد می‌توانید با صحبت کردن رابطه را ترمیم کنید. زمان مشخصی را تعیین کنید و بدون هیچ وسیله ارتباطی مثل تلویزیون، موبایل با همسر خود صحبت کنید شاید برای شروع سخت باشد اما به تدریج شرایط این کار را مهیا می کنید.
 
 

مشاوره کودکان تلفنی :کودک و نظم و ترتیب

 کودک و نظم و ترتیب: شما نیز ممکن است مانند بسیاری از والدین فکر کنید باید اسم کودک شما را طوفان تورنادو می‌گذاشتند. گاهی به نظر جالب می‌رسد که چطور این موجودات کوچک می‌توانند در چنین زمان کوتاهی تمام چیزهای یک اتاق را به هم بریزند. کودکان دوست دارند چیزها را به هم بریزند و کودکان خردسال‌تر اصلا فکر نمی‌کنند چیزها را به هم ریخته‌اند: آنها هر چقدر چیزهای بیشتری برای بازی کردن دورو برشان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و بیشتر لذت می‌برند.


بعد از مدتی خانه شما شبیه حراجی‌های لباس یا اسباب‌بازی می‌شود و شما همیشه در حال غر زدن سر کودک هستید که چیزهایی را که ریخته است، جمع و جور کند و یا این که خودتان آنها را جمع می‌کنید. در این صورت، شما باز هم یک مسئولیت دیگر را که نباید برعهده می‌گرفتید، برعهده گرفته‌اید و از همه بدتر این که، کودک می‌فهمد کسی هست که پشت سرش چیزهایی را که ریخته است، جمع کند.

هر کس می‌تواند و باید مسئول تمیز کردن ریخت و پاش‌های خودش باشد. به کودک خود اهمیت مراقبت از وسایل و گذاشتن آنها در محل مخصوصشان را یاد دهید. او با پیدا کردن سریع وسایلش و غروری که این مرتب بودن به او می‌دهد، در واقع خودش جایزه‌اش را گرفته است.

گاهی صرفا لازم است که شما به اصطلاح چوب به زمین بکوبید: «این خانه باید این‌طور باشد که همه ما خودمون وسایلمون را جمع کنیم!» به‌طور ایده‌آل این قانون بازد از ابتدا، جزء طبیعی زندگی باشد. اگر چنین نیست، می‌توانید با بکارگیری یک یا چند مورد از راه حل‌های زیر، موقعیت را اصلاح کنید.

از پیش برنامه‌ریزی کنید

مرتب بودن، باعث صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از درگیری می‌شود و به شما اجازه می‌دهد که محیط اطرافتان را کنترل کنید. بنابراین با صرف کمی وقت طوری محیط اطراف کودک را تغییر دهید که نظیف بودن برایش آسان‌تر شود.مشاوره کودکان تهران

برای نگهداری لوازم کودک مکان‌هایی را تعیین کنید. به او بگویید همان‌طور که او خانه‌ای برای زندگی کردن دارد، همه اشیاء و لوازمش هم به خانه احتیاج دارند. محل‌های جداگانه‌ای را برای اسباب بازی‌ها، لوازم ورزشی و لوازم هنری و…. کودک تعیین کنید. جعبه‌های کفش می‌توانند برای نگهداری اشیاء کوچک‌تر به کار روند و می‌توان از جعبه جواهرات برای نگهداری اشیاء با ارزش استفاده کرد. برای اشیاء بزرگ‌تر، تاقچه، کابینت یا کمد مناسب‌تر از جعبه‌های اسباب‌بازی بزرگ هستند که در آنها اسباب بازی‌ها به هم ریخته می‌شوند و می‌شکنند. سطل‌های پلاستیکی آویزان شونده، محل مناسبی برای اسباب بازی‌های با قطعات فراوان هستند. به هر شکل که در مورد این مسائل تصمیم می‌گیرید، هدف شما باید این باشد که هر چیز جای معینی داشته باشد.

محل اشیاء را طوری قرار دهید که در دسترس کودک باشد. اتاق را از چشم کودک نگاه کنید و مطمئن شوید که تاقچه‌ها، کابینت‌ها، جارختی‌ها و طبقه‌های کمد طوری قرار گرفته است که کودک می‌تواند به آسانی به آنها دسترسی پیدا کند.

