x تبلیغات
مشاوره ازدواج

آیا کودک من دارای ADHD می باشد؟

 آیا کودک من دارای ADHD می باشد؟

معمولا ADHD کودکان در زمانی شروع می شود که آنها در دوره نوجوانی باشند، به نحوی که سن متوسط تشخیص های صورت گرفته، ۷ سالگی می باشد.

ممکن است که کودکان بزرگ تر یک سری از علائم ADHD را نشان بدهند، ولی آنها به جای تشخیص دادن این علائم در مراحل اولیه زندگی، در اغلب مواقع این علائم را در خودشان نگه می دارند.

علائم رایج مربوط به ADHD در کودکان
رفتار متمرکز بر خود
رایج ترین علامت ADHD عبارت از عدم  توانایی برای شناسایی نیازها  و تمایلات سایر افراد می باشد.

این مورد می تواند منجر به دو علامت بعدی شود که عبارتند از: وقفه و مشکل داشتن در حین منتظر ماندن برای نوبت آنها.

آیا کودک من دارای ADHD می باشد؟
آیا کودک من دارای ADHD می باشد؟
ایجاد وقفه
رفتار متمرکز بر خود در یک کودک مبتلا به ADHD می تواند منجر به ایجاد اختلال و توقف در حین صحبت کردن سایر افراد یا خاتمه دادن  به مکالمات یا بازی هایی شود که خودشان در آن شرکت ندارند.

مشکل داشتن در حین منتظر ماندن برای نوبت خودشان
کودکان مبتلا به ADHD ممکن است در منتظر ماندن برای نوبت خودشان در فعالیت های کلاسی یا در حین بازی کردن با سایر کودکان، یک سری مشکلاتی داشته باشند.
 

ناراحتی های عاطفی
یک کودک مبتلا به ADHD ممکن است که در کنترل عواطف خودش مشکل داشته باشد.

ممکن است که آنها در زمان های نامناسب، یک سری رفتارهای خشمگینانه از خودشان نشان بدهند.

کودکان و نوجوانان می توانند کج خلقی ها و قشقرق های خشمگینانه داشته باشند.

بیقراری
اغلب کودکان مبتلا به ADHD نمی توانند در یک جا بنشینند.

ممکن است که آنها بخواهند بلند شوند و در اطراف قدم بزنند، ناآرام باشند، یا زمانی که مجبور می شوند بر روی صندلی بشینند، پیچ و تاب بخورند.

مشکل داشتن برای آرام بازی کردن
ایجاد حالت بی قراری می تواند باعث شود که کودکان مبتلا به ADHD در آرام بازی کردن یا آرامش داشتن در فعالیت های مربوط به فراغت، مشکل داشته باشند.

کارهای ناتمام
یک کودک مبتلا به ADHD، به موارد مختلفی علاقمندی نشان می دهد، ولی ممکن است که آنها در اتمام این وظایف مشکل داشته باشند.
 
 

مشاور کودکان: آموزش دوست داشتن و نفرت به کودکان!

 گوش دادن به احساسات شخصی که در مقابل ما نشسته و این‌که خودما را جای او قرار دهیم یعنی همدلی کردن با او، یعنی احساساتش را درک می‌کنیم و عواطف یک اصل مهم در سازگاری رابطه‌هاست، ولی همین همدلی کردن و گوش کردن‌ها را باید از زمان کودکی به فرزندتان بیاموزید. آن خانواده‌ای که از احساسات دیگران مطلبی را نیاموخته و از مهارت درک هیجان چیزی نمی‌داند و یا دارای ضعف‌های زیادی در این زمینه‌ها است،


مگر می‌شود از آنها انتظار داشت که فرزندشان بتواند دیگران را درک کند؟ (آموزش به کودکان)خانواده‌ای که هنوز خودش نمی‌داند در برابر رفتارهای کودک مثل، بدخلقی، بدرفتاری، پرخاش، بدغذایی و یا ناملایمات او چه عکس‌العملی از خود نشان دهد، پس چه توقعی می‌توان از خود کودک داشت؟

مشاوره کودک درمورد عشق و نفرت
افرادی که وقتی در حضورشان صحبت از همدلی و یکرنگی می‌کنیم گویا برایشان حرف پرت و پلا و بی‌منطق و قاعده زده‌ایم و یا جمله مسخره‌ای را گفته‌ایم، نمی‌توان از آنها توقع داشت که بتوانند برای فرزندانشان صحبت از همدلی کنند و کودک خود را به آرامی و فروتنی و نرم‌خویی سوق دهند و یا بتوانند بیش از حد در این زمینه‌ها موفق عمل کنند. همه‌گیر شدن توقف در خود و بی‌اعتنایی به دیگران در جامعه زنگ خطری برای همه ماست، چون اساسا چه بخواهیم چه نخواهیم همه ما روی یک قایق نشسته‌ایم و پیش می‌رویم و سوراخ کردن این قایق به ضرر همه تمام خواهد شد.

