x تبلیغات
مشاوره ازدواج

پیشینه خانواده چقدر در موفقیت ازدواج نقش دارد؟ طبق نظر دکتر روانشناسی

 طبق نظر دکتر روانشناسی پیشینه خانواده در ازدواج می تواند تاثیرات زیادی داشته باشد. چرا؟

 
بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد از افکار، باورها و احساسات و رفتارهای ما در نیمه نا خودآگاه و خودآگاه ما وجود دارد و این به دلیل شکل گرفتن آن ها در دوران کودکی و نوجوانی در مغز ما می باشد.
 
اگر چیزی با آن ها مغایرت داشته باشد برای ما موضوعی غیر طبیعی و غیر قابل قبول و حتی غیر منطقی به نظر خواهد رسید و ما نمی توانیم با آن موضوع به راحتی کنار بیاییم.
 
در حالت کلی سیستم مغز اگر چیزی وارد آن شود به صورت خودکار ثبت آن انجام می شود برای مثال همه ی ما پس از انجام دادن تمرین های طولانی مهارت های خاصی را مانند دوچرخه سواری ، رانندگی و غیره را یاد گرفته ایم و هنگامی که آن ها را انجام می دهیم دیگر نیاز به فکر کردن نداریم و به طور خودکار آن را انجام می دهیم.
 
یا ممکن است فردی شاهد جرو بحث والدینش بوده و بر اساس ولوم صدا به این نتیجه رسیده که اگر صدای یکی از آن ها قوی تر و بلند تر باشد مشاجره به پایان می رسد در نتیجه ممکن است برای زندگی مشترکش همین روش را پیش گیرد.
 
با توجه به این مثال ها سیستم مغزی فرد با آن چه در دوران کودکی اش شکل گرفته هماهنگ می شود و با آن ها به تعامل و آرامش می رسد.
 
نقش پیشینه خانواده در ازدواج
بر اساس نظرات مشاور، خانواده در موفقیت ازدواج و رابطه ما نقش مهمی دارد، در خانواده شرایطی متفاوتی وجود دارد، بسیاری از افراد ممکن است محیط خانواده گرم و صمیمی داشته باشند و بتوانند با امنیت و آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنند و بسیاری خانواده ها غیر قابل پیش بینی، متزلزل و غیر منصف می باشند و به همین دلیل گفته می شود که گذشته افراد با یکدیگر متفاوت است.
 
در زیر نمونه از عواملی که بر روی ازدواج تاثیر می گذارد را مورد بررسی قرار می دهیم.
 
راضی بودن پدر و مادر از ازدواجی که باهم داشته اند.
رابطه دوران کودکی فرزند با پدر و مهر و محبتی و علاقه ای که از طرف فرزندش دریافت می کند.
داشتن اوقات خوش با پدر خانواده و راحت و رفیق بودن با پدر
رابطه دوران کودکی با مادر و نشان دادن علاقه و محبت از طرف مادر
داشتن اوقات خوب و خوش در کنار مادر و احساس راحتی و رفیق بودن با او
اثرات گذشته خانواده بر زمان حال، به گونه ای که ممکن است موضوعات و مسائلی در زمان کودکی و نوجوانی وجود داشته است و حل نشده و اثرات آن بر روی زمان حال تاثیراتی می گذارد.
اثرات منفی خیانت والدین
وابستگی شدید به والدین و اعتماد نکردن به دیگران
استقلال در خانواده، بسیاری از والدین ممکن است فرزندشان را تشویق کنند تا مستقل شود و گاهی اوقات ممکن است در کارهای فرزندشان دخالت کنند و نظر خود را بر آن ها تحمیل کنند
غیره
این موارد گفته شده می تواند بر روی موفقیت ازدواج و روابط ما نقش بسیار مهمی داشته باشد.
 