به محل‌ها برچسب بزنید. محل هر چیز را با برچسب (اتیکت)، حرف چسبان و یا حتی عکس مشخص کنی. به این ترتیب، کودک یکی از فایده‌های حروف الفبا را نیز یاد خواهد گرفت!

به کودک آموزش دهید و او را زیر نظر بگیرید

برای کودکانتان الگوی عملی باشید. بدین معنا که شما خودتان باید مرتب و منظم باشید و بر کار آنها نیز نظارت کنید. کودکانی که هرگز در عمرشان مرتب نبوده‌اند نمی‌توانند در یک چشم به هم زدن همه جا را مرتب کنند. همچنین آنها می‌دانند که چه باید بکنند. تمام کودکان ـ بزرگ و یا کوچک ـ باید بدانند که انتظارات شما دقیقا چه هستند. آیا اتاق فقط باید جلوی چشم شما تمیز باشد و یا این که حتی پشت درهای بسته هم باید اتاق تمیزی داشته باشند؟ به خاطر بسپارید که کودک به تدریج یاد می‌گیرد که شما چه می‌خواهید و بنابراین شما باید در انتظاراتتان واقع‌بین باشید.
 

آماده باشید که گاهی به کودک کمک کنید. حتی مرتب‌ترین کودکان نیز برای جمع کردن اسباب بازی‌هایی که دارای قطعات متعدد هستند، نیاز به کمک دارند تا قطعات گم نشوند. روش زیر را که ما از مادر یک کودک دو ساله یاد گرفته‌ایم، امتحان کنید: از کودک خواسته شد که به بهترین وجه اسباب بازی‌هایش را جمع کند و سپس مادرش برگشت تا با هم قطعات اسباب‌بازی را سوار کنند. به تدریج که کودک مهارت پیدا کرد، توانست قطعات بیشتری از اسباب‌بازی را سوار کند و نهایتا توانست خودش این کار را با احساس غرور خاصی به تنهایی انجام دهد.

در کودک عادت ایجاد کنید. کودک خود را تشویق کنید که وسایلش را بلافاصله بعد از بازی، جمع کند. در مورد کودکان نوپا چنین کنید: یکی شما بردارید، یکی کودک بردارد و بخوانید: «ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم، ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم….» هنگامی که جمع کردن و برداشتن از روی زمین را یاد گرفت، هدف بعدی این است که به او یاد دهید آنها را کجا بگذارد. اگر این آموزش را از ابتدای زندگی کودک آغاز کنید، او به این نتیجه خواهد رسید که این کار جزء طبیعی بازی کردن یا کار کردن است.
 
 

با نوجوان بی نظم و شلخته چگونه برخورد کنم؟

 آیا بقیه ی نوجوانان هم بی نظم و شلخته اند؟

باتوجه به خصوصیات دوران رشد و شرایط روانی بلوغ، باید گفت این تنها نوجوان شما نیست که بی نظم و شلخته است.

ممکن است دچار کم خوابی یا پرخوابی شوند، علی رغم گفته های شما به غذا لب نزنند  و یا بر عکس بسیار پرخوری کنند.

برخی از نوجوانان در این سن نسبت به درس سهل انگار و بی تفاوت می شوند و برخی  دیگر به شدت نسبت به آن جدی و کوشا هستند.

به عنوان متخصص کار با افراد در سنین نوجوانی لازم است خیال تان را راحت کنم که اگر رفتارهایی از قبیل پر حرفی یا کم حرفی، تنبلی، گوشه گیری، افسردگی.

بسیاری از نوجوانان در این سن، بی نظمی افراطی و یا نقطه ی مقابل آن یعنی  وسواس و حساسیت در نظم را نشان می دهند.

وقت گذرانی با سرگرمی های شخصی برای مدت طولانی و یا نداشتن تمرکز جزء ویژگی های فرزندتان است با امری کاملا طبیعی مواجه هستید.

اگر چه مخالفت و لجبازی مداوم یک فرد ۲۰ ساله با پدر و مادرش طبیعی نیست، اما از یک فرزند نوجوان انتظار می رود رفتارهای مخالفت آمیز زیادی بروز دهد.

