x تبلیغات
مشاوره ازدواج

رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باید باشد؟

 رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باشد؟

 
رفتار با کودک در هر سنی متفاوت می باشد و حساسیت های خاص خودش را دارد بسیاری از والدین در جلسات مشاوره نگران فرزندشان می باشند که با او چطور رفتار کنند و در مورد روش های تربیتی سوال های بسیاری می پرسند. تربیت کودک امری ساده و راحت نمی باشد و نیاز به اطلاعات خاصی دارد بنابراین والدین نمی دانند در برابر رفتارهای کودک مانند شیطنت، پرخاشگری، دروغ گویی و غیره چه رفتاری داشته باشند و چه واکنشی از خودشان نشان دهند.
 
در صورتی که شما در مورد تربیت کودک و نحوه رفتار با او چالش هایی را تجربه می کنید، این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید زیرا در آن به توضیحات بیشتری در مورد روش های رفتار با کودکان در سنین مختلف پرداخته شده است، می توانید از مشاوره کودک کمک بخواهید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند.
 
رفتار با کودک در سنین مختلف
چگونگی رفتار با فرزندان از مسائل حیاتی و مهم هر پدر و مادری می باشد و والدین در این خصوص باید اطلاعات را کسب کنند، این آگاهی را می توانند از طریق مطالعه و یا مشورت با روانشناس متخصص مهارت رفتار با کودکان به دست آورند، برای آن که بتوانید با کودکتان رفتار صحیح و درستی داشته باشند باید نسبت به تغییرات شناختی، زیستی، اجتماعی و روانی فرزندتان در هر دوره سنی آگاهی به دست آورند و از این طریق با نیازهای کودک به درستی آشنا شوند و مناسب ترین شیوه رفتاری را در پیش بگیرند، در ادامه این مقاله با توجه به نیازها و تغییرات کودک در سنین مختلف نکات تربیتی به طور جداگانه بیان شده است که می تواند برای شما مفید باشد.
 
رفتار با کودک، ترتیب کودک ۲ تا ۳ سال
باید والدین این نکته را در نظر بگیرند که علاوه بر نیاز جسمانی به نیاز عاطفی فرزندان باید بسیار توجه شود زیرا در این سن نقش مادر در تربیت فرزندان بسیار مهم و برجسته می باشد و کودک در این دوره سنی از لحاظ عاطفی و هیجانی به مراقبت ویژه ای نیاز دارد.
 
 
شاید برای شما باورنکردنی باشد اما دریافت محبت و مراقبت هیجانی از جانب والدین باعث می شود تا بر میزان ترشح هورمون رشد و ابتلا به اختلالات سازگاری که در دوران بعدی زندگی فرد به وجود می آید اثر بگذارد، به همین دلیل لازم است تا سطح متعادلی از محبت و توجه را به فرزندتان منتقل کنید و رفتار صحیح و درستی با آن ها داشته باشید.
 
استقلال کودک
از نظر روانشناسی مهم ترین مسئله ای که در سنین ۲ تا ۳ سال رخ می دهد این است که کودک نیاز به استقلال پیدا می کند، به همین دلیل ممکن است برای هر کاری مانع شما شود و دوست داشته باشد خودش آن کار را انجام دهد، تا جایی که برای کودک خطری نداشته باشد می توانید به او فرصت بدهید تا استقلال را در این امور تجربه کند این کار به رشد روان شناختی و اجتماعی کودکتان کمک می کند و در صورتی که بیش از حد در برابر کودک مقاومت کنید باعث لج بازی شدید و پرخاشگری او می شوید و نیاز به استقلال را در او سرکوب می کنید.
 
 

رفتار با کودکان دیر آموز

 کودکان دیر آموز، برخورد و آموزش کودک دیر آموز

 
کودکان دیر آموز توانایی یادگیری مهارت های تحصیلی ضروری را دارند، اما میزان و عمق یادگیری آن ها نسبت به هم سن سالانشان کمتر است به طوری که نمرات هوش کودکان دیر آموز بالاتر از نمرات کودکان عقب مانده ذهنی و پایین تر از کودکان طبیعی می باشد به همین دلیل به آن ها کودکان مرزی می گویند.
 