 

والدین بی توجه چگونه به فرزندان خود آسیب خواهند زد؟

 طبق نظر مشاوران مراکز روانشناسی : والدین بی توجه چگونه به فرزندان خود آسیب خواهند زد؟

 
سبک های تربیتی که والدین برای فرزندانشان مورد استفاده قرار می دهند بسیار متفاوت است و بعضی سبک های تربیتی وجود داد که ممکن است کودکان را دچار آسیب کرده و حتی در بزرگسالی نیز ادامه پیدا کند. در ادامه این مقاله انواع والدین را مورد مطالعه قرار می دهیم.
 
والدین بی توجه و رها ساز
والدین به دو صورت می توانند به فرزندان خود توجه نداشته باشند و او را رها کنند مثلا ممکن است او را در خانه تنها بگذارند و یا ساعت ها در ماشین منتظرش بگذارند و به او توجه نکنند.
 
یا والدین ممکن است از یکدیگر جدا شوند و طلاق بگیرند، در این صورت دیگر به دیدن فرزند خود نمی آیند و از لحاظ هیجانی در دسترس فرزندان خود نیستند و نمی توانند به فرزند خود توجه و محبت کافی را داشته باشند، در این هنگام فرزندشان از توجه و محبت و تشویق محروم خواهند ماند.
 
بر اساس نظر روانشناسان نباید با کودک رفتارهایی مانند بی اعتنایی و بی توجهی انجام گیرد، در این صورت کودک فکر می کند که ایراد و مشکلاتی دارد، دوست داشتنی نیست و به همین دلیل به او توجه و محبت نمی شود.
 
بسیاری از والدین ممکن است پیش کودک شان باشند ولی به دلیل سرگرم شدن با الکل، دارو، کتاب، خواب و تلویزیون به کودک خود توجه نمی کنند و بیشتر به وسایل پناه می برند، آن ها به این شکل فرزندان خود را رها کرده، به فرزندشان توجهی ندارند و از لحاظ هیجانی در اختیار فرزندشان نیستند.
 
همچنین بسیاری از پدرها هستند که هنگامی که در خانه اند به فرزندشان توجه نمی کنند و کاری به کار کودک ندارند آن ها در خانه حضور فیزیکی دارند ولی فعال نیستند و با کودک خود به صحبت یا بازی نمی پردازند.
 
خانواده های طلاق
پنج مسائل فرزندان در خانواده های طلاق چیست؟
احساس مالکیت نسبت به فرزند 
بسیاری از والدین هستند که به فرزندشان تسلط و کنترل کاملی دارند، آن ها فرزندشان را به طور کامل کنترل می کنند و از نظر هیجانی او را تحت نفوذ خودشان قرار می دهند.
 
مادرانی که نسبت به فرزندشان احساس مالکیت می کنند از همان لحظه طفولت و کودکی دست به کنترل کودک خود می زنند. به طور مثال مادر کودک را به خود می چسباند و فقط خودش به تنهایی از او مراقبت می کند و به دیگران اجازه نمی دهند تا از او نگهداری و مراقبت کنند.
 
هنگامی که فرزندان کمی بزرگتر شد و به سنی رسید که دلش می خواهد جهان اطراف را بشناسد و به طور مستقل به بررسی جهان بپردازد اما مادرش به احتمال زیاد به خاطر دلایلی مانند ترس از این که شاید فرزندشان صدمه ای ببیند احساس خطر و تهدید کرده و مانع این امر می شوند. آن ها برای اینکه بتواند نیاز های هیجانی خودش را رفع کند به فرزندشان آویخته می شود و او را تنها نمی گذارد.
 
در این شرایط هنگامی که فرزند بزرگ می شود، مادر به جای این که کنترل خود را بر روی او کاهش دهد بیشتر سخت می گیرد و اصرار دارد تا بداند فرزندش کجاست و او را بسیار کنترل می کند و مقررات بسیار سفت و سختی را برای او در نظر می گیرد.
 