ممکن است حتی برای شما عجیب به نظر برسد که چطور او با همسالانش خوشحال و خوش برخورد است و فقط با شما رفتاری توام با سرکشی و مخالفت دارد!

این قبیل تناقضات علی رغم عادی بودن می تواند شما را به عنوان والدین با سردرگمی مواجه کند.

در این خصوص باید گفت مهم نیست فرزندتان کدام یک از رفتارهای بالا را بروز می دهد، آنچه مهم است “نحوه ی رفتار شما” با اوست.

چه کارهایی نکنیم؟
به عنوان والدین لازم است بدانید مهم ترین چیزی که برای حفظ آن نیاز به تلاش دارید،  “رابطه ی” شماست.

توهم کنترل کردن فرزندتان به بهای از دست دادن رابطه ی شما تمام خواهد شد و می تواند شرایط را بسیار آشفته و دشوار کند.

برای لحظه ای سکوت کرده و با خود فکر کنید “در طی روز چقدر سعی در کنترل نوجوانم دارم؟ “

بسیاری از امر و نهی ها، بکن و نکن ها، سرزنش ها و تهدیدهای ما در طی روز علت اصلی تداوم رفتارهای آزار دهنده ی نوجوان است.

بهتر است به عنوان شخص سوم، کمی دورتر ایستاده و ارتباط خود با فرزندتان را ارزیابی کنید. آیا شما مدام سعی در کنترل او دارید و او نیز دایما از پذیرش کنترل شما سرباز می زند؟

در بسیاری از موارد اتفاق دردسر آفرین همین مورد است. آیا شما بر رفتار فردی جر خودتان کنترل دارید؟ چگونه خواهید توانست فردی با تمایل شدید به استقلال آن هم در دوره ی نوجوانی که اوج تمایلات استقلال خواهانه است را تحت کنترل خود در آورید؟

پیشنهاد متخصصان روانشناسی نوجوانی آن است که کنترل گری را فراموش کنید و رویه ی ارتباطی خود را تغییر دهید. برای این کار نیاز دارید از خود بپرسید ” در طی روز چه میزان از ۷ عادت مخرب رابطه استفاده می کنم؟ “.

برای کنار گذاشتن این عادات، لازم است در ابتدا آن ها را بشناسید.

تخریب گران هفت ریشتری
براساس تئوری واقیت درمانی، هفت عادت زیر می تواند به راحتی آب خوردن و به شدت زلزله ای هفت ریشتری ارتباط شما را تخریب کند.

۱) انتقاد کردن

۲) غرغر کردن

۳) سرزنش کردن

۴) تنبیه کردن

۵) تهدید کردن

۶) گلایه و شکایت

۷) باج و رشوه دادن

 اما خواندن عبارات ۷ کلمه ای بالا اکتفا نمی کند و برای حل مسائل شما کافی نخواهد بود.

برای بهبود ارتباط تان لازم است لیستی از این عوامل در جایی مقابل دیدتان نصب کنید و در طی روز به بررسی این سوال بپردازید که “تخریب گران ارتباطی در رابطه ی شما چقدر فعال هستند؟”

پس از شناسایی این عوامل، می توانید گام بعدی را شروع کنید.

در این مرحله لازم است گله، شکایت، تهدید و.. را متوقف کنید و فعالیتی مناسب تر جایگزین آن کنید.

این فعالیت چه خواهد بود؟ برای آشنایی با شیوه ی صحیح رفتار، با ادامه ی متن همراه باشید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک

اگر سرزنش و تهدید نه، پس چه؟!
کلیدی ترین کلمه ای که برای تربیت نوجوانی سالم به آن احتیاج خواهید داشت ” رابطه ” است.

 اگر بتوانید رابطه ی خود با نوجوان را به درستی حفظ کنید، بیش از نیمی از مسیر را با موفقیت طی کرده اید.

ممکن است بگویید با تهیه ی چک لیست روزانه متوجه شده ام که در ارتباط با فرزندم زیادی غرغر می کنم، همواره در حال تهدید او هستم و یا بسیار سرزنش گر هستم.