این کودکان از نظر ظاهری تفاوتی با کودکان دیگر ندارند به همین دلیل تشخیص آن ها تا موقع مدرسه رفتن به تاخیر می افتد در این سن، والدین دچار نگرانی می شوند، توقعات والدین در مورد نمرات و مهارت های فرزندشان این کودکان را دچار استرس و اضطراب می کند و آن ها را در شرایط سختی قرار می دهد.
 
لازم است تا والدین از طریق استعدادیابی از توانایی فرزندشان آگاه باشند و بر اساس توانایی او انتظارات شان را تطبیق دهند در این راستا مرکز مشاوره به شما کمک می کند تا با استفاده از روش های موثر به کودکتان کمک کنید تا شرایط او بهبود یابد.
 
ویژگی های کودکان دیر آموز چیست؟
کودکان دیر آموز در ظاهر مانند دیگر کودکان جامعه هستند، اما بهره هوشی آن ها کمتر از کودکان معمولی می باشد و بین ۷۰ تا ۸۴ است. این کودکان علاقه به کارهای فکری و یادگیری ندارند و قادر به انجام برنامه ریزی و کارهایی به صورت پیشرفته نیستند.
 
بسیاری از این کودکان در تحصیل دچار مشکل می شوند به طوری که ضعف های تحصیلی آن ها در تمام دروس مشخص  است اما این کودکان ممکن است در برخی از مهارت ها بسیار عالی باشند. از نشانه های دیگر کودکان دیرآموز می توان به موارد زیر اشاره نمود:
 
در پردازش اطلاعات بسیار ضعیف عمل می کنند یکی از علل قابل شناسایی بدکاری در سیستم عصبی مرکزی می باشد.
از نظر مهارت های حرکتی مانند راه رفتن تفاوتی با همسالان خود ندارند. اما از نظر مهارت های ظریف مانند نخ کردن دشواری هایی دارند.
یک نوع کندی حسی حرکتی در انجام کارهای شخصی خود دارند.
درجاتی از آسیب مغزی یا بدکاری سیستم اعصاب مغزی در آن ها دیده می شود.
در حافظه دیداری و شنیداری مشکلات جدی دارند در نتیجه دیکته و نوشتن برای آن ها سخت و دشوار می باشد.
بیشتر این کودکان به خاطر بازخوردهایی که از طرف دیگران دریافت می کنند اعتماد به نفس آن ها کاهش می یابد و هم چنین خودپنداره پایینی دارند.
کودکان دیر آموز، ریشه مشکل کجاست؟
علل بروز اختلالات یادگیری و دیرآموزی کودکان هنوز به طور دقیق مشخص نشده است، با این حال در پژوهش های مختلف بسیاری از عواملی که باعث دیرآموزی کودکان هستند شناسایی شده است که هر کدام از آن ها به طور اختصار بیان شده اند:
 
عوامل ژنتیکی:
بر اساس تحقیقات انجام شده در خانواده هایی که عضوی دچار اختلال یادگیری است احتمال بروز چنین اختلالی بسیار بیشتر می باشد.
 
عوامل فیزیولوژیکی و بیوشیمی:
در صورت ابتلا به بیماری و یا صدمه ممکن است به مغز آسیب وارد شود و این مسئله باعث اختلال در یادگیری یا دیرآموزی کودک شود. این آسیب ها ممکن است در دوران جنینی یا بعد از زایمان به وجود آید.
 
عوامل آموزشی:
عوامل دیگر محیطی مانند نداشتن فعالیت های محرک، تخصص ناکافی معلم در شیوه های آموزشی پایه، توقعات بسیار بالا یا پایین  معلمان از دانش آموزان، تدریس ناکافی به دانش آموزان در عقب ماندگی کودکان نقش دارند.
 
 
صفحه قبل 1 صفحه بعد