 

کارهایی که در دعوای خانوادگی باید انجام دهیم

 کارهایی که در دعوای خانوادگی باید انجام دهیم

 
۱٫در هنگام دعوای خانوادگی احترام خود را حفظ کنید
هیچ وقت لازم نیست که بیش از اندازه با خانواده همسرتان احساس صمیمیت کنید، زیرا اختلاف نظر در بین همه افراد وجود دارد و شما حتی با دوست صمیمی تان گاهی اوقات به مشکل می خورید و با یکدیگر دعوا و مشاجره می کنید.
 
در مورد خانواده همسر هم به دلیل اختلاف نظر ها و تفاوت های فرهنگی و سنتی جر و بحث و مشاجره هایی به وجود می آید که صمیمیت بین افراد هم نمی تواند مانع این اختلافات شود.
 
سعی کنید با خانواده همسرتان متعادل بر خورد کنید و در کنار داشتن برخوردی گرم و همدلانه بیش از اندازه با آن ها صمیمی نشوید و تماس ها و رفت و آمد های زیاد و وقت بی وقت با آن ها نداشته باشید تا اختلاف نظر ها و جر و بحث های شما به حداقل برسد و هم چنین شما احترام خود را حفظ کنید.
 
در صورتی که صمیمیت شما با آن ها بیش از اندازه شود آن ها به خودشان اجازه می دهند تا در زندگی شما دخالت کرده و ابراز نظر و عقیده کنند در این صورت ممکن است شما احساس خوشایندی نسبت به این موضوع نداشته باشید و از دخالت آن ها خوشتان نیاید.
 
۲٫ در هنگام دعوای خانوادگی نظرات آن ها را بشنوید و فورا با آن مخالفت نکنید
گاهی اوقات افراد به خاطر این که مانع از دخالت های خانواده همسرشان شوند نسبت به کوچک ترین نظرات آن ها عکس و العمل نشان می دهند و به قول امروزی ها می خواهند طرف را سر جایش بنشانند در حالی که ممکن است نظرات آن ها از روی دلسوزی، بدون غرض و دوستانه باشد.
 
افراد قبل از نشان دادن هر گونه واکنشی نسبت به نظرات خانواده همسر باید به خوبی به صحبت های آن ها گوش دهد و نظرات آن ها را سبک سنگین کند و بدون توجه به این که نظر به نفع یا ضررش می باشد با گفتن جمله” باشد به آن فکر می کنم” به بحث پایان دهد، و بعد از غیاب طرف هر طور که خودش می خواهد و به نفعش می باشد بهترین تصمیم را بگیرد.
 
 
اگر فرد در همان لحظه واکنش سریع انجام دهد نه تنها رفتاری غیر محترمانه داشته است بلکه اختلاف و مشاجره در خانواده بیشتر می شود.
 
۳٫ در هنگام دعوای خانوادگی و در حضور خانواده همسر برای شوهرتان قدرت نمایی نکنید
یکی از خط قرمزها و نقطه ضعف های خانواده همسر، قدرت نمایی و کنترل عروس بر فرزندشان می باشد،  آن ها دوست ندارند که عروس شان در خانه امر و نهی کند، رییس بازی در بیاورد و فرزندشان مطیع حرف همسرش باشد.
 
از طرف دیگر بسیاری از زنان فکر می کنند که باید به خانواده شوهر نشان دهند که رئیس و مدیر خانه چه کسی می باشد و به همین دلیل جلوی خانواده نسبت به شوهر امر و نهی می کند  و اختلاف های بسیاری را در میان خانواده ایجاد می کند.
 

وابستگی به والدین در بزرگسالی، راهکارهای فوری برای کاهش وابستگی بزرگسالان

 وابستگی به والدین در بزرگسالی، راهکارهایی برای کاهش وابستگی بزرگسالان

 
وابستگی به والدین در بزرگسالی از جمله موانعی می باشد که باعث می شود شما به رشد شخصیتی کاملی نرسید و نتوانید وظایفی که مرتبط با سن شما می باشد را به درستی انجام دهید. این وضعیت وابستگی زمانی که شما ازدواج می کنید و تشکیل خانواده می دهید بیشتر خودش را نشان می دهد و باعث نارضایتی همسر و دیگر اعضای خانواده می شود زیرا برای گرفتن هر تصمیمی شما به والدین خود وابسته هستید و با وجود آن که از نظر فیزیکی از پدر و مادر خود فاصله گرفته اید اما از نظر روانی همچنان به والدینتان وابسته هستید و مستقل نشده اید.
 