اگر تصور کنیم با یکجانبه‌گرایی و خودخواهی می‌توانیم صاحب درک و کمالات شویم و یا بخواهیم خودمان را دست بالا بگیریم و افکار خود را بیش از حد به رخ دیگران بکشانیم، نه‌تنها خودمان ضرر می‌کنیم، بلکه فرزندی که تحت کنترل ماست، هر لحظه از عملکرد و طرز برخورد و افکار ما کپی می‌کند نیز ضرر می‌کند مشاورکودکان.

ما در این مقاله درباره مهارت توجه به دیگری، همدلی و درک هیجان‌ها، عواطف و اندیشه‌های دیگران را ترجیحا از دید و نگاه خانواده بررسی می‌کنیم و بر این موضوع تاکید می‌کنیم که اصل و مبنای ما خود پدرها و مادرها هستند. پدر و مادرانی که قرار است فرزندانی با روان و ذهن سالم تحویل جامعه بدهند و به آنها بفهمانند که در آینده سکانداران این جامعه آنها هستند. تردید نکنید درک احساسات و عواطف دیگران نیازمند آموزش است که باید از دوران کودکی به فرزند آموخت.

نمایش هیجان و عاطفه در بازی ها
پدرها و مادرها باید به یاد داشته باشند که از سه سالگی کودک خود را به صورت آگاهانه با احساسات و هیجان‌های مختلف آشنا سازند. یعنی می‌توانید به وسیله بازی کردن با او و یا این‌که او را با احساسات اصلی مواجه کنید تا نسبت به آنها آگاه شود و فرق بین بسیاری از هیجانات را متوجه شود و درک نماید. به طور مثال می‌توان به هیجان‌هایی مثل مثل غم، عصبانیت، خشم، شادی، ترس، اضطراب و نفرت اشاره کرد.

بهتر است بدانید که اگر کودک دختری در خانه دارید به وسیله عروسک‌های بزرگ و کوچک با او خاله بازی کنید و با نمایش بازی کردن به خانه او بروید و درباره بعضی از اتفاقاتی که در همان روز و یا روز قبل برایتان افتاده، با او صحبت کنید.

سعی کنید خود را به حالت یک کودک در آورید و خیلی کودکانه با او رفتار کنید تا او شما را بفهمد و بتواند ارتباط کودکان با شما برقرار کند. در بین بازی با او سعی کنید گاهی اوقات خود را غمگین نشان دهید و یک داستان ناراحت‌کننده برایش تعریف کنید و بعضی اوقات شاد شوید و داستان‌های طنزآمیزی برایش تعریف کنید و با این کار باعث شوید تا احساسات و عواطف و درک کودک را درباره آن موقعیت‌ها شناسایی کنید.
 

رفتار فرزندان در سنین مختلف
به یاد داشته باشید که فرزند کوچک‌تر از فرزند بزرگ‌تر الگو می گیرد. متاسفانه در بعضی از موارد مشاهده می‌شود که بعضی از خانواده‌ها حتی با خودشان هم صادق نیستند و گاهی اوقات فضای خانه‌شان از تظاهر و دروغگویی پر می‌شود. به یاد داشته باشید که وقتی کودک شما چند بار با دروغ و ظاهرسازی مواجه شود، این عملکرد اشتباه را در ذهن خود ضبط کرده و به مرور زمان از خودش به عناوین مختلف انعکاس خواهد داد. اگر چنین عملکردی از سمت خودتان ارائه دادید، هرگز از کودکتان توقع نداشته باشید که کودکتان بویی از همدلی و درک متقابل داشته باشد.
 
 

 

مشاور کودک خوب :روش صحبت با کودک

 آیا به نظر می‌آید کودکان شما درخواست‌هایتان را نمی‌شنوند؟ اگر این‌طور است، به خاطر ضعف شنوایی آنها نیست، بلکه نشانه بی‌توجهی آنها به حرف‌های شما است. آنها تا هنگامی که صدایتان به حدی بلند شود که احساس کنند خیلی جدی هستید به این کار ادامه می‌دهند.