می خواهم این رفتارها را تغییر دهم اما چگونه؟ اگر سرزنش و تهدید نکنم پس باید چه کاری انجام دهم؟

والدین که برای سال های طولانی بر اساس سیستم تخریبی با فرزندشان روبه رو شده اند، ممکن است برای تغییر عادات ارتباطی خود تا حد زیادی گیج شوند و احساس کنند تغییر ممکن نیست.
 

در اینجا نیاز دارید تا عادت های ۷ گانه ی تحکیم رابطه را جایگزین عادت های قبلی خود کنید.

این عوامل عبارتند از:

۱) حمایت کردن

۲) احترام گذاشتن

۳) تشویق کردن

۴) اعتماد کردن

۵) پذیرش نوجوان همان گونه که هست

۶)گوش سپردن

۷) گفت و گو درباره تفاوت ها و اختلاف ‌ها

قصه های کودکانه
برونشیت در کودکان
اختلالات یادگیری
عوارض ترس در کودکان
پریود دختران
آیا تغییر خواهم کرد؟
ممکن است با خودتان بگویید بعد از سال ها رفتار کنترل گرانه چگونه ممکن است بتوانم به شیوه ای جدید رفتار کنم؟
 
 

قصه دختر مرتب ✔️۶ داستان کودکانه در مورد بی نظمی

 قصه دختر مرتب به کودک شما یاد می دهد نظم داشته باشه و اسباب بازی و وسایل در خانه رها نکنه. یادگیری نظم با قصه دختر مرتب برای کودکان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. نظم به معنای انجام کارها به‌موقع، طبق برنامه و با ترتیب مشخص است. کودکانی که منظم هستند، در زندگی شخصی و اجتماعی خود موفق‌تر عمل می‌کنند.


اهمیت یادگیری نظم برای کودکان
یادگیری نظم با قصه دختر مرتب باعث می‌شود که کودکان احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند. آنها می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و چه زمانی باید آن را انجام دهند. این امر به آنها احساس آرامش و رضایت می‌دهد.
نظم به کودکان کمک می‌کند تا از وقت خود به‌طور موثر استفاده کنند. آنها می‌توانند به‌راحتی کارهای خود را اولویت‌بندی کنند و به آنها برسند. این امر باعث می‌شود که آنها وقت بیشتری برای فعالیت‌های مورد علاقه خود داشته باشند.
نظم به کودکان کمک می‌کند تا از استرس و اضطراب جلوگیری کنند. وقتی کودکان می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و چه زمانی باید آن را انجام دهند، احساس آرامش بیشتری می‌کنند. این امر به آنها کمک می‌کند تا در شرایط دشوار بهتر عمل کنند.
۱. قصه دختر مرتب
روزی روزگاری، دختری به نام «رها» بود که خیلی بی نظم بود. اتاقش همیشه به هم ریخته بود و وسایلش را هر جا که می افتاد، می گذاشت. لباس هایش را روی زمین می انداخت، اسباب بازی هایش را در گوشه و کنار اتاق پخش می کرد و وسایل مدرسه اش را همیشه گم می کرد.

مادر و پدر رها خیلی سعی می کردند که او را نظم بدهند، اما رها گوش نمی داد. او می گفت که نظم و ترتیب چیز مهمی نیست و فقط وقت تلف می کند.

یک روز، رها به مدرسه رفت و معلمش از او خواست که یک نقاشی بکشد. رها خیلی خوشحال شد و شروع به نقاشی کردن کرد. او خیلی خوب نقاشی می کرد و نقاشی اش خیلی زیبا بود.

وقتی رها نقاشی اش را تمام کرد، معلمش آن را نگاه کرد و گفت: «رها، نقاشی ات خیلی زیباست، اما یک مشکل دارد.»

رها گفت: «چه مشکلی؟»

معلمش گفت: «نقاشی ات خیلی شلوغ است. اگر وسایلش را کمی نظم می دادی، نقاشی ات خیلی بهتر می شد.»

رها از حرف معلمش ناراحت شد و گفت: «من که نظم دوست ندارم.»

معلمش گفت: «نظم یک چیز مهم است. نظم به ما کمک می کند که کارها را بهتر انجام دهیم و از وقتمان بهتر استفاده کنیم.»

رها فکر کرد که حرف معلمش درست است. او تصمیم گرفت که از آن روز به بعد، نظم را رعایت کند.