البته راهکارهایی برای کاهش وابستگی در دوران بزرگسالی وجود دارد که در ادامه این مقاله به بررسی آن ها می پردازیم.
 
وابستگی به والدین در بزرگسالی چه علائمی دارد؟
در بسیاری از موارد افرادی که در بزرگسالی به والدین خود وابسته هستند بینش چندانی نسبت به رفتار خود ندارند و زیاد وابستگی را حس نمی کنند، این افراد معمولا از طرف اطرافیان به خصوص همسرشان بازخوردهای منفی دریافت می کنند و در آن هنگام متوجه می شوند که در نوع ارتباطشان با پدر و مادر اشکالاتی دارند اما نمی دانند که چطور باید اوضاع را بهبود بخشند.
 
پرسش ها
برای این که بتوانید میزان استقلال و وابستگی شخصیت بزرگسال سالم خود را مورد سنجش قرار دهید باید با دقت بیشتری به رفتار های خود را مورد سنجش قرار دهید و تلاش کنید به پرسش های زیر به طور صادقانه پاسخ دهید.
 
آیا در طول روز چندین بار با والدین خود تماس می گیرید؟
آیا برای انجام هر کار کوچکی به پدر و مادر خود متوسل می شوید؟
آیا برای گرفتن تصمیمات روزمره خود نیاز به مشورت با والدین دارید و احساس نیاز می کنید؟
آیا از نظر مالی هنوز مستقل نشده اید؟
آیا روابط بدون حد و مرزی با والدین خود دارید و والدین تان در حریم شخصی زندگی تان مداخله می کنند؟
آیا هنگامی که به پدر و مادر خود دسترسی ندارید و از آن ها دور هستید احساس استرس و اضطراب می کنید و عملکردتان تحت تاثیر قرار می گیرد؟
در صورتی که به سوال های بالا پاسخ دادید و بیشتر سوالات پاسخ های مثبتی داشتند، در این هنگام شما وابستگی مخربی میان شما و والدینتان وجود دارد و اگر شدت این رفتار ها در شما بسیار زیاد باشد به طور که در روابط عاطفی خود احساس وابستگی زیادی به طرف مقابلتان دارید و بدون فرد مقابل نمی توانید کارایی خود را حفظ کنید در این حالت ممکن است شما دچار شخصیت وابسته شده باشید که در این مورد باید از یک روانشناس کمک بگیرید و برای ارزیابی دقیق تر اقداماتی را انجام دهید.
 

وابستگی زن به خانواده بعد از ازدواج

 وابستگی زن به خانواده بعد از ازدواج از دغدغه های بسیاری از مردان می باشد، زیرا وابستگی زنان به خاطر رفت و آمد بیش از حد به خانه پدری، عدم دلبستگی به زندگی زناشویی و از بین رفتن صمیمیت در میان زوجین شدت می یابد.

 
وابستگی زن به خانواده اش به دلایل بسیاری به وجود می آید اما در صورتی که به دلیل اختلال شخصیت خانم ایجاد شود در صورت وجود این مشکل حتما باید به روانشناس مراجعه کرد تا این اختلال مورد بررسی قرار گیرد.
 
با مراجعه به روانشناس و انجام برخی از راهکارها می توانید به کاهش وابستگی همسرتان کمک کنید، لازم به ذکر است که دریافت مشاوره خانواده برای بررسی هنجار یا ناهنجار بودن نوع ارتباط و یافتن راهی برای رسیدن به تعادل در زندگی مشترک لازم می باشد.
 