رفع این مشکل دو جزء ضروری را می‌طلبد: والدین باید چیزی را بگویند که هدفی از آن دارند و سپس آن مطالب را جدی بگیرند. پس کلمات خود را با دقت انتخاب کنید، سپس آنها را با صداقت، و محکم به کودکان انتقال دهید. کودک شما به زودی یاد خواهد گرفت که در اولین لحظه‌ای که شروع به صحبت می‌کنید، به شما گوش فرار دهد. برای نیل به این منظور به نکات زیر توجه کنید:

۱- مجبورش کنید به چشم‌هایتان نگاه کند

از آنجایی که حواس کودکان به آسانی پرت می‌شود، اطمینان حاصل کنید که هنگام صحبت کردن، به شما نگاه می‌کنند. شاید این مهم‌ترین عامل در پیروی کودک از دستورات یا گوش دادن به شما باشد. نشان دهید که منظور شما از تلاقی نگاه چیست. این روش را از طریق یک بازی به کودک بیاموزید: چند متر دورتر از هم بنشینید و به چشم‌های هم نگاه کنید، هر کس زودتر به اطراف نگاه کند، بازنده است.

اگر کودکتان از نگاه کردن به چشمان شما می‌ترسد یا احساس راحتی نمی‌کند، به او بیاموزید تا به دهان یا تمام صورت شما نگاه کند.

گاهی برای جلب توجه یک کودک لازم است تماس جسمی با او داشته باشید. به آرامی دستتان را روی شانه‌اش بگذارید یا در صورت لزوم، دو تا دستتان را روی شانه‌هایش قرار دهید و با ملایمت صورتش را به طرف خود نگاه دارید. فقط گاهی از این روش استفاده کنید و بکوشید به استفاده از آن عادت نکنید. برای کودکان بزرگ‌تر هر چیزی بیش از یک اشاره کوچک با دست بر شانه‌اش، ممکن است به جای جلب توجه، به یک رویارویی بدون ثمر بینجامد.

وقتی کودک هنگام صحبت کردن به شما نگاه می‌کند، برای این کار او را تشویق کنید و بگذارید بداند که از او راضی هستید. بعدها در صورتی که علاوه بر نگاه کردن به شما، از دستورات نیز پیروی کرد، او را تحسین کنید.

۲- آرام ولی محکم صحبت کنید

اگر معمولا هنگامی که کاری از کودکتان می‌خواهید صدایتان را بلند می‌کنید، کودک می‌آموزد تا هنگامی که صدایتان را به حداکثر نرسانده‌اید، به شما بی‌توجهی کند. اگر متوجه شدید که صدایتان لحظه به لحظه بلندتر می‌شود، صبر کنید، یک نفس عمیق بکشید، به چشم‌های کودک خیره شوید، با آهستگی و بسیار شمرده سخن بگویید. بگویید، «اندی (با یک مکث بین هر کلمه در حالی که به هم نگاه می‌کنید)، من…. ازت…. می‌خوام…. لباس‌هات رو…. همین حالا…. جمع کنی…. و توی…. کمد…. بگذاری.»

۳- از جملات پرسشی اجتناب کنید

وقتی به کودکتان می‌گویید «چطور لباس‌هات رو جمع کنی؟» اگر پاسخ دهد، «حالا نه!» متعجب نشوید. اگر بگویید «می‌آیی حالا ظرف‌ها رو تمیز کنیم؟»، این فرصت را به او داده‌اید تا بگوید، «نمی‌آم.» اگر در مورد چیزی که می‌خواهید کودکتان انجام دهد سوالی در ذهن ندارید، از جملات قاطع استفاده کنید تا دقیقا بداند چه کار باید بکند و به علاوه آن را چه موقع، کجا و چگونه انجام دهد.

۴- با جملات ساده صحبت کنید

از کلماتی که کودکتان آنها را نمی‌فهمد استفاده نکنید. ساده و روشن حرف بزنید. پرچانگی نکنید. دستورات و توضیحات طولانی ممکن است باعث فراموش شدن بخش‌های اصلی صحبتتان شود. نوجوانان برای به یاد آوردن سرنخ‌های اطلاعات شفاهی، توانایی محدودی دارند. گفتگوهای کوتاه و ساده، همراه با یک عکس‌العمل طبیعی بهتر از یک سخنرانی طولانی، درک و به خاطر سپرده می‌شود. به جای ادامه گفتگو در مورد مسئولیت، ارزش پول و اصول اخلاق، وضعیت را برای کودک روشن کنید: «یا همین حالا از دوچرخه‌سواری دست می‌کشی، یا یک هفته حق سوار شدن نداری.»