وقتی رها به خانه برگشت، اتاقش را مرتب کرد. او لباس هایش را روی چوب لباسی گذاشت، اسباب بازی هایش را در سبد اسباب بازی گذاشت و وسایل مدرسه اش را در کیفش گذاشت.

مادر و پدر رها خیلی خوشحال شدند. آنها به رها گفتند: «آفرین، رها. ما خیلی خوشحالیم که بالاخره تصمیم گرفتی نظم را رعایت کنی.»


قصه دختر مرتب

رها گفت: «من هم خیلی خوشحالم. حالا می فهمم که نظم چه چیز مهمی است.»

رها از آن روز به بعد، همیشه نظم را رعایت می کرد. او اتاقش همیشه مرتب بود و وسایلش را همیشه سر جای خودش می گذاشت. رها در مدرسه هم درس هایش را خیلی خوب می خواند و همیشه نمره های خوبی می گرفت.

رها فهمید که نظم یک چیز مهم است و به او کمک می کند که کارهایش را بهتر انجام دهد و از زندگی اش لذت بیشتری ببرد.

۲. قصه دختر زرنگ
یکی بود یکی نبود، در یک شهر زیبا، دختری به نام «هستی» زندگی می کرد. هستی دختری مهربان و خوش قلب بود، اما یک مشکل بزرگ داشت. او خیلی بی نظم بود.

هستیهمیشه اتاقش را به هم می ریخت. لباس هایش را روی زمین می انداخت. اسباب بازی هایش را هر جا که می دید می گذاشت. و حتی تخت خوابش را هم مرتب نمی کرد.

مادر هستی از بی نظم بودن او ناراحت بود. او همیشه به هستی می گفت: «هستی جون، لازم است نظم داشته باشی. نظم کمک می کند تا کارها را راحت تر انجام دهی و از زندگی لذت بیشتری ببری.»

اما هستی گوش نمی داد. او فکر می کرد که بی نظم بودن هیچ اشکالی ندارد. یک روز، هستی از مدرسه به خانه آمد. او خیلی خسته بود. لباس هایش را روی زمین انداخت و روی تخت خوابش دراز کشید.

یکدفعه، مادر هستی وارد اتاق شد. او از دیدن اتاق به هم ریخته هستی خیلی ناراحت شد. او به هستی گفت: «هستی جون، چرا اتاقت را مرتب نمی کنی؟»

هستی گفت: «من خیلی خسته هستم. بعداً مرتب می کنم.»

 

مادر هستی گفت: «بعداً دیر است. نظم داشتن یک عادت خوب است. باید از همین حالا یاد بگیری که نظم داشته باشی.»

هستی گفت: «باشه، سعی می کنم.»

هستی از روی تخت بلند شد و شروع به مرتب کردن اتاقش کرد. او لباس هایش را تا کرد و در کمد گذاشت. اسباب بازی هایش را جمع کرد و سر جایش گذاشت. و حتی تخت خوابش را هم مرتب کرد.

وقتی هستی اتاقش را مرتب کرد، احساس خیلی خوبی داشت. او فهمید که نظم داشتن چه قدر خوب است. از آن روز به بعد، هستی همیشه اتاقش را مرتب می کرد. او حتی سعی می کرد در کارهایش هم نظم داشته باشد.

هستی متوجه شد که نظم داشتن کمک می کند تا کارها را راحت تر انجام دهد و از زندگی لذت بیشتری ببرد
 

۳. قصه دختر بداخلاق بی نظم
یک بار دختری به نام سارا بود که خیلی بداخلاق و بی نظم بود. او همیشه اتاقش را به هم می ریخت و کارهایش را انجام نمی داد. پدر و مادرش همیشه از او شکایت داشتند.

یک روز، سارا در حال بازی در پارک بود که یک خانم مسن را دید که در حال مرتب کردن گل ها بود. سارا متوقف شد تا تماشا کند و خانم مسن با او سلام کرد.

خانم مسن گفت: “سلام عزیزم. چرا اینقدر ناراحت به نظر می رسی؟”

سارا گفت: “چون خیلی بداخلاق و بی نظم هستم. پدر و مادرم همیشه از من شکایت می کنند.”
 
 
صفحه قبل 1 صفحه بعد