دلایل وابستگی زن به خانواده
برخی از زنان، حتی سال ها پس از ازدواج شان نمی توانند از محله مادری شان دل بکنند و ترجیح می دهند در نزدیکی خانه پدر و مادرشان زندگی کنند، این موضوع عاملی بسیاری از اختلاف ها و دعواها در میان زوجین می باشد.
 
این مشکلات زمانی بیشتر می شود که زن همچنان به زندگی در نزدیکی خانواده اش اصرار داشته باشد و  بدون این که به خواسته های همسرش توجه کند شرایط دلخواه خود را بر او تحمیل نماید.
 
در این شرایط ممکن است زن باعث به وجود آمدن مشکلات مالی در زندگی زناشویی شود، برای رفع این مشکل باید علل وابستگی زن به خانواده اش شناخته شده و مورد بررسی قرار گیرد.
 
عدم ارتباط با افراد مختلف
برخی از زنان به خصوص زنانی که کمتر در اجتماع حضور دارند وابستگی بسیاری به خانواده شان دارند زیرا آن ها نتوانسته اند وابستگی و تعلقاتی با افراد غیر از خانواده داشته باشند و همین مسئله باعث به وجود آمدن مشکلاتی در میان زوجین می شود.
 
در واقع زندگی با شخصیت وابسته چالش های بسیاری به همراه خواهد داشت و مشکلاتی را به وجود می آورد.
 
دلایل وابستگی زن به خانواده
مشاورانه مشاوره ازدواج
وابستگی زن به خانواده، نداشتن تجربه مستقل بودن
زنانی که به خاطر تحصیل یا کار زندگی مستقل را تجربه کرده اند و دور از خانواده بوده اند تا حدودی وابستگی به خانواده را مدیریت کرده و می توانند دور از خانواده زندگی و ازدواج نمایند.
 
در زمان گذشته زیاد استقلال زنان مورد توجه قرار نمی گرفت و مورد رضایت مردان نبود، زیرا زنان مستقل، کمتر تحت سلطه مردان قرار می گرفتند. اما امروزه استقلال مالی زنان و استقلال شخصیتی آن ها باعث شده که در زندگی زناشویی پیشرفت داشته باشد.
 
 
تربیت خانواده
برخی از خانواده ها، به دلیل سبک های تربیتی یا شرایط فرهنگی، فرزندانی وابسته به خانواده تربیت می کنند، فرزندان این چنینی نمی توانند مستقل باشند و در تصمیم گیری شان استقلال نداشته و قدرت استدلال و منطق آن ها بسیار ضعیف می باشد.
 
این افراد در مورد مسائل خصوصی خود و همسرشان با خانواده صحبت کرده و قادر نیستند حد و مرز روابط شان را به خوبی مشخص کنند.
 
ویژگی های بیان شده عمدتا منفی هستند و نشانه وابستگی فرد می باشد و آن ها نمی توانند مشکلات روابط زناشویی شان را به خوبی مدیریت کنند.
 
 

11 راه قطعی برای رفع وابستگی عاطفی در رابطه ❤️ نشانه هایی که باید بدانید

 وابستگی عاطفی چیست؟ وابستگی ناسالم چیست؟ عوارض وابستگی عاطفی چیست؟ وابستگی، یا بیش از حد نیازمند بودن، یکی از قاتل های بزرگ رابطه است که هیچ کس واقعاً تا وقتی دیر نشده به آن توجه نمی کند. 

 
وابستگی عاطفی چیست؟
وقتی در رابطه هستید ممکن است کامل به همسر خود تکیه کنید اما اگر می‌خواهید زندگی شاد و پرباری داشته باشید، حفظ استقلالتان بسیار مهم است. خوشبختانه، کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا در عین حال که رابطه‌تان را قوی نگه دارید، کمتر به طرف مقابلتان وابسته شوید. در اینجا 10 راه وجود دارد که می توانید در رابطه خود مستقل تر باشید.
 