۵- احساستان را به کودک بگویید

بدون آن که به‌طور مستقیم از کودک انتقاد کنید، به او بگویید که در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید. برای مثال، «به خاطر این که خودت توالت رو تمیز نمی‌کنی، واقعا ناراحتم.» یا، «وقتی به موقع خونه نمی‌آی واقعا نگران می‌شم». اگر از جملاتی استفاده کنید که به جای کودک به خودتان اشاره کند، می‌توانید از انتقاد، سرزنش یا حمله کردن به کودک بپرهیزید، همچنان احساسات را به‌طور موثری بیان کنید.

چگونه از روش‌های کسب آرامش استفاده کنیم (یا چگونه خونسرد باشیم)

افزاد بالغ دوران کودکی را به عنوان یک دوره خالی از تشویش به یاد می‌آورند. دوره‌ای خالی از مسئولیت، نگرانی یا مشکل. ولی کودکان دنیار امروز از جهات گوناگونی تحت فشارهای سختی قرار دارند. آنها مجبورند چیزهای متفاوتی نظیر خواندن و حساب کردن را حتی قبل از ورود به دبستان بیاموزند. کودکان می‌دانند که از آنها انتظار می‌رود تا دبیرستان را تمام کنند و وارد دانشگاه شوند. آنها اغلب مجبورند تنش‌های طلاق، اشتغال والدین، نگرانی‌های روزانه، یا ساعت‌های تنهایی در خانه را تحمل کنند. خطر جنگ هسته‌ای، ربوده شدن توسط دزدان بچه و قتل، توسط والدین و اطرافیان به کودکان ابراز می‌شوند.

تنش‌های دنیای کودکان ممکن است به صورت نشانه‌های فیزیکی نظیر بی‌خوابی، سردرد ناشی از فشار عصبی، خیس کردن رختخواب در شب، یا ناراحتی‌های گوارشی عصبی خودنمایی کنند. یا ممکن است به صورت تظاهرات احساسی نظیر عصبانیت، پس زدن و ترس مشخص شوند. این تظاهرات را می‌توان به عنوان یک مشکل تربیتی تفسیر کرد. به عنوان یک پدر یا مادر می‌توانید روش‌های کنترل تنش را بیاموزید. این روش‌ها به شما و کودک کمک می‌کنند تا بر اضطراب چیره شوید.

ما به والدین و کودکان راه‌های حفظ آرامش را می‌آموزیم و از طریق تجربه شخصی و حرفه‌ای می‌دانیم که آموزش روش‌های کاهش تنش، در زندگی شما و کودکتان تغییرات مطلوبی ایجاد خواهد کرد. آموختن این روش‌ها به تمرین نیاز دارد، پس برای آموختن آنها زمان صرف کنید. مطمئن باشید که به زحمتش می‌ارزد. برنامه ما و متن‌هایی را که در آخر این بخش پیشنهاد شده‌اند، امتحان کنید. به دستوراتی که دکتر چارلز استروبل برای والدین و کودکان طراحی کرده است، توجه کنید.
 

۱- واکنش‌های تنش را تشخیص دهید. مایکل هر روز پس از مدرسه دچار سردرد می‌شود. شری به خاطر چیزهای بی‌اهمیت عصبانی می‌شود. جان هر روز صبح با دل درد از خواب بیدار می‌شود. اَمی به سختی به خواب می‌رود. اگر همه این مشکلات را نشانه‌های اضطراب و شرایط تنش‌زا بدانیم، حدس خوبی زده‌ایم.

فهرست زیر می‌تواند به شما کمک کند تا برخی از تظاهرات فیزیولوژیک و رفتاری تنش‌زا را تشخیص دهید. به خاطر داشته باشید که این نشانه‌ها می‌توانند ناشی از مشکلات جسمی باشند، بنابراین، قبل از آن که یک نشانه پایا را به عنوان یک اثر فیزیولوژیک تصور کنید، آن را با پزشکتان در میان بگذارید. گاهی از این نشانه‌ها برای کسب توجه یا در رفتن از زیر بار تکالیف استفاده می‌شود.
 
 
صفحه قبل 1 صفحه بعد