1. خودتان را بشناسید
شما خارج از رابطه کی هستید؟ از چه چیزی لذت می برید؟ ارزش های شما چیست؟ اگر مطمئن نیستید، سعی کنید 10 دقیقه در روز بنشینید و در به زندگی خود فکر کنید. این به شما کمک می کند به آنچه هستید وفادار بمانید و خود را در رابطه گم نکنید. 
 
شناختن خودتان می تواند دشوار و چالش برانگیز باشد. می توانید مراقبه و مراقبت از خود را تمرین کنید تا زمان بیشتری را با خود بگذرانید و شناخت بهتری از خودتان به دست آورید.
 
2. خودت تصمیم بگیر
اجازه ندهید که شریک زندگیتان برای شما تصمیم بگیرد. حتی در مورد چیزهای کوچک، مانند اینکه دوست دارید روز خود را چگونه بگذرانید یا برای ناهار چه چیزی بخورید. گرفتن تصمیمات کوچک مانند این هر روز می تواند منجر به اعتماد به نفس بیشتر در زمان تصمیم گیری های بزرگتر شود. 
 
یکی از عوارض وابستگی عاطفی موکول کردن تصمیم گیری به شرکای خود می باشد زیرا از طرد شدن می ترسیم. به خاطر داشته باشید که تنها تایید شخصی که نیاز دارید، تایید خودتان می باشد.
 
3. برای خود اهدافی تعیین کنید.
کشف کنید که دوست دارید در زندگی خود به چه چیزی برسید؟ اهداف شما چیست؟ این اهداف مربوط به شغل، سرگرمی یا حتی خانواده باشد. اگر بتوانید این اهداف را در ذهن داشته باشید، می توانید برای دستیابی به آن ها تلاش کنید و از شریک زندگی خود در رسیدن به اهدافش حمایت کنید. 
 
سعی کنید اهداف خود را به خاطر شریک زندگیتان قربانی نکنید. انجام این کار می تواند منجر به رنجش فراوان شود که پایه و اساس خوبی برای یک رابطه سالم نیست.
 
4. نیازهای عاطفی خود را برآورده کنید
سعی کنید برای راحتی یا تایید به شریک زندگی خود تکیه نکنید. خیلی خوب است که هر از چند گاهی به دنبال تمجید و آرامش از شریک زندگی خود باشید، اما منبع اصلی آن باید خودتان باشید.
 
 چک کنید و بفهمید که به چه چیزی نیاز دارید. سپس، می توانید برای خواسته های خود تلاش کنید و استقلال خود را حفظ کنید. 
 
به عنوان مثال، شاید روز بدی را پشت سر گذاشته اید و احساس استرس می کنید. در این شرایط سعی کنید یک حمام طولانی بگیرید یا قدم بزنید تا روحیه خود را بالا ببرید و آرامش کسب کنید.
شاید در محل کارتان ترفیع بگیرید. به خودتان افتخار کنید و برای خود هدیه ای بخرید تا این را نشان دهید.
5. منافع خود را حفظ کنید.
به علایق خود در خارج از رابطه ادامه دهید. این به شما کمک می کند تا به یاد بیاورید که قبل از ملاقات با شریک زندگی خود چه کسی بوده اید.
 
اگر سرگرمی مورد علاقه ندارید، سعی کنید به سرگرمی جدیدی روی آورید که همیشه می خواستید آن را امتحان کنید. انجام فعالیت های خارج از رابطه تان به شما و شریک زندگی تان زمان زیادی برای تنهایی می دهد. 
 
6. یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید
وقتی خودمان را دوست داریم، کمتر به دیگران وابسته هستیم. 
 
مطمئن شوید که خودتان را به خاطر سخت کوشی خود تحسین می کنید و با تغذیه صحیح و ورزش از بدن خود مراقبت کنید. هرچه بیشتر بتوانید خودتان را ارتقا دهید، کمتر وابسته خواهید بود و مستقل تر خواهید شد.
 
 

وابستگی کودکان به تبلت و سایر لوازم الکترونیکی

 همبازی مورد علاقه کودک من تبلت اوست. این جمله را از بسیاری از پدر و مادرها می شنویم که اتفاقا بدرفتاری نشان می دهد و مشکلات توجه دارد. ما روز به روز شاهد این هستیم که کودکان اصرار بیشتری بر ارتباط مداوم با تبلت خود دارند.


آیا کودک شما به طور مدام اصرار به بازی با تبلت دارد؟ آیا به جای خرس پولیشی با تبلتش به رختخواب می رود؟ ایا در طول روز خواب آلود است و اکثر اوقات بد خلقی می کند؟ آیا بیشتر ترجیح می دهد در خانه بماند تا در بیرون خانه؟ آیا از لحاظ اجتماعی از همسالان خود کناره گیری می کند؟ این رفتارها و برخی دیگر رفتارها به این معنی هستند که کودک شما به لوازم الکترونیکی وابسته است.

اولا تبلت ها و دیگر لوازم الکترونیکی،  جایگاه خود را دارند، آنها باعث سرگرمی می شود، وسیله آموزش هستند همچنین وسیله‌ای برای ارتباط محسوب می شوند. با این وجود،  کودکان ممکن است کاملاً به این لوازم وابسته شوند به طوری که از فعالیت هایی که با احتمال بیشتر باعث ارتقاء رشد شناختی، جسمی و هیجانی می شوند فاصله می‌گیرند. کودکان تمام سنین از همه فعالیت‌های فیزیکی، بازی های خلاقانه، ابراز وجود خلاقانه، فرایندهای حل مسئله و تعامل اجتماعی با بزرگسالان و همسالان سود می‌برند.

برای مطالعه بیشتر:

میزان استفاده از تبلت و وسایل مشابه در کودکان

چه زمانی برای فرزندم تلفن همراه بخرم؟

خوشبختانه،  فعالیت‌های مفیدی برای کودکان وجود دارند.  والدین این فرصت را دارند که نگرش‌ها و رفتار کودک خود را در ارتباط با تمامی ابعاد در زندگی آنها ارتقا دهند. نکته مهم ایجاد یک تعادل است از طریق دسترسی به تجارب مختلف و تشویق کودکان به آزمون کردن چیزهای مختلف.

وقت گذرانی با کودک مثل بازی کردن، صحبت کردن، ابداع کردن و یادگیری، کلید اصلی برای حمایت و تشویق کودک به انجام طیف وسیعی از فعالیت ها می باشند.

کودکان تنها افراد وابسته به لوازم الکترونیکی نیستند. همه ما نیست وقت زیادی را با این لوازم می گذرانیم.  در عین حال، مطالعات نشان داده اند که فقدان تعادل در فعالیت ها می تواند به مشکلات سلامتی، اجتماعی و روانی در کودک و بزرگسال منجر گردد.

چه در نظر دارید مانع روی دادن مشکلات شوید، چه می‌خواهید مشکلات اطراف را تغییر دهید،  یک دیدگاه خانوادگی بیشتر از هر چیزی کمک می کند. خانواده ها از طریق فعالیت های تفریحی ارتباط بیشتری با یکدیگر برقرار می کنند و برای گوش دادن به یکدیگر وقت می گذارند. از طریق دیگر فعالیت ها، اعضای خانواده  از لحاظ فیزیکی بیشتر فعال شده و خواب آنها بهبود می یابد،  چیزی که تضمین کننده سلامت کلی است

برای شروع به عنوان یک خانواده اهدافی را تعیین کنید  که می‌توانید با یکدیگر روی آنها کار کنید  و تعادل فعالیت ها را بهبود ببخشید.همچنین به عنوان والدین استانداردهایی را  برای مراقبت از خود، خواب، عادات خوردن و کمک به کودک در خانه تعیین کنید. لازم است استانداردهایی را برای استفاده از وسایل الکترونیکی تعیین کنید، همچنین می توانید جایگزین هایی را معرفی کنید.
 
 
صفحه قبل 1 صفحه بعد